صلح پایدار
چهار شنبه 27 / 8 / 1392برچسب:, :: 21:16 :: نويسنده : ارادتمند و مراد از والدين در اين آيه وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» رسول اكرم (ص) و امير المؤمنين عليه السّلام است و فرمود: مراد از «أُولُوا الْأَرْحامِ» ائمه معصومين عليه السّلام ميباشند. ابن بابويه از حضرت امام حسين عليه السّلام روايت كرده فرمود تأويل آيه «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ» را از پيغمبر اكرم (ص) سؤال نمودم فرمود بخدا قسم پروردگار غير شما را از اين آيه قصد نكرده شما اولوا الارحام ميباشيد وقتى من وفات نمودم پدرت على اولى و احق است بمن پدرت كه وفات نمود برادرت حسن اولى است و تو بعد از برادرت حسن اولى هستى گفتم ايرسول خدا بعد از من كى اولى و احق بولايت و و وصايت است فرمود فرزندت على امام زين العابدين عليه السّلام و يك بيك را اسم برد تا حضرت حجة عليه السّلام سپس فرمود اين نه نفر از فرزندان تو و از صلب تو هستند نهمى آنها غيبت اختيار ميكند و از نظر مردم پنهان ميشود خداوند بتمام ايشان علم و دانش و فهم مرا عطا فرموده طينت آنها از طينت من است هر كس آنها را دوست بدارد مشمول شفاعت من خواهد بود.
نبرد احزاب - على و عمربن عبدود: در اين سوى خندق اصحاب پيغمبر آماده دفاع و كارزار بودند نخستين كسى كه مرد ميدان طلبيد عمرو بن عبد ود بود كه با كوبيدن نيزه خود بزمين و خواندن اشعارى در مفاخر خود از نيروى اسلام همآورد خواسته و على بن أبي طالب عليه السّلام با اجازه پيغمبر اكرم (ص) براى مصاف با عمرو بميدان آمده و پس از معرفى خود در برابر عمرو ايستاد. عمرو بن عبد ود خطاب بعلى عليه السّلام نموده و گفت پدرت از دوستان من بوده و من ميل ندارم بدست من كشته شوى امير المؤمنين عليه السّلام بعمرو فرمود روزى ترا در خانه كعبه ديدم كه پرده كعبه را گرفته و مىگفتى كسى در عرصه كارزار اگر سه درخواست از من كند حتما يكى از آنها را اجابت نموده و مىپذيرم اينك من سه پيشنهاد بتو مىكنم كه يكى از آنها را قبول كنى عمرو گفت آرى من چنين عهدى كردهام بگو تا چه خواهى على عليه السّلام فرمود اول آنكه بيا و شهادتين گفته و اسلام را قبول كن عمرو گفت من تن بچنين امرى نميدهم فرمود پس بيا با قبيله خود از نبرد با مسلمين صرف نظر نموده و بموطن خود برگرد عمرو گفت اگر برگردم زنها ميگويند كه عمرو ترسيد و شعرا در مذمت من اشعار بسازند على عليه السّلام فرمود پس از اسب پياده شو تا من كه پياده هستم بتوانم با تو برابرى در جنگ كنم عمرو فورا از اسب بزير آمد و گفت در پذيرفتن اين پيشنهاد احدى از اعراب مرا ملامت نخواهد كرد و با شمشير و نيزه بعلى عليه السّلام حمله نمود امير المؤمنين عليه السّلام حمله عمرو را رد نمود و ضربت سختى بر سر عمرو وارد ساخت كه از كلاه خود او گذشته و بمغزش اصابت كرد تا عمرو بخود آمد على عليه السّلام دومين حمله را نمود و ساقهاى عمرو را قطع و بر خاك مذلت افكند در اين هنگام باد شديدى وزيد و صحنه كارزار از گرد و غبار پوشيده شد پس از چند لحظه كه هوا روشن و تيرگى مرتفع شد ديدند على عليه السّلام بر سينه عمرو نشسته و سر آن ملعون را از پيكر نحسش جدا ساخته و بحضور پيغمبر آورد. مسلمين اطراف آنحضرت جمع شده دست و صورت آن بزرگوار را ميبوسيدند عمر گفت يا على چرا زره عمرو را از تنش بيرون نياوردى زرهاى مانند آن در ميان اعراب نيست فرمود نخواستم هتك حرمت او بشود در آنوقت پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود بشارت باد بر تو اى على عليه السّلام اگر تمام اعمال مسلمانان تا روز قيامت با عمل امروز تو مقايسه كنند عمل حضرتت بر تمام آنها برترى و فضيلت و ترجيح دارد چه در اثر كشته شدن عمرو ترس و خوف بر تمام كفار و احزاب چيره شد و مسلمين فيروز و قوى و عزيز گرديدند خبر قتل عمرو بخواهرش رسيد سؤال كرد كه جرئت كرد آن دلاور نامى را بقتل برساند؟ گفتند على بن أبي طالب عليه السّلام جواب داد چون مرگش بر دست كفو كريمى واقع شده من بر او گريه و زارى نميكنم مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا 23 بعضى از راد مردان و مؤمنين در عهدى كه با خدا بسته بودند كمال ثبات و پايدارى را بخرج داده تا بدرجه رفيعه شهادت فائز و جمعى هم با كمال خلوص و صفا بانتظار فيض شهادت باقى مانده و تغيير عقيده ندادند. محمد بن عباس از حضرت باقر عليه السّلام و حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمودند آيه فوق در حق امير المؤمنين عليه السّلام و حمزه و جعفر و عبيدة بن حارث نازلشده و شهيد گرديد و مقصود از و منهم من قضى نحبه يكى حمزه است كه در جنگ احد شهيد شد و ديگرى جعفر است كه در جنگ موته بدرجه رفيعه شهادت فائز گرديد و مراد از «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ» امير المؤمنين عليه السّلام ميباشد كه پيوسته در انتظار شهادت بود تا ابن ملجم مرادى آن بزرگوار را شهيد نمود. و اينحديث را ابن بابويه و ابن شهر آشوب از آنحضرت و حضرت باقر عليه السّلام روايت كردهاند. در كافى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله بامير المؤمنين عليه السّلام مىفرمود يا على هر كس ترا دوست داشته باشد و با ولايت تو از دنيا برود از زمره شهداء محسوب ميشود.
و حريز از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده گفت معناى مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ 30 را سؤال كردم فرمود مراد از فاحشة مبينه مخالفت علنى و آشكار بر عليه امام وقت و خروج با شمشير است همانطور كه عايشه بر امير المؤمنين عليه السّلام خروج نموده و لشگرى فراهم و جنگ جمل را ايجاد كرد.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |