ائمه اطهار در سوره محمد صلوات الله علیه آیه 20 الی آخر
صلح پایدار

 

تفسیرجامع، ج‏6، ص: 349

فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ  22اين آيه در باره بنى اميه نازل شده در كافى از حضرت باقر (ع) روايت كرده فرمود روزى عمر امير المؤمنين (ع) را ملاقات كرد و بآنحضرت گفت شما ميگوئيد آيه بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ در باره من و ابو بكر رفيقم نازل شده فرمود آنحضرت اى عمر آيا خبر ندهم تو را بآيه‏ايكه در حق بنى اميه نازل شده و تلاوت نمود آيه فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ را، عمر گفت بنى اميه از شما بنى هاشم صله رحم بيشتر بجا ميآورند لكن حضرتت امتناع مينمائى و با بنى تيم و بنى عدى و بنى اميه اظهار عداوت و دشمنى ميكنى و مقصود از تيم و عدى خود عمر و ابو بكر ميباشد.

و از حضرت صادق (ع) روايت كرده باصحاب خود فرمود بر شما باد بدورى جستن از قطع رحم چه قاطع رحم را خداوند در سه موضع از قرآن لعن فرموده يكى در اين آيه فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُم 22-23   ْ ديگر در آيه وَ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ سوره رعد آيه 25 و در سوره بقره آيه 27 ميفرمايد الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ ثعلبى كه يكى از علماء عامه است در تفسير خود از ابن عباس روايت كرده كه آيه فوق در باره بنى اميه و بنى مغيره نازل شده.

 

 تفسير جامع، ج‏6، ص: 350

إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‏ لَهُمْ  25  در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق (ع) روايت كرده فرمود اين آيه نازل شده در حق اولى و دومى و سومى چه آنها بر اثر ترك ولايت امير المؤمنين (ع) از ايمان برگشتند و مرتد شدند و نيز در حق تابعين و پيروان ايشان جارى است و مراد از شيطان در اين آيه دومى است چه مردم را وسوسه كرد و نگذاشت آنها بر ولايت امير المؤمنين (ع) ثابت و برقرار بمانند.

ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ  26  اين آيه در باره اولى و دومى نازل شده و آنچه پروردگار نازل كرده ولايت امير المؤمنين (ع) است آنها و تابعين و پيروانشان از نزول آيه ولايت كراهت حاصل نمودند.

حضرت صادق (ع) فرمود بخدا قسم اين آيه در حق ابو بكر و عمر نازل شده چه آنها به بنى اميه گفتند مگر شما با ما عهد و پيمان نبستيد كه بعد از پيغمبر اكرم خلافت براى ما باشد و خمس را به بنى هاشم ندهيم و اگر خمس را بايشان بدهيم مستغنى و بى‏نياز ميشوند بنى اميه گفتند ما بر عهد و پيمان خود باقى هستيم و اطاعت ميكنيم از شما و نميگذاريم خمس به بنى هاشم برسد و آنچه را خداوند در باره ولايت و اطاعت على بن أبي طالب واجب و نازل فرموده قبول نداريم و هرگز زير بار ولايت نخواهيم رفت حضرت صادق (ع) فرمود ابو عبيده جراح كاتب و نويسنده آنها بود و با اين شرايط در حيات پيغمبر چنين عهد و پيمانى بستند و خداوند آيه ذيل را بعد از عقد قرار داد ايشان نازل نمود و پيغمبرش را از اسرار درونى آنها خبر داد و آگاه نمود آيه اينست أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ سوره زخرف آيه 80 (منافقين بر كفر و ارتداد خود و برگردانيدن خلافت و ولايت از امير المؤمنين (ع) تصميم گرفتند و ما هم بر كيفر و انتقام ايشان، آيا گمان ميكنند كه سخنان سرى و پنهانى كه بگوش هم ميگويند نميشنويم؟ بلى ميشنويم و رسولان ما فرشتگان همانوقت آنرا مينويسند).

 

 تفسير جامع، ج‏6، ص: 352

ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ 28  اين عذاب منافقين براى آنستكه پيروى كردند از راهى كه موجب خشم و غضب خداست و راه رضا و خشنودى او را نه‏پيمودند پروردگار هم اعمالشان را محو و نابود گردانيد.

محمد بن عباس ذيل آيه فوق از جابر جعفى روايت كرده گفت معناى آيه را از حضرت باقر (ع) سؤال نموديم فرمود منافقين از على (ع) كراهت داشتند و حال آنكه على مورد رضاى خدا و رسول اوست خداوند ولايت على امير المؤمنين (ع) را در روزهاى جنگ احد و بدر و حنين و تحت شجره و روز ترويه و روز غدير خم ابلاغ فرمود و در باره ولايت على بيست و دو آيه نازل گرديد و پيغمبر اكرم (ص) آن ولايت را در مسجد الحرام و در جحفه و غدير خم محكم نمود و از آنها عهد و پيمان گرفت.

 

                       تفسير جامع، ج‏6، ص: 353

أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ، وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ   29-30    آيا گمان ميكنند كسانيكه در دلهايشان مرض نفاق است خداوند هرگز كينه درونى آنها را آشكار نميسازد؟ و اگر بخواهيم حقيقت ايشان را بوسيله وحى بر تو آشكار ميكنيم تا بباطن آنها پى ببرى و لكن امارات و علاماتى است كه تو ايشان را بآن بشناسى و آن طرز سخن گفتن و تغيير گفتارشان است و خدا ميداند كارهاى شما بندگان را.

محمد بن عباس ذيل آيه فوق از حضرت باقر (ع) روايت كرده فرمود زمانى كه  پيغمبر اكرم (ص) امير المؤمنين (ع) را در روز غدير خم بجانشينى خود منصوب نمود منافقين گفتند پيغمبر (ص) على پسر عم خود را كه مانند كفتار است بر سر دست بلند نموده خداوند آيه فوق را نازل فرمود و لحن قول عبارت از بغض و عداوت آنهاست با امير المؤمنين (ع) آنحضرت فرمود خداوند از شيعيان ما برولايت على (ع) عهد و ميثاق گرفته و ما آنها را از لحن قول و طريق گفتار و سخنان ايشان مى‏شناسيم.

ابن بابويه از ابا عبيده روايت كرده گفت حضرت باقر (ع) بمن فرمود اى ابا عبيده از دشمنان ما و كذابين و دروغگويان دورى بجوئيد چه آنها ترك نمودند آنجا را كه مأمور بودند بعلم و دانش آن و تكليف كردند خود را بدانستن اخبار آسمانها اى ابا عبيده از متابعت با رفتار و اخلاق مخالفين ما بپرهيز و از اعمال آنها دورى بجو همانا در نظر ما عاقل نيست كسى مگر بعد از شناختن لحن قول او، آيا ميدانى لحن قول چيست؟ عرض كردم خير فرمود بغض و عداوت على بن أبي طالب (ع) است. و اين حديث را نيز ابن مغازلى شافعى در مناقب از پيغمبر اكرم روايت كرده.

در امالى از حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه حسنى روايت كرده گفت حضرت   جواد (ع) فرمود اعتقاد شخص پوشيده و پنهانست در تحت زبان او و چون سخن بگويد آشكار ميشود گواه اين مطلب آيه شريفه است كه ميفرمايد وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ ديگر آنكه مرد عداوت و دشمنى دارد بر هر چيزيكه جاهل و نادان است بآن چنانچه پروردگار ميفرمايد بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ.يونس 39

 

تفسير جامع، ج‏6، ص: 354

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدى‏ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ 32  آنانكه كافر شدند و راه خدا را بروى مردم بستند و با رسول خدا دشمنى و مخالفت نمودند پس از آنكه راه هدايت بر آنها روشن شد و حق را شناختند هرگز بخدا ضررى نميرسانند بزودى پروردگار اعمال آنها را محو و نابود خواهد نمود.

مراد از «سَبِيلِ اللَّهِ» در اين آيه امير المؤمنين و فرزندان كرامش ميباشد منافقين بازداشتند مردم را از ولايت آن بزرگواران و شَاقُّوا الرَّسُولَ يعنى قطع كردند و بريدند ولايت اهل بيت رسول اكرم را بعد از آنكه آنحضرت بامر خداى تعالى از مردم بر ولايت اهل بيت خود عهد و پيمان گرفت.

 

 

    تفسير جامع، ج‏6، ص: 356

ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ 38   شما همان مردمى هستيد كه چون براى انفاق در راه خدا ميخوانند شما را بعضى از شما بخل ميورزيد و هر كس بخل ورزد بزيان خود اوست خداى تعالى از خلق بى‏نياز است و شما مردم فقير و نيازمنديد اگر از حق روى بگردانيد خداوند بجاى شما قوم ديگرى را بياورد كه ايشان در اطاعت و فرمان بردارى مانند شما نباشند.

على بن ابراهيم ذيل آيه فوق از يعقوب بن قيس روايت كرده گفت معناى آيه را از حضرت صادق (ع) سؤال نمودم فرمود يعنى اگر شما مردم از ولايت امير المؤمنين برگرديد در عوض قومى آيند كه ولايت آنحضرت را به‏پذيرند و آنها مانند شما مخالفت امر خدا نكنند و ستم بآل محمد ننمايند بلكه فرمان‏بردار  خدا باشند و از آل محمد (ص) پيروى كنند و دوست آنها باشند اى پسر قيس خداوند در عوض اشخاصيكه از ولايت و دوستى ما آل محمد (ص) برگشته‏اند طايفه‏اى از عجم و فرزندانشان را بياورد كه دوستدار ما اهل بيت ميباشند.

اصحاب پيغمبر (ص) وقتى آيه فوق نازل شد سؤال كردند اى رسول خدا اينان چه اشخاصى هستند كه پروردگار در اين آيه ذكر و ياد فرموده سلمان فارسى نزديك آنحضرت بود دست مباركش را بسر سلمان گذاشت و فرمود اين شخص و طايفه او باشند، سپس فرمود بآنخدائيكه جانم در دست قدرت اوست اگر ايمان و ولايت امير- المؤمنين (ع) در ثريا آويخته باشد جماعتى از اهل فارس دست بآن زنند و آن را دريابند و فرمود جماعتى از اهل بنى كنده و بنى نخع هستند، و آنها طايفه‏اى بودند در زمان امير المؤمنين (ع) كه از دوستان و مواليان آنحضرت بودند.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صلح پایدار و آدرس 14klid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 196
بازدید دیروز : 161
بازدید هفته : 371
بازدید ماه : 358
بازدید کل : 26679
تعداد مطالب : 460
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت