صلح پایدار
پنج شنبه 10 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:42 :: نويسنده : ارادتمند تفسير جامع، ج6، ص: 78 وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ 36 اى محمد (ص) ترا از غير خدا ميترسانند. مشركين عرب به پيغمبر ميگفتند ما ميترسيم اين خدايان ما بر اثر طعن و لعنى كه بآنها مىكنى بتو آفت و مضرتى برسانند اگر از طعن ايشان باز نهايستى ترا ديوانه كنند يا رنجى بتو رسانند پروردگار در جواب آنها فرمود هر كه را خداوند در حالت گمراهى رها كند هيچكس نميتواند او را هدايت و راهنمائى كند و كسى را كه خداوند هدايت نموده و توفيق مرحمت بفرمايد ديگرى نميتواند او را گمراه سازد آيا خداوند مقتدر غالب و منتقم نيست؟ اين استفهام نيز تقريريست يعنى خداوند مقتدر غالب و انتقام كشنده است از كفار و دشمنانى كه كفران نعمتش ميكنند. و تأويل آيه آن بود كه منافقين به پيغمبر اكرم (ص) ميگفتند ما را از خلافت و ولايت امير المؤمنين (ع) معاف بدار و گر نه از اسلام خارج و بكفار ملحق ميشويم.
در كافى ذيل آيه فوق از ابى بصير روايت كرده گفت حضرت صادق (ع) فرمود خداوند شما شيعان را در قرآن آنجا كه ميفرمايد قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ 53 ذكر كرده قسم بخداوند كه در اين آيه غير شما را اراده نفرموده است و اين آيه در باره فرزندان حضرت فاطمه (ع) و شيعيان امير المؤمنين (ع) بتنهائى نازل شده و اينحديث را اين بابويه و محمد بن عباس و ديگران نيز روايت كردهاند.
تفسير جامع، ج6، ص: 88 أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِين56 در كافى ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر (ع) روايت كرده فرمود مراد از جنب اللّه امير المؤمنين و ائمه طاهرين (ع) ميباشند. ابن بابويه از حضرت صادق (ع) روايت كرده فرمود امير المؤمنين (ع) در يكى از خطبههاى خود فرمودهاند منم هادى منم مهدى و منم پدر يتيمان و شوهر بيوهزنان و تكيهگاه هر ناتوانى و پناهگاه هر پارسائى و منم قائد و پيشواى مؤمنين بسوى بهشت و ريسمان محكم خدا و عروة الوثقى و كلمة التقوى و منم عين اللّه و يد اللّه و لسان اللّه و جنب اللّه و منم دست رحمت و مغفرة گشوده خداوند بر بندگانش و منم باب حطه هر كس كه مرا و حق مرا شناخت خدا را شناخته است زيرا من وصى پيغمبر و حجت خدا هستم در روى زمين و هر كه مرا رد كند خدا و رسولش را رد و تكذيب نموده است.
و از جابر بن عبد اللّه انصارى روايت كرده گفت جماعتى از اهل يمن حضور حضرت پيغمبر اكرم (ص) شرفياب شده عرض كردند اى رسول خدا وصى و جانشين شما كيست فرمود همانشخصى است كه پروردگار امر كرده شما باو تمسك و توسل بجوئيد و فرموده وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا تمام شما مسلمين بريسمان محكم خدا تمسك جسته و از آن جدا نشويد مجددا عرض كردند اى رسول خدا بيان فرمائيد حبل اللّه چه كسى است فرمود همانشخصى است كه پروردگار فرمود إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِحبل از طرف خداى تعالى قرآن است و حبل از جانب مردم وصى من ميباشد و همانست كه آيه أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ و آيه وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا در حق او نازل شده عرض كردند اى رسول خدا بحق پروردگارى كه شما را بحق و حقيقت مبعوث كرده او را بما نشان بدهيد فرمود خداى تعالى او را براى صاحبان فراست علامت قرار داده اگر بديده دل و حقيقت بسوى وصى من نظر كنيد همچنانكه مرا ميشناسيد او را خواهيد شناخت جستجو كنيد و گردش نمائيد ميان اين مردم دل شما بهر كه مشتاق شد و ميل نمود آنكس وصى من است چه پروردگار فرموده فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ آن جماعت توجهى بتمام صحابه نمودند تا رسيدند بامير المؤمنين (ع) دست آنحضرت را گرفته عرض كردند اى رسول خدا قلوب ما بسوى اين بزرگوار اشتياق دارد و هواى او در سر ماست پيغمبر اكرم (ص) فرمود شما از بندگان خالص و نخبه پروردگار هستيد چه حجة خدا و وصى مرا پيش از آنكه او را معرفى كنم شناختيد بمن بگوئيد بچه سبب دانستيد على امير المؤمنين (ع) وصى و جانشين من است عرض كردند اى رسول خدا نظر بتمام اصحاب افكنديم شوق و هواى هيچ يك از ايشان در دل ما پديدار نشد جز على بن أبي طالب و صداهاى خود را بگريه بلند نمودند و گفتند اى پيغمبر گرامى محبت على (ع) در دل ما جايگزين شد و ديدگانمان بر اثر مشاهده جمالش روشن شد و قلوبمان در سينهها به طپش افتاد گويا حضرتش براى ما پدر و ما فرزندان او ميباشيم فرمود پيغمبر اكرم (ص) شما سبقت گرفتيد در نيكوئى و از آتش دوزخ دور شديد شما را به بهشت بشارت ميدهم اين را بدانيد كه در ركاب امير المؤمنين (ع) شهيد خواهيد شد. ايشان در جنگ جمل و صفين در خدمت آنحضرت بودند و تمام آنها در آن جنگ بدرجه شهادت رسيدند رحمهم اللّه جميعا. و از حضرت صادق (ع) روايت كرده فرمود سوگند بخدا پروردگار ما را از نور جنب و قرب خود بيافريد و در تأييد فرمايش خود اين آيه را تلاوت نمود و فرمود روز قيامت دشمنان ما فرياد وا حسرتا برميكشند و ميگويند چگونه راه افراط پيموده و از ولايت امير المؤمنين (ع) تخلف و عصيان ورزيده و حضرتش را استهزاء و مسخره ميكرديم. طبرسى از حضرت صادق (ع) روايت كرده فرمود از جمله رموزى كه پروردگار در قرآن بيان فرموده كه غير از پيغمبر و ائمه آن را نميدانند آيه يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ است چه پروردگار ميدانست دشمنان دين اسامى امير المؤمنين (ع) و ائمه معصومين را از قرآن حذف و اسقاط مينمايند تا امر را بر مردم مشتبه كرده و باطل خود را ميان مسلمين رواج دهند لذا نام آن بزرگواران را با رمز بيان فرمود و ديدگان دشمنان نابينا شده آن رموز را نفهميدند تا بنفع خود حذف و اسقاط نمايند عياشى از حضرت باقر (ع) روايت كرده فرمود جنب اللّه ما ائمه ميباشيم.
تفسير جامع، ج6، ص: 91 أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِين 57 َ يعنى اين بيان و انذار براى آنست تا كسى از شدت پشيمانى نگويد اگر خداوند مرا بلطف خويش راهنمائى ميفرمود من از پرهيزگاران ميشدم. ابن شهرآشوب ذيل آيه مزبور از حضرت باقر (ع) روايت كرده فرمود مراد از هدايت ولايت امير المؤمنين (ع) است.
تفسير جامع، ج6، ص:91
أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ 58 تا موقع مشاهده عذاب نگويد اگر بار ديگر بدنيا بازمىگشتم ولايت امير المؤمنين (ع) را قبول كرده و از جمله نيكوكاران ميشدم پروردگار قول و گفتار مدعيان را با بيان اين آيه رد ميفرمايد بَلى قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِين 59 َ آرى همينكه آيات قرآن و حجتهاى مرا كه براى رهبرى و هدايت شما آمد آنها را تكذيب نموده سركشى و تكبر پيشه خود كرده و از جمله كافران شديد. على بن ابراهيم ذيل آيه مزبور از حضرت صادق (ع) روايت كرده فرمود مراد از آيات در اين آيه ائمه معصومين عليهم السلام ميباشند. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |