صلح پایدار
یک شنبه 3 / 3 / 1392برچسب:, :: 12:28 :: نويسنده : ارادتمند
www.andisheqom.com
از ديدگاه قرآن عقل به چه معناست و داراي چه منزلت و جايگاهي است؟
خصوص واژة «عقل» در قرآن به كار نرفته است ولي مشتقاتي از واژه عقل مانند تعقلون و يعقلون حدود پنجاه بار دراين كتاب مقدس به كار رفته است افزون بر اين، قرآن كريم گاه از عقل با واژههايي چون «حجر» و «نهي» ياد كرده است و صاحبان خرد را «ذي حجر» ، «اولوالالباب» ، «اولوالابصار» و «اولوالنهي» خوانده است. آثار ارزشمند تعقل و آثار سوء به كار نبردن عقل، در كتاب خداوند بسيار به چشم ميخورد و از اين طريق ميتوان ماهيت عقل را از ديدگاه قرآن شناخت.[1]
اينك جهت تبيين بيشتر معناي عقل در قرآن به بررسي برخي آيات ميپردازيم.
ـ «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ»[6] (اگر گوش شنوا داشتيم و يا ميانديشيديم در ميان جهنميان نبوديم) در اينجا خداوند عقل را به فايدهاش معرفي نموده است يعني عقل چيزي است كه انسان در دينش از آن بهره ميبرد و با سوار شدن بر آن به سوي معارف حقه و اعمال صالحه هدايت ميشود.
ـ «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ»[7] (از آئين ابراهيم جز سفيه روگردان نميشود) اين آيه به منزلة عكس نقيض روايتي است كه امام ـ عليه السلام ـ فرمود: «العقل ماعبد به الرحمن» يعني عقل آن است كه ماية عبادت خداي رحمان ميشود و آن كه چنين نيست غير عاقل و سفيه است.
ـ «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»[8] (اي پيامبر مژده ده به بندگاني كه به سخنان، گوش فرا ميدهند و بهترين سخن را پيروي ميكنند آنان هدايت يافتگان الهي و صاحبان خرد هستند) امام كاظم ـ عليه السلام ـ «اولوالاباب» را به صاحبان عقل و فهم تفسير نمودهاند.[9]
ـ «إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْري لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ»[10] (در اين «عذاب پيشينيان» تذكري است براي آنكس كه عقل دارد يا گوش دل فرا دهد در حالي كه حاضر باشد) امام كاظم ـ عليه السلام ـ قلب در اين آيه را به عقل معنا نمودند.[11]
«لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ (ما به لقمان حكمت داديم) لقمان/12 امام كاظم ـ عليه السلام ـ حكمت در اين آيه را به فهم و عقل تفسير كردهاند
از بررسي برخي آيات روشن شد كه در قرآن عقل به تعابير مختلفي به كار رفته است و در همة آنها سلامت فطرت نهفته بود ولي گاه انسان در اثر غلبة شهوت يا غضب از اعتدال خارج ميگردد و سلامت فطرت را از دست ميدهد و در اين صورت قضاوت صحيح انجام نميدهد و در چنين مواردي اطلاق عقل گرچه مسامحه است و در حقيقت عقلي در كار نيست زيرا در اين موارد انسان از سلامت فطرت خارج شده است و لذا قرآن عقل را به نجات دهندگي از جهنم معرفي كرده است و فرموده: كافران در قيامت ميگويند « لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ» (الملك، 10) اگر گوش فرا ميداديم يا ميانديشيديم جزو اصحاب جهنم نبوديم.
خلاصه آنكه عقل و جايگاه آن از ديدگاه قرآن به اختصار عبارت است از: نيرويي سالم و به دور از شهوت و غضب كه با درك حقايق و نيكيها و زشتيها، انسان را به سوي نجات از جهنم و نيل به عبوديت و بهشت هدايت ميكند.
[6]. ملک/10.
[7] . بقره/30.
[8]. زمر/18ـ17.
[9]. ميزان المحكمه، همان، ج6، ص394.
[10]. ق/37.
[11]. ميزان المحكمه، همان، ص406.
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |