صلح پایدار
شنبه 8 / 11 / 1392برچسب:, :: 11:59 :: نويسنده : ارادتمند
الضحى93 تفسير جامع، ج7، ص: 432 سوره و الضحى مشتمل است بر شرافت و عظمت و قرب و منزلت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نزد پروردگار. أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث 11 آنگاه فرمود اى رسول ما نعمت پروردگارت را باز گو كن و آنچه خدا بر تو نازل كرده و امر فرموده از واجبات و محرمات و ولايت و فضيلت امير المؤمنين عليه السّلام بمردم برسان.
شنبه 8 / 11 / 1392برچسب:, :: 11:57 :: نويسنده : ارادتمند
الليل 92 تفسير جامع، ج7، ص: 426 سوره و الليل مشتمل است بر بيان حال كافر و مؤمن. وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى (1) وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى (2) وَ ما خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى (3) إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى (4) پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود مردم دو طايفه هستند يكى آنكه سعى مينمايند خود را بخرند و آزاد نمايند ديگر آنكه خود را بفروشند و هلاك كنند على بن ابراهيم از محمّد بن مسلم روايت كرده كه از حضرت باقر عليه السّلام تأويل آيات فوق را سؤال نمودم فرمود مراد از ليل اولى دومى است كه پوشيد تاريكى جهل و ستم آنها روشنائى امير المؤمنين عليه السّلام را در خلافتى كه براى خودشان تشكيل دادند و حق آن بزرگوار را غصب نمودند و آن حضرت صبر كرد تا دولت آنها بپايان رسيد. و مقصود از نهار وجود مقدس حضرت قائم آل محمّد عليهم السّلام است چون ظاهر شود باطل را محو نمايد و از بين ببرد و در قرآن خداوند مثلهائى زده براى مردم و مخاطب قرآن پيغمبر اكرم و ما ائمه هستيم و مثلهاى قرآن را جز ما ائمه كسى نميداند و نميفهمد و مراد آن حضرت آنست كه خداوند ليل را مثل زده بمنافقين و دشمنان آل محمّد عليهم السّلام و نهار را مثل زده بامير المؤمنين عليه السّلام و اولاد گرام آن حضرت.
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى (7) وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى (8) وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى (9) شرف الدين از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مراد از ليل دولت شيطان است كه باقى و بر قرار است تا زمان ظهور قائم ما آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نهار دولت حقه آن حضرت است در عصر ظهور و اتقى كسى است كه نفسش را بحق عطا كند و از باطل پرهيز نمايد و معناى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى آنستكه بهشت را براى او آسان گرداند و معناى بَخِلَ وَ اسْتَغْنى يعنى بخل ميورزد از حق براى نفس خود و بسبب باطل از حق بينياز ميگردد و حسنى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است و هر كس تكذيب كرد ولايت آن حضرت را آتش جهنم براى او آسان گرداند و معناى إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى يعنى على عليه السّلام هدايت كننده مردم و راهنماى ايشان است.
وَ سَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مالَهُ يَتَزَكَّى وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى 21-17 در محاسن از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده..........اشقى دشمنان آل محمّد هستند و اتقى امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آن حضرت باشند و در حديث ديگر از آن حضرت روايت كرده فرمود هر كس خمس آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بآنها عطا كند و پرهيز نمايد از ولايت خلفاى ثلاثة و تصديق كند ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را اراده نكند خيرى را مگر آنكه خداوند براى او مهيا سازد و فراهم آورد و اما كسيكه بخل ورزد در دادن خمس آل محمّد عليهم السّلام خود را بواسطه عمل نمودن برأى بينياز داند از ائمه و اولياء خدا و تكذيب كند ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را اراده نكند چيزى از شر را مگر آنكه براى او فراهم و آماده گردد و فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و اصحاب و تابعين آنها زكوة مال ميدادند و امير المؤمنين عليه السّلام در حالت ركوع انگشترى بسائل داد و آيه وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ مائده 55 در شأن حضرتش نازل شد و مراد از وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه نعمت او پيوسته جاريست بر تمام خلايق.
شنبه 8 / 11 / 1392برچسب:, :: 11:56 :: نويسنده : ارادتمند الشمس 91 تفسير جامع، ج7، ص: 420 سوره و الشمس مشتمل است بر آنكه هر كس تزكيه نفس كرد و تقوى و پرهيزكارى را پيشه خود ساخت از عذاب دوزخ نجات يابد و رستگار شود و آنكه فسق و فجور را پيشه خود قرار داد و از عاقبت خود غافل بود و از كيفر پروردگار نترسيد مانند طايفه ثمود بعذاب خداوند گرفتار خواهد شد. وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها (1) وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها (2) وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها (3) وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها (4) وَ السَّماءِ وَ ما بَناها (5) وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها (6) وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها (7) فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (9) در كافى از سليمان ديلمى روايت كرده كه از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم تأويل آيات فوق را فرمود شمس رسول خدا است پروردگار واضح و روشن نمود بآن حضرت دين حق را براى مردم و حضرتش فرمود مثل من ميان شما مردم مثل خورشيد است و در وسط النهار و على عليه السّلام مانند ماه است هر گاه آفتاب غروب كند بنور ماه راهنمائى يابيد و نهار امامان از ذريه فاطمه عليه السّلام است سؤال مىكنند مردم دين خدا و رسول را از ايشان آنها آشكار ميكنند دين را براى مردم و مراد از شب بنى اميه و پيشوايان جور هستند كه امر رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را تغيير دادند و بمسند آل محمّد عليهم السّلام جلوس كردند و پوشانيدند دين خدا را بجور و ستم و تاريكى آنها روشنائى آل محمّد عليهم السّلام را فرا گرفت و سماء پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ارض شيعيان امير المؤمنين عليه السّلام است و در روايت ديگر آن حضرت فرمود شمس على عليه السّلام و ضحى قيام قائم عليه السّلام ما است و شاهد اين معنا آيه وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى طه 59 است و مراد از ليل اولى و دومى است دولت آنها پوشانيده حق را و سماء محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است چه مردم بعلم و دانش بسوى حضرتش بالا ميروند و بمقام او نزديك ميشوند و ارض شيعيان است و فجور و تقوى راه حق و باطل ميباشد خداوند هر يك را نشان داده و هر راهى را مردم خواهند باختيار خود سير ميكنند.
وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها 10 محروم و نااميد شد كسيكه نفس خود را بكفر و گناه پليد گردانيد و زيانكار خواهد بود. در كافى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود امير المؤمنين عليه السّلام نفس مقدس خود را تزكيه نمود و اولى و دومى تباه كردند نفس خويش را در اثر دسيسه و تزوير كردن در بيعت با آن حضرت و از ثواب و پاداش آخرت بى بهره و نصيب شدند.
وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى عَلَى الْهُدى فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُون 17 ثعلبى و واحدي كه هر دو از علماء عامه هستند از ابن عباس و عمار روايت كردهاند كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود اى على شقىترين مردمان اول و پيشينيان كسانى بودند كه پى كردند ناقه صالح و بچه آنرا و شقى ترين مردم اين امت آنهائى هستند كه با تو جنگ ميكنند و محاسنت را از خون سرت خضاب ميكند ابن عباس گفت ابن ملجم يكى از فرزندان قدار بود همانكسيكه پى كرد ناقه صالح را و سرگذشت ابن ملجم با قدار هم يكى است چه قدار عاشق زنى بود بنام رباب و ابن ملجم نيز عاشق قطامه بود بخاطر او امير المؤمنين عليه السّلام را شهيد كرد و گفت شنيدم از امير المؤمنين عليه السّلام كه بابن ملجم فرمود خبر بدهم ترا كه مادرت در حالت حيض بتو حامله شد گفت بلى چنين است راست گفتى اى امير المؤمنين عليه السّلام و آن حضرت شنيد از آن ملعون كه گفت من با اين شمشير گردن على عليه السّلام را ميزنم با اين وصف رها كرد او را و فرمود قصاص پيش از جنايت جايز نيست.
شنبه 8 / 11 / 1392برچسب:, :: 11:55 :: نويسنده : ارادتمند 90 بلد تفسير جامع، ج7، ص: 414 سوره بلد مشتمل است بر حرمت مكه در جاهليت و اسلام و راه اطمينان و نظر در طرق توحيد و خدا شناسى. در اختصاص ذيل آيه وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ 3 از سليمان بن قيس شامى روايت كرده كه، امير المؤمنين فرمود من و اوصياء بعد از من هدايت كنندگان و محدث هستيم گفتم كدام يك از فرزندانت وصى شما مىباشد فرمود حسن و حسين پس از آن فرزندم على بن الحسين و در آنروز آن حضرت طفل شير خوارى بود پس از آن هشت نفر از فرزندان على بن الحسين يكى را بعد از ديگرى نام برد و آنها هستند كه خداوند در قرآن بايشان سوگند ياد نموده و مىفرمايد وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ. والد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولد ائمه هستند سليمان ميگويد عرض كردم يا امير- المؤمنين عليه السّلام دو امام در يك عصر و زمان جمع ميشود؟ فرمود بلى لكن يكى از آنها ساكت است تا ديگرى وفات كند سليمان ميگويد از محمّد بن ابى بكر سؤال كردم آيا امير المؤمنين عليه السّلام محدث است گفت بلى فرشتگان با او حديث ميگويند و ميشنوند مگر قرائت نكردى اين آيه را كه مىفرمايد وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ و لا محدث حج 52 . امير المؤمنين عليه السّلام محدث و حضرت فاطمه عليه السّلام محدثة است ولى نبى و نبيه نيستند.
أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ وَ لِساناً وَ شَفَتَيْنِ وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْن 10-8 ديلمى از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود مراد از عينين رسول اكرم و مقصود از لسان امير المؤمنين عليه السّلام و شفتين حضرت امام حسن و امام حسين عليه السّلام است و راه خير ولايت امير المؤمنين عليه السّلام ميباشد.
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَةُ فَكُّ رَقَبَةٍ أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ اين آيه اشاره است بآيه يَقُولُ أَهْلَكْتُ مالًا لُبَدا 16-11 در كافى از يونس روايت كرده كه سؤال نمودم معناى آيه را از حضرت صادق عليه السّلام فرمود ولايت امير المؤمنين عليه السّلام آزاد ميكند گردنها را از آتش جهنم و نيز فرمود هر كس را خدا احسان و اكرام بفرمايد بولايت ما ائمه، عبور كند او از عقبه قيامت و ما عقبه هستيم هر كه ولايت ما را قبول كرد نجات يابد از آن عقبه. ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ 18-17 و از گذر كنندگان باشند آنهائيكه بخدا ايمان آورده و ديگران را بصبر در واجبات و مهربانى با خلق سفارش ميكنند و ايشان از اصحاب يمين و دست راست هستند يعنى از طرف راست به بهشت ميروند و آنها دوستان امير المؤمنين عليه السّلام باشند.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:29 :: نويسنده : ارادتمند فجر89 تفسير جامع، ج7، ص: 40 سوره فجر مشتمل است بر تنبيه و تذكر كفار و منافقين بعذابيكه نازل نمود بر طايفه عاد و ثمود و فرعونيان در اثر كفر و تكذيب كردن پيغمبران و آنكه بازگشت خلايق بسوى خدا است و بيان احوال بشر و حكايت گفتار كفار در آخرت.
وَ الْفَجْرِ (1) وَ لَيالٍ عَشْرٍ (2) وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ (3) وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ (4) شرف الدين ذيل آيات فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود فجر وجود مقدس حضرت قائم عليه السّلام وَ لَيالٍ عَشْرٍ فرزندان امام حسين عليه السّلام و شفع امير- المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه عليه السّلام و وتر پروردگار يكتا است، و لليل دولت اولى و دومى است كه جاريست تا دولت قائم عليه السّلام محمّد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود شفع پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و وتر پروردگار جهانيان است. على بن ابراهيم از آن حضرت روايت كرده فرمود شفع حضرت امام حسن و امام حسين عليه السّلام است و وتر وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام ميباشد.
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي 30-27 در آن روز خطاب رسد بكسيكه نفس او ساكن و دلش آرام است بوعده پروردگار و تصديق نموده او را باز گرد بسوى خداى خود كه راضى و خوشنودى از پروردگار و پروردگار نيز از تو راضى و خوشنود ميباشد و در صف بندگان خاص من در آى و در بهشت من داخل شو. حضرت باقر عليه السّلام فرمود هر نفسى كه مطمئن شد بولايت امير المؤمنين عليه السّلام است خوشنود گردد به پاداش و ثواب پروردگار و فرمود در حال احتضار فرشتگان او را صدا ميكنند اى كسيكه مطمئن شدى بولايت علي امير المؤمنين عليه السّلام باز گرد بسوى پروردگار خود خوشنود و پسنديده پس نيست براى او هم و غمى مگر آنكه ملحق شود بآنحضرت. ابن بابويه از سدير صيرفى روايت كرده كه از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم آيا مومن كراهت دارد از قبض روح فرمود خير وقتى فرشته موكل بر قبض ارواح وارد شد بر او جزع و فرياد ميكند در آنحال آنفرشته باو ميگويد بىتابى مكن ايدوست خدا بحق كسيكه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بحق فرستاده من در حق تو نيكوئى مينمايم و مهربانتر از پدر و مادر هستم باز كن ديدههاى خود را و مشاهده كن جمال و نور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و امام حسن و امام حسين و ائمه عليه السّلام را اينها رفقاى تو ميباشند. اى كسيكه نفس خود را مطمئن كردهاى بمحمد و على و اهل بيت او عليه السّلام، بر گرد بسوى پروردگار با ولايت و ثواب الهى و داخل بهشت شو در زمره بندگان خاص يعنى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على و اهل بيت آن بزرگواران قرار گيرد در آن وقت چيزى بهتر از قبض روح براى او نيست تا بزودى ملحق گردد بائمه خود.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:27 :: نويسنده : ارادتمند الغاشية (88) سوره غاشيه مشتمل است بر بيان احوال آخرت. تفسير جامع، ج7، ص: 396 هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ (1) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ (2) عامِلَةٌ ناصِبَةٌ (3) تَصْلى ناراً حامِيَةً (4) تُسْقى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ (5) لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِيعٍ (6) لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ (7) اى رسول ما آيا خبر هولناك قيامت كه همه چيز را با هول و هيبت باز ميپوشد بر تو حكايت شده در آن روز رخسار طائفهاى ترسناك و ذليل باشد و همه كارشان رنج و مشقت است و پيوسته در آتش سوزان دوزخ معذبند و از چشمه آب گرم جهنم نوشند و نيست براى آنها طعامى مگر كثافات اهل دوزخ نه فربه كند آن طعام كسى را و نه سير كند. در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود فرا گيرداين مردم را شمشير حضرت قائم عليه السّلام و طاقت ندارند كه امتناع كنند از آن شمشير، آنها عمل ميكنند بغير آنچه خداوند نازل نموده و منصوب ميكنند غير اولى الامر را بولايت و وصايت و افروختند آتش جنگ را در دنيا و در آخرت آتش جهنم براى ايشان افروخته شود و فرمود مصداق حقيقى آيه ناصبيها و زيديه و واقفيه و كسانيكه مخالفت دين خدا را نمودند ميباشد هر چند آنها كوشش در عابدت و نماز و روزه كنند خداوند در اثر مخالفت، اعمال ايشان را از بين ببرد و اگر شب و روز مشغول عبادت باشند بخاطر عداوت و دشمنى كه با امير المؤمنين عليه السّلام دارند خداوند عبادات و اعمال آنها را قبول نفرمايد و اين حديث را كشى از حضرت جواد عليه السّلام روايت كرده.
در كافى ذيل آيه ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ 26 از جابر روايت كرده كه حضرت باقر عليه السّلام بمن فرمود اى جابر روز قيامت پروردگار خلايق اولين و آخرين را تماما جمع ميكند پيغمبر اكرم و امير المؤمنين عليه السّلام را بخوانند و بر آن دو بزرگوار حله سبزى بپوشانند كه روشنائى دهد ميان مشرق و مغرب سپس ما ائمه را حاضر كنند و فصل حكومت ميان خلايق و حساب آنها را بسوى ما واگذار كنند بخدا قسم ما داخل كنيم اهل بهشت را در بهشت و اهل دوزخ را بدوزخ پس از آن پيغمبران پيشينيان را بخوانند و نزد عرش پروردگار بايستند تا مردم فارغ شوند از حساب وقتى اهل بهشت در منازل خود قرار گرفتند خداوند امير المؤمنين عليه السّلام را ميفرستد تا مؤمنات را بمؤمنين تزويج كند سوگند بخدا جز آن حضرت كسى اينعمل را انجام ندهد و اين موضوع از كرامت خداوند است كه بآنحضرت عطا فرموده سوگند بخدا امير المؤمنين عليه السّلام قسمت كننده بهشت و دوزخ است.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:26 :: نويسنده : ارادتمند الأعلى (87) سوره اعلى مشتمل است بر صفات على و قدرت پروردگار و خسران كفار و منافقين و رستگار يافتن مؤمنين بسبب تزكيه نفس. تفسير جامع، ج7، ص: 391 در كافى ذيل آيه بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا از مفضل بن عمر روايت كرده كه از حضرت صادق عليه السّلام پرسش كردم معناى آيه را فرمود مقصود از حيات دنيا ولايت اولى و دومى و سومى و مراد از آخرت ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است و ولايت آنحضرت در تمام صحف پيغمبران نوشته شده است و خداوند مبعوث ننمود هيچ پيغمبرى را مگر آنكه عهد و پيمان گرفت از آنها به نبوت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام و اوصياء از فرزندان آنحضرت. و از اصبغ بن نباته روايت كرده كه از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمودم تفسير آيه را فرمود دو هزار سال پيش از آفرينش آسمان و زمين، بر قائمه عرش نوشته شده : لا اله الا اللّه وحده لا شريك له و ان محمّدا عبده و رسوله و ان عليا وصى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فاشهدوا بهما،
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:24 :: نويسنده : ارادتمند
الطارق (86) تفسير جامع، ج7، ص: 387 سوره طاق مشتمل است بر تهديد خلايق و بيان ميكند قرآن حق را از باطل قوله تعالى. وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا 4-1 ابن بابويه ذيل آيات فوق از ابان بن تغلب روايت كرده كه حضور حضرت صادق عليه السّلام بودم شخصى از اهل يمن وارد شد سلام كرد آنحضرت جواب او را داد و فرمود مرحبا ايسعد آنشخص عرض كرد جز مادرم كس اين اسم را نميداند فرمود راست گفتى ايسعد مولى آنشخص گفت مولي لقب من ميباشد فرمود خيرى در لقب تفسير جامع، ج7، ص: 388 نيست خداوند ميفرمايد در قرآن وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ آنگاه فرمود ايسعد در يمن بچه كارى مشغول هستى عرض كرد فدايت گردم من از خانوادهاى هستم منجم كه نظر بستارگان مينمايم و كسى در اين علم داناتر از من نيست در يمن فرمود ستاره زحل در نجوم نزد تو چيست عرض كرد نحس است فرمود اينسخن را نگو رحل ستاره امير المؤمنين عليه السّلام ميباشد و نجم ثاقب است كه خداوند ميفرمايد يمنى عرض كرد ثاقب يعنى چه فرمود محل طلوع آن در آسمان هفتم است نورش سوراخ ميكند آسمانها را و روشنائى ميدهد از آسمان دنيا از اينجهت آنرا ثاقب ناميدند. على بن ابراهيم ذيل آيه فوق از ابى بصير روايت كرده كه حضرت صادق عليه السّلام فرمود سماء در أين آيه وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است و طارق فرشته روح است كه با ائمه ميباشد و از جانب پروردگار شب و روز با آن بزرگواران حديث ميگويد و ايشانرا حفظ و حراست مينمايد و نجم ثاقب پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است
إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً 17-15 ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود منافقين و مشركين كيد و حيله كردند با رسول خدا و امير المؤمنين و حضرت فاطمه و حسنين عليهم السّلام پس خداوند به پيغمبرش فرمود اى رسول ما منهم با آنها كيد ميكنم و مهلت ميدهم ايشان را تا وقت ظهور حضرت قائم عليه السّلام و انتقام ميكشم از ايشان بوجود مقدس آن بزرگوار از بنى اميه و تيم و عدى و ساير ستمكاران و ياغيان و ظالمان اهل بيت عليهما السّلام سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:22 :: نويسنده : ارادتمند البروج (85) سوره بروج مشتمل است بر بيان حال مؤمنين از اصحاب اخدود و تكذيب كنندگان پيغمبران قوله تعالى. تفسير جامع، ج7، ص: 376 وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ (1) وَ الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ (2) وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ (3) قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ (4) در اختصاص از اصبغ بن نباته روايت كرده كه ابن عباس ميگفت روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمن فرمود اى پسر عباس ذكر خداوند و ذكر من و على و فرزندانش عبادت است بآن خدائى كه مرا برسالت فرستاده است من بهترين مخلوقات و على عليه السّلام وصى من افضل اوصياء ميباشد على خليفه خدا و حجت او است در روى زمين براى بندگانش و همچنين فرزندان على بعد از او خليفه و حجت خدا هستند بواسطه آنها خداوند عذاب را از اهل زمين بر داشته و حبس نموده و بسبب ايشان آسمان را نگاه داشته از فرود آمدن بزمين و بخاطر آنها كوهها را حفظ نموده و باران رحمت خود را فرو ميفرستد و نباتات را از زمين ميروياند ايشان اولياء خداى تعالى مىباشند پس از آن فرمود اى پسر عباس تو گمان ميكنى خداوند بآسمان صاحب برجها سوگند ياد نمود، در سوره بروج، گفتم ايرسول خدا پس معناى آسمان در اين آيه چيست و فرمود مراد بآسمان من و بروج ائمه معصومين هستند كه اول آنها على عليه السّلام و آخر ايشان مهدى قائم عليه السّلام است. طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود امير المؤمنين عليه السّلام امر نمود بشخصى كه از اسقف بزرگ و پيشواى نصارى داستان اصحاب اخدود را سؤال نمايد آن شخص پرسش كرد اسقف نتوانست جواب بگويد حضرتش فرمود داستان ايشان بدينقرار است خداى تعالى پيغمبرى را بر طايفه حبشه مبعوث گردانيد آنها پيغمبر خود را تكذيب كرده و بقتل رسانيدند و اصحاب آن پيغمبر را اسير كرده و بعضى را كشتند، شكافهائى در زمين كندند و آتش در آنها افروختند و گفتند هر كس بر دين ما ميباشد كنار رود و آنكه بر دين پيغمبر است بايد خود را در آتش افكند آنگاه اصحاب پيغمبر را بر آتش افكندند زنى را آوردند كه طفل يك ماه داشت خواستند با طفلش بآتش اندازند آنزن بر طفل خود رقت كرد آنا طفل بزبان آمد گفت اى مادر مرا با خودت بگذار در آتش افكنند سوگند بخدا اين عذابها براى پايدارى در دين حق و راه خدا بسيار ناچيز و اندك است او را با طفلش در آتش انداختند در حالتى كه طفل سخن ميگفت و اينحديث را در محاسن نيز روايت كرده است
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:21 :: نويسنده : ارادتمند الانشقاق (84) سوره انشقاق مشتمل است بر بيان علائم قيامت و آثار آن و توبيخ و تهديد كفار فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُورا 9-7 محمد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مصداق آيه فوق امير- المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آنحضرت ميباشند كه نامه اعمال آنها را بدست راست ايشان دهند. فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَق 19-16 طبرسى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده فرمود همان مكر و حيلهاى كه امتان گذشته نمودند نسبت بخلفا و اوصياء پيغمبرانشان بعينه اين امت نسبت بمن و فرزندانم مرتكب خواهند شد ابن شهر آشوب ذيل آيه فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 20 از ابن عباس روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود شبى كه مرا بمعراج بردند و بمقام قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى النجم 9 رسيدم پروردگار بمن فرمود اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سلام مرا بعلى برسان و باو بگو من تو را دوست ميدارم و دوستانت را نيز دوست ميدارم و بخاطر دوستى تو اسمى از اسماء خود را مشتق كرده و تو را بآن اسم ناميدم چه من على العظيم هستم و تو را على ناميدم اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و هر كس چهار مرتبه ذكر على العظيم را بگويد روز قيامت براى او نزد من حسنهاى از حسنات على بن أبي طالب ميباشد ابن عباس ميگويد پيغمبر اكرم فرمود منافقين تصديق نميكنند فضايل على عليه السّلام را و ايمان بحضرتش نخواهند آورد.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:18 :: نويسنده : ارادتمند المطففين (83) سوره مطففين مشتمل است بر بيان احوال مردم در روز قيامت و تهديد اشخاص كم فروش. شرف الدين نجفى ذيل آيه وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ 1 از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود تأويل آيه آنست واى بر كسانيكه خمس آل محمّد را كم ميكنند ولى چون بغنائم ميرسند بحد كمال اخذ ميكنند و واى بحال تكذيب كنندگان امير المؤمنين عليه السّلام وصى و خليفه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خاتم پيغمبران
در كافى از محمّد بن فضيل روايت كرده كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم معناى ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ 17 را فرمود منافقين چون مشاهده كردند مقام و منصب امير المؤمنين عليه السّلام را در روز قيامت و ديدند كه آنحضرت دستور ميدهد بجهنم اين مرد براى تو او را بگير چه از دشمنان من است و آن ديگرى را واگذار براى من كه از دوستداران من بوده فرشتگان از طرف پروردگار بمنافقين و دشمنان اهل بيت خطاب كنند اين وجود مقدس كه قسيم دوزخ و بهشت است همان امير المؤمنين عليه السّلام است كه شما او را تكذيب ميكرديد و حقش را غصب نموده و بحضرتش ظلم و ستم ميكرديد
كَلَّا إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ كِتابٌ مَرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ 26-18 شرف الدين از حارث حمدانى روايت كرده گفت وارد شدم در خانه امير- المؤمنين عليه السّلام ديدم آنحضرت در حال سجده است و چنان گريه ميكند كه هر انسانى متأثر و مغموم ميشود از گريه حضرتش، چون سر از سجده برداشت و فارغ شد عرض كردم ايمولاى من بسيار متأثر شدم از گريه شما فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مشاهده كردم بمن فرمود يا على دورى و غيبت تو از من بطول انجاميد بسيار مشتاق ديدار تو هستم خداوند بوعده خود در باره تو وفا نمود عرض كردم ايرسول خدا در چه خصوص فرمود در درجات تو و همسرت فاطمه و فرزندانت حسن و حسين بالاترين مقام بهشت را براى شما مهيا و آماده فرموده گفتم فدايت گردم نسبت بشيعيان من چگونه رفتار ميفرمايد فرمود آنها هم در بهشت قصرهائى دارند محاذى قصور ما عرض كردم ايرسول خدا پاداش شيعيان در دنيا چيست؟ فرمود امن و عافيت گفتم در وقت مرگ حال آنها چگونه ميباشد فرمود رفتار ميكنند با ايشان بمقدار دوستى و محبت آنها نسبت بشما اهل بيت كسانيكه ما را بيحد و بىاندازه دوست ميدارند مردن ايشان مانند شخص عطشانى است كه شربت سرد خوشگوار بنوشد و ديگران مانند كسانى هستند كه در رختخواب خود بخواب ميروند كتاب نيكو كاران بقدرت حق نوشته شده و فرشتگان مقرب پروردگار بر آن گواهى دهند و نيكو كاران بر تختهاى عزت تكيه كرده و نعمتهاى خدا را بنگرند و در رخسارشان نشاط و شادمانى و تازگى نعمتهاى بهشتى پديدار است ساقيان بهشت بآنها شراب ناب سرد معطر بنوشانند كه بمشك مهر كردهاند و دست كسى بآن نرسد تا بصاحبش بدهند و خردمندان بايد براى اين نعمت و شادمانى هميشگى رغبت كنند و بميل و اراده بكوشند نه براى نعمت فانى دنيا (يعنى بواسطه عمل خير و طاعت بايد مردم بر يكديگر سبقت كنند). تركيب طبع آن شراب از عالم بالا است، چه آن بهترين و بالاترين آشاميدنىهاى اهل بهشت است، از اينجهت آن را تسنيم ناميدند. و آميختگى آن شراب از چشمهايست كه مقربان خدا از آن مينوشند-. محمّد بن عباس از ابى حمزه روايت كرده كه از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم مقربون چه اشخاصى هستند فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه و حسنين عليهما السّلام و ائمه معصومين ميباشند إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ 32-29 مجرمين و بدكاران چون اهل ايمان را به بينند بر ايشان ميخندند و مسخره ميكنند و چون گذر كنند بچشم طعن و استهزاء بمؤمنين بنگرند و چون باز گردند بسوى اهل خود با شوخى و مزاح و شادى و بازى بنكوهش مومنين پردازند و زمانى كه مؤمنين را به بينند گويند اينان بحقيقت مردم گمراهى هستند. و حال آنكه ما بد كاران را موكل و نگهبان مؤمنين نگردانيديم- محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از ابن عباس روايت كرده چون امير المؤمنين عليه السّلام از نزديك منافقين ميگذشت حضرتش را سخريه و استهزاء مينمودند و ميگفتند اين آنكسى است كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از ميان اهل بيت خود او را بولايت و امامت بر گزيده و اختيار كرده. روز قيامت درى ميان دوزخ و بهشت باز ميشود، منافقين مشاهده ميكنند كه امير المؤمنين عليه السّلام در بهشت بر سريرى تكيه نموده بآنها ميگويد بجانب من آئيد چون ميخواهند بطرف حضرتش بروند آن در بسته شود. باين طريق آنحضرت ايشان را استهزاء ميكند
فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ 36-34 پس امروز كه روز جزا است اهل ايمان هم بكفار ميخندند و استهزاء ميكنند و بر تختهاى عزت تكيه كرده و دوزخيان را مشاهده ميكنند. محمّد بن عباس از ابى حمزه ثمالى روايت كرده كه حضرت امام زين العابدين عليه السّلام فرمود روز قيامت تختى بر كنار جهنم گذارند امير المومنين عليه السّلام بر روى آن نشيند چون نظرش بدوزخ افتد تبسم مينمايد، وقتى تبسم نمود جهنم زير و زبر ميشود پائين آن بالا آيد و بالاى آن پائين رود. منافقين بيرون آيند مقابل آنحضرت بايستند گويند اى امير المؤمنين عليه السّلام ايوصى رسول خدا بر ما ترحم كن و از براى ما نزد پروردگار شفاعت نما آنحضرت بر آنها ميخندد و ايشان را استهزاء ميكند و از آنجا بلند ميشود. آنگاه منافقين را بر ميگردانند بجهنم در آن مكانيكه جا داده بودند. اينحديث را جمعى از مخالفين از ابن عباس روايت كردهاند كه يكى از آنها حاكم ابو اسحاق حسكانى است، در كتاب شواهد تنزيل و قواعد تفضيل.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:17 :: نويسنده : ارادتمند التكوير (81) سوره تكوير مشتمل است بر علامات و احوال قيامت و شدايد آن و در قوت و امانت جبرئيل ير جامع، ج7، ص: 349 ابن شهر آشوب ذيل آيه وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ 7 از ابن عباس روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود هيچ مؤمنى روز قيامت عبور نميكند از صراط مگر آنكه بدر بهشت كه رسيد خداوند چهار زن از زنان دنيا و هفتاد حور العين باو تزويج مينمايد جز امير المؤمنين عليه السّلام كه فقط از زنان دنيا حضرت فاطمه باو اختصاص دارد و غير آنحضرت همسرى از زنان دنيا براى امير المؤمنين عليه السّلام نمىباشد ولى حور العين بسيارى بآن حضرت تعلق دارد
محمّد بن عباس ذيل آيه وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ 17 از اصبغ بن نباته روايت كرده كه از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمودم معناى آيه را فرمود خداوند مثل زده آن را براى كسانيكه عدول كردند از صاحبان امر و ائمهايكه خداوند آنها را معين نموده و دعوى ولايت كردند براى خودشان و مقصود از صبح ائمه معصومين است كه نور آنها روشنتر از نور صبح است وقتى دميده ميشود
صير ميگويد از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم تأويل آيات را فرمود از فضيلت و خصايص پيغمبر خاتم كه خداوند باو عطا فرموده و به هيچ پيغمبرى نداده يكى آنست كه جبرئيل را بصورت اصلى در افق مبين مشاهده نمود و حضرتش روز قيامت نزد پروردگار مطاع و امين است گفتم معناى وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ 22 چيست؟ فرمود يعنى پيغمبر شما در نصب كردن امير المؤمنين عليه السّلام بولايت و خلافت و حجت در ميان مردم هرگز ديوانه نيست و اين كار را از روى ديوانگى انجام نداده بلكه بدستور پروردگار است درادامه ميگويد: گفتم فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ 27 يعنى چه فرمود يعنى كجا فرار ميكنيد از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام على ذكريست از براى كسيكه خداوند عهد و ميثاق گرفته است از او بر ولايت آن حضرت و براى جهانيان پنديست عرض كردم لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ 28 يعنى چه فرمود هر كس بخواهد راه راست حق پرستى را پيش گيرد بايد استقامت كند و پايدار بماند در ولايت و فرمانبردارى از على و ائمه بعد از آنحضرت عرض كردم. وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِين َ29 يعنى چه فرمود خداوند قرار داده قلوب ائمه را محل اراده خود و هر وقت خداوند چيزى را بخواهد و اراده فرمايد ائمه نيز مىخواهند و مشيت بسوى خدا است نه بسوى مردم اينست معانى آيات شريفه، اى ابى بصير، على بن ابراهيم از ابن عباس روايت كرده كه شنيدم از امير المؤمنين عليه السّلام در تفسير رَبُّ الْعالَمِينَ ميفرمود خداوند سيصد و هفده عالم پشت كوه قاف و پشت هفت دريا خلق نموده و آنها اطلاعى از خلقت آدم و فرزندان او ندارند و هر عالمى سيصد و سيزده برابر عالمى است كه آدم و فرزندان او را در آن خلق نموده اهل آن عوالم بمقدار چشم بهمزدن معصيت خداوند را بجا نياوردهاند.
سوره تكوير مشتمل است بر علامات و احوال قيامت و شدايد آن و در قوت و امانت جبرئيل ير جامع، ج7، ص: 349 ابن شهر آشوب ذيل آيه وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ 7 از ابن عباس روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود هيچ مؤمنى روز قيامت عبور نميكند از صراط مگر آنكه بدر بهشت كه رسيد خداوند چهار زن از زنان دنيا و هفتاد حور العين باو تزويج مينمايد جز امير المؤمنين عليه السّلام كه فقط از زنان دنيا حضرت فاطمه باو اختصاص دارد و غير آنحضرت همسرى از زنان دنيا براى امير المؤمنين عليه السّلام نمىباشد ولى حور العين بسيارى بآن حضرت تعلق دارد
محمّد بن عباس ذيل آيه وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ 17 از اصبغ بن نباته روايت كرده كه از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمودم معناى آيه را فرمود خداوند مثل زده آن را براى كسانيكه عدول كردند از صاحبان امر و ائمهايكه خداوند آنها را معين نموده و دعوى ولايت كردند براى خودشان و مقصود از صبح ائمه معصومين است كه نور آنها روشنتر از نور صبح است وقتى دميده ميشود
صير ميگويد از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم تأويل آيات را فرمود از فضيلت و خصايص پيغمبر خاتم كه خداوند باو عطا فرموده و به هيچ پيغمبرى نداده يكى آنست كه جبرئيل را بصورت اصلى در افق مبين مشاهده نمود و حضرتش روز قيامت نزد پروردگار مطاع و امين است گفتم معناى وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ 22 چيست؟ فرمود يعنى پيغمبر شما در نصب كردن امير المؤمنين عليه السّلام بولايت و خلافت و حجت در ميان مردم هرگز ديوانه نيست و اين كار را از روى ديوانگى انجام نداده بلكه بدستور پروردگار است درادامه ميگويد: گفتم فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ 27 يعنى چه فرمود يعنى كجا فرار ميكنيد از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام على ذكريست از براى كسيكه خداوند عهد و ميثاق گرفته است از او بر ولايت آن حضرت و براى جهانيان پنديست عرض كردم لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ 28 يعنى چه فرمود هر كس بخواهد راه راست حق پرستى را پيش گيرد بايد استقامت كند و پايدار بماند در ولايت و فرمانبردارى از على و ائمه بعد از آنحضرت عرض كردم. وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِين 29 يعنى چه فرمود خداوند قرار داده قلوب ائمه را محل اراده خود و هر وقت خداوند چيزى را بخواهد و اراده فرمايد ائمه نيز مىخواهند و مشيت بسوى خدا است نه بسوى مردم اينست معانى آيات شريفه، اى ابى بصير، على بن ابراهيم از ابن عباس روايت كرده كه شنيدم از امير المؤمنين عليه السّلام در تفسير رَبُّ الْعالَمِينَ ميفرمود خداوند سيصد و هفده عالم پشت كوه قاف و پشت هفت دريا خلق نموده و آنها اطلاعى از خلقت آدم و فرزندان او ندارند و هر عالمى سيصد و سيزده برابر عالمى است كه آدم و فرزندان او را در آن خلق نموده اهل آن عوالم بمقدار چشم بهمزدن معصيت خداوند را بجا نياوردهاند.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:15 :: نويسنده : ارادتمند 80 عبس سوره عبس مشتمل است بر ذكر قوميكه اميدوارند مسلمين اسلام آوردن آنها را و داستان ابن مكتوم و بيان شطرى از نعمتهائيكه خداوند به بندگان عطا فرموده كَلَّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَه 23 على بن ابراهيم و محمّد بن عباس از ابى اسامه روايت كردند كه از حضرت باقر عليه السّلام تأويل آيه را سؤال نمودم فرمود شأن نزول آيه در باره امير المؤمنين عليه السّلام است يعنى چقدر كفر و طغيان و عناد ميورزيد اى منافقين در اثر كشتن امير- المؤمنين عليه السّلام پس از آن كرامت و نسبت خلقت امير المؤمنين عليه السّلام را بيان ميكند و ميفرمايد آنحضرت از طينت پيغمبران خلق شد، و معين كرده حضرتش را براى خير و نيكوئى و آنحضرت راه هدايت و طريق مستقيم است پس از كشته شدن و مردن بطريق پيغمبران و مكث كردن، زنده كند آنحضرت را در زمان رجعت و حكم فرمايد در باره دشمنان خود آنچه را خداوند امر فرموده باو
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِه 24 در كافى از زيد شحام روايت كرده از حضرت صادق عليه السّلام سؤال كردم مقصود از طعام در اين آيه چيست؟ فرمود علم و دانشى است كه بايد اخذ نمود آن را از كسانيكه خداوند معين نموده و اينحديث را مفيد نيز در اختصاص روايت كرده و در ارشاد از جمعى اماميه روايت كرده كه سؤال نمودند از ابو بكر معناى آب را جواب داد نميدانم چگونه چيزيكه نميدانم بگويم ولى معناى فاكهة را ميدانم بامير المؤمنين عليه السّلام خبر دادند فرمود سبحان اللّه چگونه نميداند معناى آب را آن گياه و مرتع زار است كه براى حيوانات خداوند آفريده تا آنها و انسان نفس خود را زنده بدارند و قوام بدنشان بآنها باقى بماند و فرمود ميوهجات در دنيا يكصد بيست نوع است و بزرگ آنها انار است.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : ارادتمند 79 النازعات سوره نازعات مشتمل است بر احوال قيامت و اهوال آن و شطرى از داستان موسى و فرعون و تهديد و توبيخ منكرين قيامت و حشر. يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَة 6 محمد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود راجفه حضرت امام حسين عليه السّلام است و رادفه امير المؤمنين عليه السّلام اول كسيكه خاك را از سر خود دور ميكند امام حسين عليه السّلام است با هفتاد و پنج هزار نفر إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ- كفار گفتند اين رجعت رجعتى باشد زيان كار يعنى اگر چنان است كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميگويد ما در اين رجعت زيان كار باشيم و اين سخن را بطريق سخريه گفتند- محمد بن عباس از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كره مباركى كه نفع ميرساند باهلش روز حساب ولايت من و ولاية على عليه السّلام و فرزندان او و پيروى كردن از من و از على و فرزندان على است بواسطه داشتن ولايت ما خداوند امر ميفرمايد آنها را داخل بهشت كنند و كره خاسر و زيان- آورد دشمنى كردن با من و على و اوصياء بعد از او باشد بواسطه اين عداوت خداوند امر ميكند آنها را در اسفل السافلين جهنم داخل گردانند- پس از آن خداوند در جواب كفار ميفرمايد جز يك آواز كه در صور دمند بيش نباشد كه بآن صدا ناگهان همه از خاك بيرون آيند و بزمين قيامت حاضر باشند.
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى 41-40 ابن شهر آشوب از ابن عباس روايت كرده است كه اين آيه مخصوص امير المؤمنين عليه السّلام و كسانى است كه بر طريقه آنحضرت مشى مينمايند.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:9 :: نويسنده : ارادتمند سوره النبإ (78) تفسير جامع، ج7، ص: 321 سوره نباء مشتمل است بر احوال قيامت و تكذيب كردن قريش از قرآن و پيغمبر و قيامت و كيفر كفار و گناهكاران و توبيخ و تهديد آنها و پاداش مؤمنين عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ (2) در تفسير اهل بيت عصمت و طهارت نباء عظيم امير المومنين عليه السّلام است چنانكه در كافى از ابى حمزه روايت كرده كه سؤال نمودم از حضرت باقر عليه السّلام معناى نباء عظيم را فرمود امير المؤمنين عليه السّلام است خود آنحضرت فرموده براى خدا آيه و نباء بزرگترى از من نيست و اينحديث را در بصائر الدرجات با زيادتى اين جمله روايت كرده فرمود آنحضرت ولايت مرا خداوند بر امتهاى گذشته فرض و واجب نموده با همان اختلاف زبانى كه داشتند بسيارى از آنها قبول ننمودند و اقرار بفضيلت من نكردند ابن بابويه از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام و حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده فرمودند پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على تو باب و راه خدا و حجة پروردگار و نباء عظيم و صراط مستقيم و مثل اعلى هستى- و حافظ محمّد بن مؤمن شيرازى كه يكى از مخالفين است در كتاب مستخرج از تفاسير اثنى عشر ذيل تفسير آيه فوق از سدى روايت كرده گفت صخر بن حرب وارد شد بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كرد اى محمّد امر ولايت بعد از شما براى كيست؟ فرمود براى كسى است كه او نسبت بمن بمنزله هرون است نسبت بموسى جبرئيل نازل شد و آيات فوق را آورد و گفت ايرسول خدا بعضى از امت تو تصديق ولايت و خلافت على عليه السّلام را بنمايند و بعض ديگر تكذيب كنند و بزودى شناسند و يقين نمايند بولايت على عليه السّلام در قبر هنگام سؤال كردن از آنها بدانكه در مشرق و مغرب عالم و بيابان و دريا نميرد كسى مگر آنكه نكير و منكر سؤال كنند از او در باره ولايت و خلافت على و مىپرسند پروردگار تو كيست و دين تو چيست و پيغمبر تو كيست و امام تو كيست؟ و از علقمه روايت كرده گفت روز جنگ صفين مردى از لشگر شام با سلاح بيرون آمد و قرآنى حمايل خود كرده بود بجاى رجز خواندن چنانكه مرسوم اعراب است ميخواند: عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ من خواستم پيش او روم امير المؤمنين عليه السّلام فرمود بر جاى خود باش. خود آنحضرت پيش رفت بآنمرد گفت منم نباء عظيم و خبر بزرگ كه در من خلاف كرديد و در ولايت من نزاع نموديد و از ولايت من باز آمديد آنگاه قبول كرديد و بظلم و بغى و ستم هلاك شديد از كفر بوسيله شمشير من بيرون آمديد و روز غدير را دانستيد و روز قيامت خواهيد دانست آنچه بجا آوردهايد و بكيفر آن خواهيد رسيد پس از آن شمشير كشيد و سرش را از تن جدا كرد و بدرك واصل شد- و از اصبغ بن نباته روايت كرده گفت روز جنگ جمل در بصره سوارى از لشگر بصره بيرون آمد و آيات فوق را ميخواند امير المؤمنين عليه السّلام پيش رفت و باو فرمود مىشناسى آن خبر بزرگ را عرض كرد خير فرمود بخدا قسم منم نباء عظيم كه در من خلاف كرديد بزودى خواهيد شناخت مرا آنوقتيكه ميان بهشت و دوزخ بايستم و خلايق را قسمت كنم و بدوزخ گويم اين براى تو و آنديگر براى من بگير او را كه از دشمنان منست و دست بردار از اين شخص كه از دوستان منست و بزودى خواهيد دانست كه من نباء عظيم هستم آنزمان كه در كنار حوض كوثر بايستم و طايفهاى را از حوض كوثر برانم چنانكه در دنيا شتر غريب را از كنار حوض آب برانند پس از آن بصرى را بقتل رسانيد و بجاى خود بازگشت. فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ مَآباً، از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود روز قيامت خلايق را در مكانى جمع كنند و محو شود از دل آنها گفتن لا اله الا اللّه مگر آنكسانى كه بولايت امير المؤمنين عليه السّلام اقرار كردند و اين است معناى آيه شريفه. إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً، يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً آنروز قيامت حق است پس هر كس ميخواهد نزد خداى خود در آن روز مقام و منزلتى يابد در راه طاعت بكوشد و از معصيت اجتناب كند ما شما را از عذاب نزديك روز قيامت ميترسانيم آنروز مرد نگران باشد از عملى كه بجا آورده و منتظر است جزاء و يا كيفر اعمال خود را كه پيش فرستاده و كافران در آنروز از شدت عذاب آرزو كنند كه ايكاش خاك بودند و بچنين عذابى گرفتار نميشدند- محمد بن عباس ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود كافر ميگويد ايكاش من ابو تراب (امير المؤمنين) را دوست ميداشتم. ابن بابويه از عباية بن ربعى روايت كرده گفت بابن عباس گفتم بچه مناسبت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را ابو تراب كنيه داد گفت براى آنكه آنحضرت صاحب زمين و حجة خداوند است بر اهل زمين، و زمين بوجود مقدس آن حضرت ساكن و باقى است شنيدم از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه فرمود روز قيامت چون كفار مشاهده كنند آنچه را كه خداوند وعده داده بود بشيعيان على عليه السّلام از اجر و قرب و منزلت و كرامت آرزو ميكنند و ميگويند ايكاش ما هم از شيعيان على و ترابى بوديم يعنى بآنحضرت منسوب بوديم- اينست معناىا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً يعنى علوى بوديم و ابو تراب را دوست ميداشتيم. سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:8 :: نويسنده : ارادتمند الإنسان (76) خلاصه مطالب سوره دهر عبارت است از آفرينش انسان از اختلاط آب مرد و زن و بيان كردن راه هدايت و گمراهى و كيفر كفار و پاداش مؤمنين و امر نمودن پيغمبر به برد بارى و صبر در مقابل اذيت و آزار مشركين و منافقين. هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُورا 1 آيا بر انسان روزگارى نگذشت كه در آن روزگار چيزى مذكورنبود بعض از مفسرين گفتند مراد بانسان آدم است چه او مدتى خاك بود و گل تا آنكه روح در او دميده شد ابن شهر آشوب و رازى گفتند در تفسير اهل بيت مراد بانسان امير المؤمنين عليه السّلام است و هل بمعناى ماى نافيه است، معناى آن چنين است: هيچ روزگارى نيامد مگر آنكه در آنروزگار چيزى مذكور بود يعنى پيوسته وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام معروف و مذكور و مشهور بود چگونه مذكور و معروف نباشد آنكسى كه نامش با نام خدا و رسول بر ساق عرش و بر در بهشت و سرادقات و اوراق و اشجار نوشته شده پيش از خلقت آدم يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً 9-7 مفسرين عامه و خاصه اتفاق دارند در اينكه اين آيات در شأن امير المؤمنين و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام و فضه كنيز آنها نازل شده و داستان آن بدينقرار است حسنين عليهما السّلام بيمار شدند جدشان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با جمعى از اصحاب بعيادت آنها تشريف بردند بامير المؤمنين عليه السّلام فرمودند اگر نذر كنى در حق حسنين روا باشد امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه (ع) و فضه كنيزشان و خود حسنين هر يك سه روز روز نذر كردند اگر خداوند آنها را عافيت دهد بشكرانه آن، روزه بگيرند چون خداى تعالى ايشان را شفا داد امير المؤمنين عليه السّلام بحضرت فاطمه (ع) فرمود وقت آن است كه ما بنذر خود وفا كنيم چيزى نداشتند امير المؤمنين عليه السّلام نزد يهودى بنام شمعون رفت تا مقدارى جو قرض كند يهودى گفت يا على اين پشم را بگير و بزنان بده تا براى من بريسند و اين سه صاع جو را مزد بگيرند آنحضرت آنها را گرفت و بخانه آورد حضرت فاطمه يكصاع آن را آسيا كرد و پنج قرص از آن نان پخت هر يكى را قرصى، همه روزه دار بودند چون نماز شام بجا آوردند و خواستند افطار كنند هنوز دست بطعام نبرده بودند سائلى بدر خانه آمد و گفت من مسكينى هستم از مسلمانان مرا طعام دهيد خداوند شما را از خوانهاى بهشت طعام دهد امير المؤمنين بحضرت فاطمه فرمود- فاطمة ذات المجد و اليقين يا بنت غير الناس اجمعين اما ترين البائس المسكين قد قام بالباب له حنين يدعو الى اللّه و يستكين يشكو الينا جايع حزين كل امرئى بكسبه رهين و فاعل الخيرات يستدين موعده جنة عليين حرّمها اللّه على الضنين و للبخيل معوفف مهين تهوى به النار الى السجين شرابه الصديد و الغسلين يمكث فيه الدهر و السنين فرمود اي فاطمهايكه بزرگوار و عزيز و بلند مرتبه و با يقينى- ايدختر بهترين مردمان عالم- مگر نمىبينى فقير بينوائى در خانه ايستاده ناله و فرياد ميكند- و خدا را ميخواند و اظهار گرسنگى بما ميكند بدانكه هر شخصى در گروى اعمال خود ميباشد و نيكو كاران عمل نيك خود را بقرض ميدهند و سر آمد مدت وام آنها بهشت عليين است. خداوند حرام كرده آن بهشت را بر هر خسيس و بخيلى. حضرت فاطمه عليه السّلام در جواب آنحضرت گفت: امرك سمع يابن عم و طاعة مالى من لوم و لا بضاعة عذبت بالبر ولى صناعة اطعمه و لا ابالى الساعة و ادخل الخلد ولى شفاعة گفت اى پسر عموى عزيزم امر و فرمان شما را ميشنوم و اطاعت ميكنم و از هيچ ملامت كننده و بىچيزى باكى ندارم پيشه من كرم و احسان به بينوايان و بر و نيكوئى بآنها است و در اين دنيا از هيچ مشقت و سختى باكى ندارم زيرا ميدانم پاداش تمام اينها بهشت جاويد است كه در آن داخل ميشوم و شفاعت است كه خداوند ويژه من قرار داده است- امير المؤمنين عليه السّلام قرص نان خود را بآن فقير ايثار نمود حضرت فاطمه و حسنين عليه السّلام و فضه نيز بآن حضرت اقتدا نمودند و نان خود را بفقير دادند و آن شب بآب تنها افطار باز نمودند. روز ديگر صاع دوم را حضرت فاطمه آسياب كرد و پنج قرص نان پخت پس از اداء نماز، چون خواستند افطار كنند يتيمى در خانه آمد و گفت: السلام عليكم يا اهل بيت النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائكة. يتيمى از فرزندان مهاجر هستم پدرم در ركاب رسولخدا شهيد شده است مرا عطائى بدهيد امير المؤمنين عليه السّلام چون صداى يتيم را شنيد فرمود قرص من را باو بدهيد حضرت فاطمه عليه السّلام و حسنين و كنيز آنها فضه بآنحضرت اقتدا نموده هر يك قرص نان خود را به يتيم دادند و آنشب نيز بآب افطار نمودند. شب سوم هنگام افطار سائلى بدر خانه آمد و گفت من اسيرى هستم مرا طعامى بدهيد امير المؤمنين عليه السّلام قرص خود را بآن اسير داد حضرت فاطمه عليه السّلام و حسنين و فضه نيز سهم خود را بآن اسير دادند آنشب هم بآب افطار كردند روز چهارم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمنزل دخترش حضرت فاطمه تشريف برد ديد حسنين از شدت ضعف ميلرزند از حال آنها سؤال نمود حضرت فاطمه داستان را بعرض مباركش رسانيد، رسولخدا گريست، در اين اثناء جبرئيل نازل شد و آيات: إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً تا آخر آيه و كان سعيكم مشكورا- را آورد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حمد و سپاس پروردگار را بجا آورد و تبسمى بصورت آنها نمود و فرمود بگيريد تهنيت و مبارك باد خدا را كه جبرئيل آورده و از جانب پروردگار بشما سلام ميرساند، و اين آيات را در شأن شما نازل نموده. خداوند نعمتى بشما عطا فرموده كه هرگز نابود شدنى نيست ايدختر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گوارا باد تو را قرب رحمن و جوار پروردگار، در خانه جلال و جمال، خداوند ميپوشاند شما را سندس و استبرق و ارجوان بهشتى، و سيراب ميشويد از شربت رحيق مختوم، و شما نزديكترين مخلوقات هستيد بخداوند رحمن و ايمن باشيد در آنوقتى كه همه مردم محزون و ترسان مىباشند. خوشا بحال دوستداران شما و كسانيكه شما را عزيز و محترم ميشمارند. در آن عصر و زمانى كه مردم خوار و ذليل مينمايند شما را و يارى ميكنند شما را در آنوقتيكه يار و ياورى نداريد. واى بر امت من واى بر امت از طرف خدا. پس از آن بوسيد حضرت فاطمه و امير المؤمنين عليه السّلام را و بسينه خود چسبانيد حسنين را و فرمود خداوند خليفه من است بر شما در حال حيات و ممات من باو مىسپارم شما را كه بهترين حافظ و نگهبان است، محفوظ بدارد خداوند هر كسيرا كه شما را حفظ مينمايد. و صله كند، با آنكه با شما صله مينمايد، يارى كند كسيرا كه شما را يارى مينمايد و خوار و ذليل گرداند آنكسيرا كه شما را خوار و ذليل ميكند، بزودى بمن ملحق خواهيد شد نزد خداوند و حساب و پاداش شما با خدا خواهد بود. و اين حديث را ابن بابويه و بسيارى از محدثين عامه و خاصه روايت كردهاند و در معناى: يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً ... از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود شيعيان ما وفا كردند بآنعهدى كه خداوند گرفت از آنها بر ولايت ما آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ترسيدند از روز پيمان و عهد كه در عالم ذرّ از ايشان گرفته شد بر ولايت ما ائمه- در كافى ذيل آيه وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً- از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود عيال مرد، حكم اسير را دارد سزاوار است كه انسان در نعمت و ارزاق و البسه آنها در وسعت توسعه بدهد تا آرزوى مرگ او را نكنند-
در كافى از محمد بن فضيل روايت كرده كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم معناى إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ 29 را فرمود اشاره است بولايت امير المؤمنين عليه السّلام عرض كردم يدخل فى رحمته يعنى چه فرمود رحمت، ولايت ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است
يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيما 31 ابن شهر آشوب از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود رحمت، وجود مقدس امير المؤمنين (ع) و فرزندان گرامش هستند.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:8 :: نويسنده : ارادتمند [سوره المرسلات (77) سوره مرسلات مشتمل است بر وعده پروردگار از بعث و نشور و ثواب و عقاب و تهديد و توبيخ تكذيب كنندگان و كيفر آنها و ثواب و پاداش مؤمنين. انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْر 33-29ٌ خطاب ميرسد بكفار اى منكران امروز بسوى آندوزخى كه تكذيب ميكرديد برويد، در زير سايههاى دود آتش دوزخ كه از سه طرف شما را احاطه كرده است، در آنجا نه سايهاى خواهد بود و نه از شراره آتش نجاتى توانيد داشت آن آتش هر شعله و شرارهاى كه افكند مانند قصريست، گويا آن شراره چون شتران زرد موى است- شيخ طوسى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود هر گاه مردم از عطش و تشنگى بآنها گويند پناه ببريد بامير المؤمنين عليه السّلام همانكسيكه تكذيب ميكرديد او را، چون بحضرتش پناه ببرند بايشان گفته شود برويد زير سايههاى دود آتش دوزخ كه از سه جانب شما را احاطه خواهد كرد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِين 44-41 ابن شهر آشوب از تفسير ابى يوسف ابن يعقوب كه يكى از مخالفين است و او از مجاهد و ابن عباس روايت كرده گفت مقصود از متقين در اين آيه امير المؤمنين عليه السّلام و حسنين عليه السّلام است آنها در سايه درختهاى بهشت و خيمههائى از لؤلؤ كه طول هر خيمهاى يكفرسخ است سكونت دارند در كافى از محمّد بن فضيل روايت كرده گفت از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال كردم متقين چه اشخاصى هستند فرمود سوگند بخدا ما و شيعيان هستيم و كسى جز ما بر ملت حضرت ابراهيم نيست و ساير مردم از آن ملت بيزارى ميجويند عرض كردم حضورش مجرمين چه اشخاصى هستند فرمود بنى اميه و بنى عباس گفتم مكذبين چه مردمانى باشند فرمود كسانى كه تكذيب كردند ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را و اولين آنهائى هستند كه پيغمبران گذشته را تكذيب نمودند در اطاعت اوصياء و آنها و مجرمين اين امت كسانى بودند كه ظلم نمودند بآل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اعمال ناشايستهاى نسبت بوصى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام بجا آوردند.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:6 :: نويسنده : ارادتمند القيامة (75) تفسير جامع، ج7، ص: 291 خلاصه مطالب سوره قيامت عبارت است از شرح احوال مردم در روز قيامت و جمع و بيان قرآن از طرف خدا است و حالات كفار و منافقين هنگام مرگ.
بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ (5) در محاسن از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود فجر در اين آيه بمعناى تكذيب و مكر و حيله است و اراده كرده كه انسان نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام مكر و حيله بنمايد،
فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى31 واى از آنروز براى كسانيكه حق را تصديق نكردند و ايمان نياوردند و نماز بجا نياوردند- سبب نزول آيات فوق آن بود كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت ميكرد روز غدير خم بسوى بيعت كردن با امير المؤمنين عليه السّلام چون رسانيد بمردم آنچه را مأمور بود از جانب پروردگار در باره آنحضرت و مردم از امر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم بر گشتند معاويه ملعون تكيه كرده بود بر مغيرة بن شعبه و ابى موسى اشعرى متوجه عشيره خود شد و گفت بخدا قسم من هرگز ايمان و اقرار بولايت على عليه السّلام نخواهم آورد و تصديق نميكنم گفتار محمّد صلّى اللّه عليه و آله را در باره على عليه السّلام خداوند آيات فوق را حكايت از گفتار او نازل نمود و فرمود واى بر او كه امر ما را تكذيب ميكند و از حكم ما بر ميگردد و بسوى اهلش با تكبر و نخوت روى آورد واى بر چنين شخصى كه بعذاب و مرگ سزاوارتر است و عرب كلمه اولى فاولى 36 را بكسى اطلاق ميكند كه به بلا و عذاب نزديك است پس از مرگ هم واى از عذاب برزخ و روز محشر بر او و چون آيات نازل شد معاويه برگشت بخانه و اهل خود تنقيد و مسخره ميكرد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را آنحضرت بالاى منبر تشريف برد خواست بيزارى بجويد از معاويه خداوند آيه لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ 16 را نازل نمود پيغمبر سكوت اختيار كرد بامر خداوند-
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : ارادتمند المدثر (74) تفسير جامع، ج7، ص: 27 خلاصه مطالب سوره مدثر عبارت است از امر نمودن پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به تبليغ رسالت و ترسانيدن مردم از عذاب خدا و تطهير و صفاى باطن و تهديد كفار و مشركين و سوگند پروردگار بر وقوع كيفر كفار و بزرگ و سخت بودن عقوبت آنها و آنكه هر نفسى در گرو اعمالى است كه بجا آورده است.
شيخ مفيد در اختصاص ذيل آيه فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ از مفضل بن عمر روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود امامى از ما ائمه از نظر مردم غايب و پنهان ميشود هر وقت خداوند اراده فرمايد آن امام ظاهر گردد بقلب مباركش الهام شود و قيام نمايد. و از جابر بن يزيد جعفى روايت كرده كه حضرت باقر عليه السّلام فرمود ناقور صدائى است كه از آسمان شنيده مىشود منادى ندا كند ايمردم آگاه باشيد كه ولى شما حجة بن الحسن عسكرى روحى و روح العالمين له الفداء قيام بحق ميكند و منادى جبرئيل امين است سه ساعت پيش از ظهور آنحضرت ندا كند و آنروز براى كفار و منافقين بسيار سخت است همانهائى كه بنعمت خداوند و ولايت امير المؤمنين كافر شدند.
وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى لِلْبَشَرِ 31 در كافى ذيل آيه مزبور از محمّد بن فضيل روايت كرده گفت از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود اهل كتاب يقين نمودند كه خداوند و رسول و وصى او امير المؤمنين عليه السّلام بر حق است عرض كردم معناى وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا 31 يعنى چه فرمود ايمان مؤمنين بولايت على زياد ميگردد گفتم وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ 31 يعنى چه فرمود آنها در ولايت امير المؤمنين عليه السّلام شك نمىكنند عرض كردم وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى لِلْبَشَرِ 31 يعنى چه فرمود ولايت آن حضرت نيست مگر تذكرى از براى بشر گفتم إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَر 35 فرمود يعنى وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه زهرا عليهم السّلام يكى از بزرگترين آيات خدا است گفتم لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ 37 فرمود هر كس مقدم بدارد ولايت ديگرى را بر ولايت ما آخر و عاقبت او جهنم است و آنكه ولايت ما را مؤخر بدارد او نيز از اهل دوزخ است گفتم إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ 39 فرمود سوگند بخدا آنها شيعيان ما هستند عرض كردم معناى لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ 43 يعنى چه فرمود صلاة در اين آيه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان آنحضرت است يعنى ما دوست نداشتيم على عليه السّلام را و داراى اوصياء نبوديم و بر آنها صلوات نمىفرستاديم گفتم فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ 49 فرمود يعنى از ولايت على عليه السّلام دورى ميجويند عرض كردم كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ عبس-11 فرمود ولايت آنحضرت تذكرهايست.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:2 :: نويسنده : ارادتمند المزمل (73) تفسير جامع، ج7، ص: 27 خلاصه مطالب سوره مزّمل عبارت است از امر نمودن پيغمبر بقيام از براى نماز شب و صبر و بردبارى و تحمل كردن در مقابل اذيت و آزار مشركين و تكذيب كنندگان، و تهديد كفار و تأكيد حجت بر اهل مكه و تهديد آنها و تخفيف و بر داشتن وجوب نماز شب از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اصحاب وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلًا إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالًا وَ جَحيما وطَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلا 14-13 در كافى ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود معناى آيه آنست: اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم صبر كن بر آنچه در باره شما ميگويند و رها كن كفار را و واگذار مرا با كسانيكه تكذيب ميكنند امير المؤمنين وصى تو را- محمّد بن فضل ميگويد سؤال نمودم از آنحضرت اين معنى تنزيل آيه است؟ فرمود بلى و اينحديث را ابن شهر آشوب نيز روايت كرده. يكروز امير المؤمنين دندانش درد گرفت و از آن متألم شد گفت پروردگارا شما كه در باره استخوان اين همه درد و رنج ميتوانى بيافرينى پس ما را آيه إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالًا وَ جَحِيماً چه احتياج است آن روز كه زمين و كوهها بلرزه در آيد و كوهها مانند تل ريگى شود و چون موج روان گردد.
طبرسى ذيل جمله وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ 20 از ابن عباس روايت كرده گفت مقصود از طايفه در اينجا امير المؤمنين عليه السّلام و أبو ذر غفارى است.
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 22:0 :: نويسنده : ارادتمند 69الحاقه خلاصه مطالب اين سوره عبارت است از احوال قيامت و هلاك قوم عاد و ثمود و فرعونيان و داستان نوح و نفخ صور و بيان احوال اهل جهنم. وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً 10-9 و فرعون و كسانيكه پيش از او بودند و اهل مؤتفكات بزشت و خطا كارى برخاستند و با رسول پروردگارشان مخالفت كردند خدا هم ايشانرا بعذاب سخت گرفتار ساخت-. شرف الدين نجفى ذيل آيه فوق از حمران روايت كرده گفت از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم كه ميفرمود مراد بفرعون در اين آيه سومى است و مقصود از من قبله اولى و دومى است و مؤتفكات اهل بصره هستند و خاطئه عايشه است امير المؤمنين عليه السّلام در خطبه معروفه كه در ذم و توبيخ اهل بصره است خطاب نمود بآنها و فرمود يا اهل المؤتفكه و معناى ائتفكت خسف و گرفتن است چه بصره را سه مرتبه آب فرا گرفت و مرتبه ديگر هم فرا خواهد گرفت چنانچه حضرتش خبر داد و فرمود: كانى بمسجدكم كجئوجئى سفينه فى لجه بحر گويا مىبينم آب بصره را گرفته و مسجد آن مانند كشتى بر روى آب قرار دارد-.
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَة 12-11 در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود وقتى آيه مزبور بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على آنگوش شنوا تو هستى-. طبرسى از بريده اسلمى روايت كرده كه روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على خداوند مرا امر فرموده تا ترا نزديك كنم و دور نگردانم و تو را بياموزم و تو ياد گيرى و بر خدا واجب است كه تو ياد گيرى يعنى توفيق عطا كند بتو تا حفظ كنى امير المؤمنين عليه السّلام فرمود پس از آن چيزى را فراموش نكردم بريده ميگويد پس از فرمايش پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طولى نكشيد كه جبرئيل نازل شد و آيه مزبور را آورد ابن بابويه از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود اذن واعيه كه خداوند در قرآن سوره الحاقة نازل نموده من هستم و اين حديث را عياشى و سعد بن عبد اللّه و ابن شهر آشوب روايت كردهاند-. محمد بن عباس بسى سند از طرف عامه و خاصه روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على از خداوند درخواست نمودم كه اذن واعيه گوش تو باشد و اين حديث را ثعلبى كه از علماء عامه است در تفسير خود بيان كرده است.
عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى مِنْكُمْ خافِيَة 18-13 در كافى ذيل آيه وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود عرش عبارت از علم است چهار نفر از ما و چهار نفر از ساير مردم آنهائى كه خداوند ميخواهد حاملين عرشند و محمّد بن آس از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود حاملين عرش چهار نفر از سابقين هستند و آنها نوح و ابراهيم موسى و عيسى ميباشند و چهار نفر از متأخرين محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام ميباشند و معناى آنكه حمل ميكنند عرش را يعنى علم را بر ميدارند-. فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ 20-19 كسيكه نامه عملش را بدست راستش ميدهند از شادى گويد بيائيد نامه مرا بخوانيد من ملاقات اين روز حساب را اعتقاد داشتم محمد بن عباس ذيل آيه فوق از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود آيه مزبور در شأن امير المؤمنين عليه السّلام نازل شده و جاريست در حق مؤمنين و اينحديثرا ابن شهر آشوب و بعضى از مخالفين نيز روايت كردهاند-. ابن بابويه از عمار ياسر روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود فرشتگان حافظين على عليه السّلام، افتخار ميكنند بر تمام حفظه زيرا بالا نميبرند بسوى پروردگار چيزيرا كه بغضب آورد او را و اين حديث را اخطب خوارزم و موفق بن احمد و ابن مغازلى شافعى كه از مخالفين هستند روايت كردهاند-.
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ (44) ِ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود آن مردم گفتند كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر خدا دروغ بسته است و پروردگار امر نكرده او را بر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام خداوند آيه فوق را نازل نمود و فرمود اگر محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ما سخنان دروغى بسته بود محققا او را بقهر و انتقام ميگرفتيم و رگ تنش را جدا ميكرديم و كسى بر دفاع از او قادر نبود پس از آن عطف فرمود بر آن آيات ذيل را. وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِين 48 َ يعنى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام پند و تذكريست بحقيقت براى پرهيزكاران جهان. وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِين 49 َ و البته ما ميدانيم كه بعضى از شما تكذيب ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را مينمائيد. وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ 50 و وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام مايه حسرت و پشيمانى كفار و تكذيب كنندگان است. وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين 51 ِ ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مقدسش بر حق و حقيقت و يقين خالص است. فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ 52 پس اى رسول گرامى نام خداى بزرگوار را بر اين نعمت بزرگ و فضيلتى كه بتو و على عطا فرموده بستايش ياد كن و سپاسگزار باش
سه شنبه 29 / 10 / 1392برچسب:, :: 21:59 :: نويسنده : ارادتمند 62جمعه قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون 8
امير المؤمنين عليه السّلام در خطبهاى فرمود ايمردم هر كس ملاقات ميكند آنچه را از آن فرار مينمايد و هرگز راه فرارى از مرگ نيست و هر نفسى رانده ميشود بسوى اجلش و فرار كردن از آن ملاقات كردن او است و فرمود بخدا قسم باكى ندارم از آنكه مرگ مرا در يابد يا من مرگ را ملاقات كنم در آنوقت كه ابن ملجم مرادى ملعون ضربتى بفرق مباركش زد و دانست كه از دنيا رحلت ميكند فرمود بخداى كعبه ظفر يافته و رستگار شدم چه يقين داشت چگونه ميرود و بكجا ميرود و فرمود مرگ اسباب راحتى مؤمن است و سبب بيچارگى منافق و كافر
در كافى ذيل آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ 9 از ابى حمزه ثمالى روايت كرده گفت از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم براى چه ناميده شده روز جمعه بجمعه فرمود آن روزيست كه خداوند تمام مخلوقات اولين و آخرين را جمع نمود از براى آنكه عهد و ميثاق بگيرد از آنها بولايت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و وصى او على عليه السّلام از اينجهت آن را جمعه ناميد-. در اختصاص از جابر جعفى روايت كرده گفت حضور حضرت باقر عليه السّلام آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ را قرائت مينمودم فرمود اى جابر تأمل كن تا خبر دهم تو را بتأويل اعظم آن. عرض كردم بفرمائيد فرمود: خداوند روز جمعه را براى آن جمعه ناميد چون تمام خلق اولين و آخرين را از جن و انس و آسمان و زمين و دريا و بهشت و جهنم و ساير موجودات ديگر را در عالم ذر براى گرفتن عهد و پيمان بربوبيت خود و نبوت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام در آنروز جمع نمود و بآسمان و زمين فرمود: ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ پس از آن فرمود: ايمردميكه در آنروز ايمان آورديد وقتى شما را براى نماز صدا كردند و مقصود از نماز در اينجا وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است كه ولايت كبرى است بشتابيد بسوى ذكر خدا و ذكر نيز آنحضرت است و در آنروز پيغمبران و فرشتگان و تمام موجودات لبيك گويان حاضر شدند سپس خطاب شد بآنها وَ ذَرُوا الْبَيْعَ يعنى رها كنيد اولى را ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ يعنى عهد و پيمان بر ولايت على و بيعت با آنحضرت بهتر است براى شما از بيعت نمودن با اولى اگر بدانيد فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ يعنى هر وقت بيعت ولايت على عليه السّلام را اخذ نموديد فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ و مراد بارض در اينجا ائمه معصومين است كه خداوند امر فرموده باطاعت و ولايت آنها چنانكه امر نموده باطاعت پيغمبر و امير المؤمنين عليه السّلام و كنايه آورده پروردگار از اسامى ائمه بزمين و ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ فرمود اى جابر يعنى و ابتغوا فضل اللّه على الاوصياء وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 10 اين آيه خطاب به پيغمبر است در عالم ذر فرمود اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هر گاه شكاك و منكرين مشاهده كنند تجارتى را يعنى اولى را «أَوْ لَهْواً» يعنى دومى را «انْفَضُّوا إِلَيْها» يعنى مىشتابند بسوى آنها «وَ تَرَكُوكَ قائِماً» يعنى اى پيغمبر تو را با على تنها گذارند قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ 11 يعنى بگو اى محمّد آنچه نزد خدا از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه ميباشد بهتر است از اولى و دومى براى كسانيكه پرهيزكارند.
دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:29 :: نويسنده : ارادتمند
72 الجن خلاصه مطالب سوره جن عبارت است از داستان ايمان آوردن اجنه در اثر گوش فرا دادن بقرآن و قدرت پروردگار بر سود و زيان رسانيدن بر بندگان و كيفر گناهكاران و جز خداوند كسى بر قيام قيامت آگاه نيست و غير از خدا و برگزيدگان او كسى داناى بغيب نيست.
وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقا 13 در كافى ذيل آيه مزبور از محمّد بن فضل روايت كرده كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود هدايت ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است آنها ايمان آوردند بولايت مولاى ما و هر كس ايمان آورد بولايت ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از عذاب و خسران نميترسد فضيل مىگويد بآنحضرت عرض كردم اين معنا كه فرموديد تنزيل آيه است فرمود خير تأويل آيه ميباشد عرض كردم حضورش معناى آيه لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً 21 چيست؟ فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت نمود بسوى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام قريش اجتماع كردند حضورش و گفتند اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ما را معاف بدار از ولايت على بن أبي طالب عليه السّلام فرمود بامر خداست بمن ربطى ندارد آنحضرت را متهم كردند و از حضورش بيرون رفتند و اتهام ايشان آن بود كه گفتند محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر خدا دروغ بسته است در باره ولايت على عليه السّلام خداوند آيه ذيل را نازل فرمود قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً- آيه 22- 23 همين سوره است، يعنى بگو ايرسول ما مرا چه كسى از قهر خدا ميتواند در پناه بگيرد و بغير او هيچ گريز گاهى هرگز نخواهم يافت تنها محل امن و پناه من رسانيدن احكام و اوامر خدا است و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند البته كيفر او آتش دوزخ است و در آنجا جاويد خواهد بود.
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً 17-16 در كافى ذيل آيه مزبور از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود طريقه در اين آيه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه بعد از آنحضرت ميباشد اگر اين مردم با استقامت و پايدار باشند بر ولايت ما ائمه خداوند بياشامد دلهاى آنها را از ايمان-.
طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود معناى آيه آنست اگر اين مردم بر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه بعد از آنحضرت باقى و بر قرار بمانند خداوند بآنها علم و دانش بسيارى نصيب گرداند و آنها را از ائمه معصومين ياد گيرند و خداوند ايشان را آزمايش فرمود بوجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان گرامش.
وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً 19 و چون بنده خاص خدا پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قيام كرد تا مردم را بسوى خدا دعوت كند نزديك بود قريش بر او حمله كنند و نور او را خاموش كنند و چون حضرتش مسلمانرا بسوى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام دعوت مينمود منافقين خواستند او را از بين ببرند. قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَدا 23-20 در كافى ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود پس از آنكه قريش به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گفتند اى محمّد ما را معاف بدار از ولايت على عليه السّلام فرمود من ميرسانم بسوى شما آنچه را خداوند در باره ولايت على عليه السّلام بمن امر فرموده و هر كس نافرمانى خدا و مرا كند در باره ولايت على عليه السّلام در آتش دوزخ جاويد بماند و فرمود على عليه السّلام قسمت كننده بهشت و دوزخ است. بدوزخ ميگويد اين شخص از براى تو و آن ديگر براى من منافقين عرض كردند چه زمان على قسيم بهشت و دوزخ است و اين وعده چه وقت خواهد بود آيه ذيل نازل شد و فرمود ايرسول ما رها كن آنها را روز كه عذاب موعود خود را بچشم مشاهده كنند آنزمان ميدانند كه تو و آنها كدام يك يارانش ناتوانتر و سپاهش كمتر است-.
امير المؤمنين عليه السّلام هم بعمر فرمود اى پسر صهاك اگر عهد خدا و رسولش و كتاب پروردگار نبود كه بايد من مظلوم باشم همانا ميدانستى كدام يك از ما ناتوان و يارانش كمتر است. و چون رسول خدا بمنافقين خبر داد حوادثى كه در زمان رجعت واقع ميشود آنها گفتند رجعت چه وقت خواهد بود خداوند آيه ذيل را نازل نمود قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً فرمود ايرسول ما در جواب آنها بگو ندانم آنچه شما را وعده ميدهند از خبر رجعت و قيامت و عذاب نزديك است يا خداى تعالى آن را مدت بسيارى قرار داده است، از داناى غيب است و كسى را بر غيب خود آگاه نكند مگر آن را كه او بر گزيند به پيغمبرى و بر محافظت او فرشتگان را از پيش رو و پشت سر ميفرستد-. در كافى ذيل آيه مزبور از حمران بن اعين روايت كرده كه معناى آيه را از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم فرمود بخدا قسم محمّد از كسانى است كه بر گزيده او را و راضى است كه غيب خود را باو اطلاع دهد و خداوند دانا است بآنچيزيكه غايب است از نظر خلايق پيش از آفرينش آنها و پيش از آنكه حكم و امر بفرمايد بفرشتگان. ايحمران نزد خدا علمى است كه موقوف است بر مشيت حكم ميفرمايد در آنچه اراده كند و گاهى بدا حاصل ميشود. حكم و امضا نميكند اما آنچه را مقدر فرموده خداى عز و جل و حكم و امضا فرموده علم و دانش آن را برسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عطا فرموده و آنحضرت بما ائمه تعليم نموده و نزد ما موجود است-. و در حديث ديگر فرمود امير المؤمنين عليه السّلام پسنديده خدا و رسول است و از طرف خداوند در قلب او علم و دانش بيشماريست و از پيش رو و عقب سر فرشتگان و نگهبانانى است كه تعليم ميكنند بعلى علم را و الهام ميگيرد از خداوند و رصد تعليم نمودن از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است تعليم ميدهد خدا و رسولش على عليه السّلام را بعلوم اولين و آخرين و آنچه واقع شده و خواهد شد از اخبار قائم عليه السّلام و رجعت و قيامت. لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً تا بداند كه رسولان خدا پيغام و رسالت پروردگار را بخلق رسانيدند و در آن هيچ خلل نكردند و خداى تعالى محيط و عالم است بآنچه نزد رسولانست و بشماره هر چيز كه در عالم است بخوبى آگاهست-. فرمود آنحضرت امير المؤمنين عليه السّلام احاطه دارد بعلم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و خداوند بآنحضرت عطا فرموده دانش هر چيزيكه از زمان آدم بوده و تا قيامت خواهد بود از فتنهاى كه در عالم ايجاد ميشود. زلزله باشد يا گرفتن ماه و خورشيد و يا هلاكت امتهاى گذشته و آينده و عدد پيشوايان عادل و ظالم تمام آنها را باسم و رسم و نسب ميشناسد. و آنچه ميميرند يا كشته ميشوند و چه تعداد پيشوايانى هستند كه خوار و ذليل ميشوند زير دست مردم و كسى آنها را يارى نميكند دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:28 :: نويسنده : ارادتمند 71 نوح
خلاصه مطالب اين سوره در بعثت نوح و تبليغ او است و تكذيب كردن و ايمان نياوردن مردم به آن حضرت و هلاك و غرق شدن آنها است. [سوره نوح (71) رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبارا 28 در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مقصود از بيت در اينجا ولايت است و هر كس داخل در ولايت شد در خانه پيغمبران وارد شده است و مراد از مؤمنين امير المؤمنين عليه السّلام و مؤمنات حضرت فاطمه عليها سلام است و قصد نموده از ظالمين در آيه آخر ستمكاران آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را و كسانى كه بر اهل بيت ظلم و ستم نموده و حقوق آن بزرگواران را غصب كردند.
لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً 28 تا بداند كه رسولان خدا پيغام و رسالت پروردگار را بخلق رسانيدند و در آن هيچ خلل نكردند و خداى تعالى محيط و عالم است بآنچه نزد رسولانست و بشماره هر چيز كه در عالم است بخوبى آگاهست-. فرمود آنحضرت امير المؤمنين عليه السّلام احاطه دارد بعلم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و خداوند بآنحضرت عطا فرموده دانش هر چيزيكه از زمان آدم بوده و تا قيامت خواهد بود از فتنهاى كه در عالم ايجاد ميشود. زلزله باشد يا گرفتن ماه و خورشيد و يا هلاكت امتهاى گذشته و آينده و عدد پيشوايان عادل و ظالم تمام آنها را باسم و رسم و نسب ميشناسد. و آنچه ميميرند يا كشته ميشوند و چه تعداد پيشوايانى هستند كه خوار و ذليل ميشوند زير دست مردم و كسى آنها را يارى نميكن دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:17 :: نويسنده : ارادتمند سوره التحريم (66) تفسير جامع، ج7، ص: 189 خلاصه مطالب سوره تحريم عبارت است از داستان زنان پيغمبر اكرم كه اسرار آنحضرت را افشاء مينمودند و خداوند ايشان را تأديب فرمود و بمؤمنين امر كرد تا اهلشان را تأديب نمايند و خيانت كردن عيال نوح و لوط پيغمبر و مدح آسيه عيال فرعون إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ 4 و اگر توبه كنيد اى حفصه رواست چه دلهاى شما بر خلاف رضاى پيغمبر ميل كرده و اگر با هم اتفاق كنيد بر اذيت و آزار پيغمبر هرگز بر او غلبه نكنيد چه خداوند يار و نگهبان او است و جبرئيل و مرد نيكوكارى از مؤمنين مدد كار او هستند و فرشتگان بعد از اين هم پشتيبان و يار او خواهند بود-. محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از عبد اللّه بن ابى رافع روايت كرده گفت در آنروزى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وفات نمود حضورش بودم گاهى بيهوش ميشد و زمانى بهوش ميآمد من گريه ميكردم و دستهاى مباركش را ميبوسيدم ميگفتم كيست مولاى من و فرزندانم بعد از شما ايرسول خدا؟ فرمود وصى من صالح مؤمنين على بن أبي طالب عليه السّلام مولاى تو است و پنجاه و دو حديث محمّد بن عباس از طرق عامه و خاصه نقل نموده است كه صالح مؤمنين امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهما السّلام است-. ثعلبى و سدى كه هر دو از مخالفين هستند بطرق عديده از ابن عباس روايت كردهاند كه مراد از صالح مؤمنين در آيه وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ 9 اى رسول ما با كفار و منافقين بجهاد پرداز و بر آنها سخت گير جايگاه آنان دوزخ است و بسيار بد منزلگاهى است-. طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده آنحضرت آيه را بطريق ذيل قرائت نمودند: جاهد الكفار بالمنافقين و فرمود پيغمبر اكرم با منافقين جهاد نكرد آن حضرت با كفار جهاد نمود و امير المؤمنين عليه السّلام با منافقين پس جهاد على عليه السّلام نيز جهاد پيغمبر است-. و در امالى از ابن عباس روايت كرده وقتى آيه فوق نازل شد رسول خدا فرمود البته جهاد خواهم كرد با عمالقه يعنى كفار و منافقين جبرئيل گفت ايرسول خدا شما و على با كفار و منافقين جهاد ميكنيد پيغمبر اكرم با كفار و امير المؤمنين بعد از رسول خدا با منافقين جهاد كردند.
دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:17 :: نويسنده : ارادتمند 68قلم خلاصه مطالب اين سوره عبارت از سوگند پروردگار بر آنكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مفتون و فريفته امير المؤمنين عليه السّلام نشده و آنچه در باره آنحضرت ميگويد همه بر حق و از طرف خداى تعالى نازل شده است و آزمايش كردن اهل مكه و داستان اصحاب حديقه و كيفر كفار و پاداش مؤمنين در عالم آخرت و توبيخ مشركين و منافقين. ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُون 2-1 ابن بابويه از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود >>>>>>>>>>>>>>>>>>>مراد از نعمت ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ 6-3 و تو را مزد و پاداشى خواهد بود نامحدود و تو بر دين بزرگ و خلق نيكو آراستهاى بزودى تو و كفار مخالفانت مشاهده كنيد كه كدام يك ديوانهايد طبرسى و محمّد بن عباس از ضحاك بن مزاحم روايت كردهاند گفت چون قريش مشاهده كردند كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را مقدم داشته و بزرگ ميشمارد فرياد كردند و گفتند پيغمبر فريفته على عليه السّلام شده طولى نكشيد جبرئيل فرود آمد و آيات سوره ن وَ الْقَلَمِ را آورد سوگند ياد نمود پروردگار بقلم و آنچه فرشتگان مينويسند كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فريفته على نشده و او بر خوى نيكو آراسته است بزودى منافقين و مخالفين مىبينند كه مفتون و ديوانه كيست البته خداوند داناتر است بآن كسى كه از راه او گمراه شده است و سبيل در اينجا وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است و از ابى ايوب انصارى روايت كرده گفت در آنوقتيكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست امير المؤمنين عليه السّلام را گرفت و بلند نمود و فرمود هر كس من مولاى او هستم على نيز مولاى او است منافقين گفتند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مفتون و فريفته على شده پروردگار آيات فوق را نازل فرمود در كافى ذيل آيه بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ 6 از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود روزى عمر ملاقات نمود امير المؤمنين عليه السّلام را عرض كرد شما قرائت ميكنيد آيه را و كنايه آوريد از من و ابو بكر، آنحضرت فرمود ايعمر خبر بدهم تو را بآيهايكه خداوند در باره بنى اميه نازل كرده فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ محمد22 عمر گفت ايعلى تو تكذيب ميكنى بنى اميه و بنى تيم و بنى عدى را اينها از تو بهترند!
فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ 13-8 ايرسول ما پيروى نكن اين كافران و منافقين را كه تكذيب ميكنند على بن أبي طالب عليه السّلام را دوست دارند اين منافقين كه تو با آنها مداهنه و مدارا كنى تا ايشان غش كنند در باره امير المؤمنين عليه السّلام و بنفاق و پرده پوشى با تو مدارا كنند و اطاعت مكن كسى از منافقين را كه دايم بدروغ سوگند ياد ميكنند حضرت باقر عليه السّلام فرمود حلاف عمر است كه قسم ياد نمود از براى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عهد و پيمانى كه از او گرفته در باره ولايت امير المؤمنين عليه السّلام نقص نكند و پيروى نكن از منافقينى كه دايم عيب جوئى و سخن چينى ميكنند و مردمان را از خير و سعادت ايمان باز ميدارند و بستم و بدكارى ميكوشند خير در اين آيه وجود مقدس امير المؤمنين است كه بحضرتش ستم نمودند و حق او را غصب كردند با اين همه عيب منافقين خشن و متكبر و حرامزاده و بى اصل و نسبند و زنيم حرام زاده را گويند سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ 16 يعنى بزودى بر بينى او داغ شمشير نهيم مقصود زمان رجعت است چون امير المؤمنين بسوى دنيا رجعت كند و دشمنان آنحضرت نيز باز گردند بدنيا آنها را با ابزاريكه بهايم را داغ ميكنند داغ نمايند. وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ. 52-51 در تهذيب ذيل آيه فوق از حسان جمال روايت كرده گفت حضرت صادق عليه السّلام را از مدينه بمكه ميبردم وقتى بمسجد غدير خم رسيديم آنحضرت نظرى بطرف چپ كوه انداخت و فرمود اينجا محل قدم مبارك پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه امير المؤمنين عليه السّلام را بروى دست بلند نمود و فرمود هر كس كه من مولاى او هستم على نيز مولاى او است پروردگارا دوست بدار كسى را كه على را دوست ميدارد و دشمن بدار آنكه على را دشمن ميدارد بعد از آن نظرى نمود بطرف ديگر و فرمود اينجا محل خيمه فلان و فلان و سالم مولا ابى حذيفه و ابى عبيده جراح ميباشد وقتى مشاهده تفسير جامع، ج7، ص: 227 كردند پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را كه امير المؤمنين عليه السّلام را بر وى دست مبارك بلند نمود بيكديگر گفتند نظر كنيد بچشمان محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه چگونه دور ميزند گويا مانند چشم شخص ديوانه است و خواستند حضرتش را چشم بزنند جبرئيل نازل شد و آيه وَ إِنْ يَكادُ را آورد و مقصود از ذكر وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است حسان ميگويد عرض كردم سپاس و ستايش ميكنم پروردگار را كه اينحديث را از دو لب شما بزرگوار بگوش خود شنيدم فرمود اى حسان اگر نبودى شتربان ما اين حديث را براى تو ذكر نميكردم زيرا تصديق نميكنند اين مردم تو را در باره اينحديث
دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:16 :: نويسنده : ارادتمند سوره التحريم (66) تفسير جامع، ج7، ص: 189 خلاصه مطالب سوره تحريم عبارت است از داستان زنان پيغمبر اكرم كه اسرار آنحضرت را افشاء مينمودند و خداوند ايشان را تأديب فرمود و بمؤمنين امر كرد تا اهلشان را تأديب نمايند و خيانت كردن عيال نوح و لوط پيغمبر و مدح آسيه عيال فرعون إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ 4 و اگر توبه كنيد اى حفصه رواست چه دلهاى شما بر خلاف رضاى پيغمبر ميل كرده و اگر با هم اتفاق كنيد بر اذيت و آزار پيغمبر هرگز بر او غلبه نكنيد چه خداوند يار و نگهبان او است و جبرئيل و مرد نيكوكارى از مؤمنين مدد كار او هستند و فرشتگان بعد از اين هم پشتيبان و يار او خواهند بود-. محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از عبد اللّه بن ابى رافع روايت كرده گفت در آنروزى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وفات نمود حضورش بودم گاهى بيهوش ميشد و زمانى بهوش ميآمد من گريه ميكردم و دستهاى مباركش را ميبوسيدم ميگفتم كيست مولاى من و فرزندانم بعد از شما ايرسول خدا؟ فرمود وصى من صالح مؤمنين على بن أبي طالب عليه السّلام مولاى تو است و پنجاه و دو حديث محمّد بن عباس از طرق عامه و خاصه نقل نموده است كه صالح مؤمنين امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهما السّلام است-. ثعلبى و سدى كه هر دو از مخالفين هستند بطرق عديده از ابن عباس روايت كردهاند كه مراد از صالح مؤمنين در آيه وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ 9 اى رسول ما با كفار و منافقين بجهاد پرداز و بر آنها سخت گير جايگاه آنان دوزخ است و بسيار بد منزلگاهى است-. طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده آنحضرت آيه را بطريق ذيل قرائت نمودند: جاهد الكفار بالمنافقين و فرمود پيغمبر اكرم با منافقين جهاد نكرد آن حضرت با كفار جهاد نمود و امير المؤمنين عليه السّلام با منافقين پس جهاد على عليه السّلام نيز جهاد پيغمبر است-. و در امالى از ابن عباس روايت كرده وقتى آيه فوق نازل شد رسول خدا فرمود البته جهاد خواهم كرد با عمالقه يعنى كفار و منافقين جبرئيل گفت ايرسول خدا شما و على با كفار و منافقين جهاد ميكنيد پيغمبر اكرم با كفار و امير المؤمنين بعد از رسول خدا با منافقين جهاد كردند.
دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:13 :: نويسنده : ارادتمند سوره التحريم (66) تفسير جامع، ج7، ص: 189 خلاصه مطالب سوره تحريم عبارت است از داستان زنان پيغمبر اكرم كه اسرار آنحضرت را افشاء مينمودند و خداوند ايشان را تأديب فرمود و بمؤمنين امر كرد تا اهلشان را تأديب نمايند و خيانت كردن عيال نوح و لوط پيغمبر و مدح آسيه عيال فرعون إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِيرٌ 4 و اگر توبه كنيد اى حفصه رواست چه دلهاى شما بر خلاف رضاى پيغمبر ميل كرده و اگر با هم اتفاق كنيد بر اذيت و آزار پيغمبر هرگز بر او غلبه نكنيد چه خداوند يار و نگهبان او است و جبرئيل و مرد نيكوكارى از مؤمنين مدد كار او هستند و فرشتگان بعد از اين هم پشتيبان و يار او خواهند بود-. محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از عبد اللّه بن ابى رافع روايت كرده گفت در آنروزى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وفات نمود حضورش بودم گاهى بيهوش ميشد و زمانى بهوش ميآمد من گريه ميكردم و دستهاى مباركش را ميبوسيدم ميگفتم كيست مولاى من و فرزندانم بعد از شما ايرسول خدا؟ فرمود وصى من صالح مؤمنين على بن أبي طالب عليه السّلام مولاى تو است و پنجاه و دو حديث محمّد بن عباس از طرق عامه و خاصه نقل نموده است كه صالح مؤمنين امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهما السّلام است-. ثعلبى و سدى كه هر دو از مخالفين هستند بطرق عديده از ابن عباس روايت كردهاند كه مراد از صالح مؤمنين در آيه وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ 9 اى رسول ما با كفار و منافقين بجهاد پرداز و بر آنها سخت گير جايگاه آنان دوزخ است و بسيار بد منزلگاهى است-. طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده آنحضرت آيه را بطريق ذيل قرائت نمودند: جاهد الكفار بالمنافقين و فرمود پيغمبر اكرم با منافقين جهاد نكرد آن حضرت با كفار جهاد نمود و امير المؤمنين عليه السّلام با منافقين پس جهاد على عليه السّلام نيز جهاد پيغمبر است-. و در امالى از ابن عباس روايت كرده وقتى آيه فوق نازل شد رسول خدا فرمود البته جهاد خواهم كرد با عمالقه يعنى كفار و منافقين جبرئيل گفت ايرسول خدا شما و على با كفار و منافقين جهاد ميكنيد پيغمبر اكرم با كفار و امير المؤمنين بعد از رسول خدا با منافقين جهاد كردند.
دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:12 :: نويسنده : ارادتمند سوره الطلاق (65) تفسير جامع، ج7، ص: 17 خلاصه مطالب اين سوره عبارت است از احكام و مسائل طلاق و انواع آن و حكم زن طلاق داده شده.
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً 12 خدا آنكسى است كه هفت آسمان را آفريد و مانند آن زمين را خلق فرمود و امر نافذ خود را در بين آسمانها و زمين نازل كند تا بدانيد كه خدا بر هر چيز توانا و باحاطه علمى بر همه امور عالم آگاهست ابن بابويه ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود امير المؤمنين عليه السّلام در مسجد جامع كوفه تشريف داشت مرد شامى از جاى خود بلند شد عرض كرد يا امير المؤمنين عليه السّلام مسائلى دارم فرمود سؤال كن از روى دانائى نه از راه تكبر و سركشى مردم همه متوجه شدند بآن مرد سؤال نمود از آنحضرت خبر دهيد مرا از اول چيزى كه خداوند آفريد فرمود آفرينش نخست نور بود عرض كرد آسمان را از چه خلق نمود فرمود از بخار آب زمين را از چه آفريد فرمود از كف آب عرض كرد كوه از چيست؟ فرمود از موجهاى آب سؤال نمود بچه سبب مكه را ام القرى مينامند فرمود بواسطه آنكه زمين از آن نقطه گشوده شده گفت آسمان از چيست؟ فرمود از موج بسته عرض كرد رنگ آسمانهاى هفتگانه و نام آنها چيست؟ فرمود اسم آسمان اول كه آسمان دنيا است رفيع است و آن از آب و بخار است و آسمان دوم فيدوم و برنگ مس است سوم نامش ماروم و برنگ برنج است چهارم نامش او فلون و برنگ نقره است پنجم بنام هيعون و رنگ آن طلائى است ششم نامش عروس و رنگ آن ياقوتى است هفتم نامش عجما و مانند در سفيد است و اين حديث مفصل است مورد حاجت را بيان نموديم.
دو شنبه 21 / 10 / 1392برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : ارادتمند 64تغابن خلاصه مطالب اين سوره عبارت است از بيان حال كفار و معصيت كاران و سبب هلاكت آنها و حال فرمان برداران و بعضى از زنان و فرزندان شخص دشمن او هستند و بايد حذر كرد از آنها. تفسير جامع، ج7، ص: 16
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ 16 تا ميتوانيد خدا ترس و پرهيزكار باشيد و سخن حق بشنويد و اطاعت كنيد و از مال خود براى ذخيره آخرت انفاق نمائيد و كسانيكه از خوى لئامت و بخل نفس خود محفوظ بمانند آنها رستگاران جهانند ابن شهر آشوب از عبد خير روايت كرده كه از امير المؤمنين عليه السّلام معناى آيه را سؤال نموديم فرمود سوگند بخدا غير اهل بيت پيغمبر كسى عمل باين آيه نكرده ما ياد ميكنيم پروردگار را و هرگز فراموش نخواهيم كرد او را ما شكر گذار خدا هستيم و هيچوقت كفران نعمتش را بجا نياوريم ما فرمانبردار او هستيم و ابدا معصيتش را نكنيم سپس فرمود بشنويد اوامر خدا را و اطاعت كنيد خدا و رسول و ائمه اهل بيت را در آنچه امر ميكنند شما را.
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |