صلح پایدار
سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:8 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 395

سوره غاشيه‏

سوره غاشية در مكه نازل شده و بيست و شش آيه و هفتاد و دو كلمه و سيصد و هشتاد و يك حرف است

سوره غاشيه مشتمل است بر بيان احوال آخرت.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 397

هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ الْغاشِيَةِ (1) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ (2) عامِلَةٌ ناصِبَةٌ (3) تَصْلى‏ ناراً حامِيَةً (4)

تُسْقى‏ مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ (5) لَيْسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاَّ مِنْ ضَرِيعٍ (6) لا يُسْمِنُ وَ لا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ (7)

در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود فرا گيرد.

اين مردم را شمشير حضرت قائم عليه السّلام و طاقت ندارند كه امتناع كنند از آن شمشير، آنها عمل ميكنند بغير آنچه خداوند نازل نموده و منصوب ميكنند غير اولى الامر را بولايت و وصايت و افروختند آتش جنگ را در دنيا و در آخرت آتش جهنم براى ايشان افروخته شود و فرمود مصداق حقيقى آيه ناصبيها و زيديه و واقفيه و كسانيكه مخالفت دين خدا را نمودند ميباشد هر چند آنها كوشش در عابدت و نماز و روزه كنند خداوند در اثر مخالفت، اعمال ايشان را از بين ببرد و اگر شب و روز مشغول عبادت باشند بخاطر عداوت و دشمنى كه با امير المؤمنين عليه السّلام دارند خداوند عبادات و اعمال آنها را قبول نفرمايد و اين حديث را كشى از حضرت جواد عليه السّلام روايت كرده.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 399

 ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ (26)

در كافى ذيل آيه ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ از جابر روايت كرده كه حضرت باقر عليه السّلام بمن فرمود اى جابر روز قيامت پروردگار خلايق اولين و آخرين را تماما جمع ميكند پيغمبر اكرم و امير المؤمنين عليه السّلام را بخوانند و بر آن دو بزرگوار حله سبزى بپوشانند كه روشنائى دهد ميان مشرق و مغرب سپس ما ائمه را حاضر كنند و فصل حكومت ميان خلايق و حساب آنها را بسوى ما واگذار كنند بخدا قسم ما داخل كنيم اهل بهشت را در بهشت و اهل دوزخ را بدوزخ پس از آن پيغمبران پيشينيان را بخوانند و نزد عرش پروردگار بايستند تا مردم فارغ شوند از حساب وقتى اهل بهشت در منازل خود قرار گرفتند خداوند امير المؤمنين عليه السّلام را ميفرستد تا مؤمنات‏

 را بمؤمنين تزويج كند سوگند بخدا جز آن حضرت كسى اينعمل را انجام ندهد و اين موضوع از كرامت خداوند است كه بآنحضرت عطا فرموده سوگند بخدا امير المؤمنين عليه السّلام قسمت كننده بهشت و دوزخ است.

و از سماعه روايت كرده كه در خانه كعبه حضور حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام ايستاده بودم و مردم مشغول طواف بودند آن حضرت بمن فرمود اى سماعه بازگشت اين خلايق بسوى ما است و ما بحساب آنها رسيدگى ميكنيم و شفاعت مينمائيم از ايشان و خداوند شفاعت ما را پذيرفته و اجابت ميفرمايد.

در تهذيب از موسى بن عبد اللّه نخعى روايت كرده حضور حضرت امام على النقى عليه السّلام عرض كردم ايفرزند رسول خدا تعليم نمائيد مرا كلماتى هر وقت خواستم يكى از شما ائمه را زيارت كنم بتوانم آن حضرت زيارت جامعه را بمن تعليم نمود و از جمله كلمات آن زيارت اين بود

فاياب الخلق اليكم و حسابهم عليكم و فصل الخطاب عندكم‏

 

اى بزرگوارانيكه بازگشت خلايق بسوى شما است و شما بحساب مردم رسيدگى مينمائيد و فصل خصومت و حكومت در حضور شما ائمه انجام ميشود

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:7 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 390

سوره اعلى‏

سوره اعلى در مكه نازل شده و نوزده آيه و هفتاد كلمه و دويست و هفتاد و يك حرف است.

سوره اعلى مشتمل است بر صفات على و قدرت پروردگار و خسران كفار و منافقين و رستگار يافتن مؤمنين بسبب تزكيه نفس.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 392

 سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‏ (6)

در بصائر الدرجات ذيل آيه سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى‏ از سعد بن طريف خفاف روايت كرده كه حضور حضرت باقر عليه السّلام عرض كردم چه مى‏فرمائيد در حق كسيكه علم و دانشى از شما ائمه تحصيل و ياد گرفته پس از آن فراموش نموده فرمود نيست حجتى بر او حجت بر كسى است كه بشنود احاديث ما را پس از آن انكار كند آنرا و ايمان بآن نياورد چنين شخصى كافر است اما در فراموشى تكليفى بر او نيست.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 393

 وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (15)

در كافى ذيل آيه (وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى) از عبد اللّه دهقان روايت كرده كه از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم معناى آيه را فرمود يعنى هر وقت ياد نمودى اسم پروردگار را پس از آن صلوات بفرستيد بر محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او، آنگاه ملامت كند آنهائيكه دنيا را بر آخرت بر گزيده‏اند

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 393

بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا (16) وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ (17)

إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولى‏ (18) صُحُفِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‏ (19)

در كافى ذيل آيه بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا از مفضل بن عمر روايت كرده كه از حضرت صادق عليه السّلام پرسش كردم معناى آيه را فرمود مقصود از حيات دنيا ولايت اولى و دومى و سومى و مراد از آخرت ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است و ولايت آنحضرت در تمام صحف پيغمبران نوشته شده است و خداوند مبعوث ننمود هيچ پيغمبرى را مگر آنكه عهد و پيمان گرفت از آنها به نبوت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام و اوصياء از فرزندان آنحضرت.

 

 

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:6 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 376

سوره بروج‏

در مكه نازل شده و بيست و دو آيه و صد و نه كلمه و چهارصد و پنجاه و هشت حرف است‏

 سوره بروج مشتمل است بر بيان حال مؤمنين از اصحاب اخدود و تكذيب كنندگان پيغمبران قوله تعالى.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 377

وَ السَّماءِ ذاتِ الْبُرُوجِ (1)

 

در اختصاص از اصبغ بن نباته روايت كرده كه ابن عباس ميگفت روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمن فرمود اى پسر عباس ذكر خداوند و ذكر من و على و فرزندانش عبادت است بآن خدائى كه مرا برسالت فرستاده است من بهترين مخلوقات و على عليه السّلام وصى من افضل اوصياء ميباشد على خليفه خدا و حجت او است در روى زمين براى بندگانش و همچنين فرزندان على بعد از او خليفه و حجت خدا هستند بواسطه آنها خداوند عذاب را از اهل زمين بر داشته و حبس نموده و بسبب ايشان آسمان را نگاه داشته از فرود آمدن بزمين و بخاطر آنها كوهها را حفظ نموده و باران رحمت خود را فرو ميفرستد و نباتات را از زمين ميروياند ايشان اولياء خداى تعالى مى‏باشند پس از آن فرمود اى پسر عباس تو گمان ميكنى خداوند بآسمان صاحب برجها سوگند ياد نمود، در سوره بروج، گفتم ايرسول خدا پس معناى آسمان در اين آيه چيست و فرمود مراد بآسمان من و بروج ائمه معصومين هستند كه اول آنها على عليه السّلام و آخر ايشان مهدى قائم عليه السّلام است‏

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:6 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 385

سوره طارق‏

سوره طارق در مكه نازل شده و هفده آيه و شصت و يك كلمه و دويست و سى و نه حرف است.

 سوره طاق مشتمل است بر تهديد خلايق و بيان ميكند قرآن حق را از باطل قوله تعالى.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 387

وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ (1) وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ (2) النَّجْمُ الثَّاقِبُ (3) إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ (4)

ابن بابويه ذيل آيات فوق از ابان بن تغلب روايت كرده كه حضور حضرت صادق عليه السّلام بودم شخصى از اهل يمن وارد شد سلام كرد آنحضرت جواب او را داد و فرمود مرحبا ايسعد آنشخص عرض كرد جز مادرم كس اين اسم را نميداند فرمود راست گفتى ايسعد مولى آنشخص گفت مولي لقب من ميباشد فرمود خيرى در لقب‏

 نيست خداوند ميفرمايد در قرآن وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ 11 حجرات -    آنگاه فرمود ايسعد در يمن بچه كارى مشغول هستى عرض كرد فدايت گردم من از خانواده‏اى هستم منجم كه نظر بستارگان مينمايم و كسى در اين علم داناتر از من نيست در يمن فرمود ستاره زحل در نجوم نزد تو چيست عرض كرد نحس است فرمود اينسخن را نگو رحل ستاره امير المؤمنين عليه السّلام ميباشد و نجم ثاقب است كه خداوند ميفرمايد يمنى عرض كرد ثاقب يعنى چه فرمود محل طلوع آن در آسمان هفتم است نورش سوراخ ميكند آسمانها را و روشنائى ميدهد از آسمان دنيا از اينجهت آنرا ثاقب ناميدند.

على بن ابراهيم ذيل آيه فوق از ابى بصير روايت كرده كه حضرت صادق عليه السّلام فرمود سماء در أين آيه وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است و طارق فرشته روح است كه با ائمه ميباشد و از جانب پروردگار شب و روز با آن بزرگواران حديث ميگويد و ايشانرا حفظ و حراست مينمايد و نجم ثاقب پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 389

 إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً (15)

وَ أَكِيدُ كَيْداً (16) فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً (17)

ً

 دشمنان اسلام و مشركين مكه هر چه ميتوانند مكر و حيله ميكنند ما هم در مقابل مكر ايشان مكر خواهيم كرد پس تو اى رسول ما اندكى كافران را مهلت بده ما نيز آنها را مهلت ميدهيم تا روز موعود

 

ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود منافقين و مشركين كيد و حيله كردند با رسول خدا و امير المؤمنين و حضرت فاطمه و حسنين عليهم السّلام پس خداوند به پيغمبرش فرمود اى رسول ما منهم با آنها كيد ميكنم و مهلت ميدهم ايشان را تا وقت ظهور حضرت قائم عليه السّلام و انتقام ميكشم از ايشان بوجود مقدس آن بزرگوار از بنى اميه و تيم و عدى و ساير ستمكاران و ياغيان و ظالمان اهل بيت عليهما السّلام‏

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:5 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 360

سوره مطففين‏

در مكه نازل شده و سى و شش آيه و يكصد و شصت و نه كلمه و هفتصد و سى حرف است.

سوره مطففين مشتمل است بر بيان احوال مردم در روز قيامت و تهديد اشخاص كم فروش.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 362

شرف الدين نجفى ذيل آيه وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود تأويل آيه آنست واى بر كسانيكه خمس آل محمّد را كم ميكنند ولى چون بغنائم ميرسند بحد كمال اخذ ميكنند و واى بحال تكذيب كنندگان امير المؤمنين عليه السّلام وصى و خليفه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خاتم پيغمبران‏

 

  تفسير جامع، ج‏7، ص: 363

كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ (7)

 در كافى ذيل آيه فوق از فضيل روايت كرده كه سؤال نمودم از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام معناى آيه را فرمود فجار اشخاصى هستند كه جرئت پيدا كردند بر ظلم و ستم نمودن در حق ما ائمه و اعمال آنها بسوى آسمان بالا نرود زير طبقه هفتم زمين حبس شود

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 363

 وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (10) الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ (11)

وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ (12) إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (13) كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (14) كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ (15) ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ (16)

ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ (17)

على بن ابراهيم از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود اين آيه اشاره باولى و دومى است كه تكذيب كردند پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در باطن و پيروان ايشان تكذيب خواهند نمود حضرت حجة عليه السّلام را و بآنحضرت ميگويند ما شما را نمى‏شناسيم از فرزندان حضرت فاطمه عليه السّلام نيستى چنين نيست كه آنها گمان كرده‏اند بلكه تاريكى ظلم و بد كردارى ايشان بر دلهاى آنها غلبه كرده است كه آيات ما را انكار ميكنند-.

 در كافى از محمّد بن فضيل روايت كرده كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم معناى ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ 17  را فرمود منافقين چون مشاهده كردند مقام و منصب امير المؤمنين عليه السّلام را در روز قيامت و ديدند كه آنحضرت دستور ميدهد بجهنم اين مرد براى تو او را بگير چه از دشمنان من است و آن ديگرى را واگذار براى من كه از دوستداران من بوده فرشتگان از طرف پروردگار بمنافقين و دشمنان اهل بيت خطاب كنند اين وجود مقدس كه قسيم دوزخ و بهشت است همان امير المؤمنين عليه السّلام است كه شما او را تكذيب ميكرديد و حقش را غصب نموده و بحضرتش ظلم و ستم ميكرديد

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 366

كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الْأَبْرارِ لَفِي عِلِّيِّينَ (18) وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيُّونَ (19) كِتابٌ مَرْقُومٌ (20) يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ (21) إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ (22)

عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (23) تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ (24) يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ (25) خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ (26)

 شرف الدين از حارث حمدانى روايت كرده گفت وارد شدم در خانه امير- المؤمنين عليه السّلام ديدم آنحضرت در حال سجده است و چنان گريه ميكند كه هر انسانى متأثر و مغموم ميشود از گريه حضرتش، چون سر از سجده برداشت و فارغ شد عرض كردم ايمولاى من بسيار متأثر شدم از گريه شما فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را مشاهده كردم بمن فرمود يا على دورى و غيبت تو از من بطول انجاميد بسيار مشتاق ديدار تو هستم خداوند بوعده خود در باره تو وفا نمود عرض كردم ايرسول خدا در چه خصوص فرمود در درجات تو و همسرت فاطمه و فرزندانت حسن و حسين بالاترين مقام بهشت را براى شما مهيا و آماده فرموده گفتم فدايت گردم نسبت بشيعيان من چگونه رفتار ميفرمايد فرمود آنها هم در بهشت قصرهائى دارند محاذى قصور ما عرض كردم ايرسول خدا پاداش شيعيان در دنيا چيست؟ فرمود امن و عافيت گفتم در وقت مرگ حال آنها چگونه ميباشد فرمود رفتار ميكنند با ايشان بمقدار دوستى و محبت آنها نسبت بشما اهل بيت كسانيكه ما را بيحد و بى‏اندازه دوست ميدارند مردن ايشان مانند شخص عطشانى است كه شربت سرد خوشگوار بنوشد و ديگران مانند كسانى هستند كه در رختخواب خود بخواب ميروند كتاب نيكو كاران بقدرت حق نوشته شده و فرشتگان مقرب پروردگار بر آن گواهى دهند و نيكو كاران بر تختهاى عزت تكيه كرده و نعمتهاى خدا را بنگرند و در رخسارشان نشاط و شادمانى و تازگى نعمتهاى بهشتى پديدار است ساقيان بهشت بآنها شراب ناب سرد معطر بنوشانند كه بمشك مهر كرده‏اند و دست كسى بآن نرسد تا بصاحبش بدهند و خردمندان بايد براى اين نعمت و شادمانى هميشگى رغبت كنند و بميل و اراده بكوشند نه براى نعمت فانى دنيا (يعنى بواسطه عمل خير و طاعت بايد مردم بر يكديگر سبقت كنند). تركيب طبع آن شراب از عالم بالا است، چه آن بهترين و بالاترين آشاميدنى‏هاى اهل بهشت است، از اينجهت آن را تسنيم ناميدند. و آميختگى آن شراب از چشمه‏ايست كه مقربان خدا از آن مينوشند-.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 366

 وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ (27)  عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ (28)

محمّد بن عباس از ابى حمزه روايت كرده كه از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم مقربون چه اشخاصى هستند فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه و حسنين عليهما السّلام و ائمه معصومين ميباشند- اى ابى حمزه بدانكه خداوند ما را از اعلى عليين آفريده و دلهاى شيعيان ما را از فاضل طينت ما خلق نموده و بدنهايشان را از چيزهاى ديگر آفريد، از اينجهة دلهاى آنها بطرف ما ميل ميكند چه از جنس ما باشد. ما آل محمّد از مقربين هستيم و سابقون همان مقربينند. و ذريه ما ائمه بما ملحق ميشوند چنانكه خداوند ميفرمايد- أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ-  21 طور    مقربين از شراب تسنيم خالص مينوشند ولى از براى شيعيان و مؤمنين تسنيم و غير تسنيم را مخلوط و آميخته كنند و آنها از آميختگى تسنيم مينوشند نه از خالص آن‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 367

إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ (29) وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ (30) وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى‏ أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ (31) وَ إِذا رَأَوْهُمْ قالُوا إِنَّ هؤُلاءِ لَضالُّونَ (32)

َ

 مجرمين و بدكاران چون اهل ايمان را به بينند بر ايشان ميخندند و مسخره ميكنند و چون گذر كنند بچشم طعن و استهزاء بمؤمنين بنگرند و چون باز گردند بسوى اهل خود با شوخى و مزاح و شادى و بازى بنكوهش مومنين پردازند و زمانى كه مؤمنين را به بينند گويند اينان بحقيقت مردم گمراهى هستند. و حال آنكه ما بد كاران را موكل و نگهبان مؤمنين نگردانيديم-

محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از ابن عباس روايت كرده چون امير المؤمنين عليه السّلام از نزديك منافقين ميگذشت حضرتش را سخريه و استهزاء مينمودند و ميگفتند اين آنكسى است كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از ميان اهل بيت خود او را بولايت و امامت بر گزيده و اختيار كرده. روز قيامت درى ميان دوزخ و بهشت باز ميشود، منافقين مشاهده ميكنند كه امير المؤمنين عليه السّلام در بهشت بر سريرى تكيه نموده بآنها ميگويد بجانب من آئيد چون ميخواهند بطرف حضرتش بروند آن در بسته شود. باين طريق آنحضرت ايشان را استهزاء ميكند

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 368

فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ (34) عَلَى الْأَرائِكِ يَنْظُرُونَ (35) هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ ما كانُوا يَفْعَلُونَ (36)

پس امروز كه روز جزا است اهل ايمان هم بكفار ميخندند و استهزاء ميكنند و بر تختهاى عزت تكيه كرده و دوزخيان را مشاهده ميكنند.

آيا كيفريكه در دوزخ بكافران ميدهند جز نتيجه كردار زشت آنها كه در دنيا بجا آوردند چيز ديگرى هست!؟.

محمّد بن عباس از ابى حمزه ثمالى روايت كرده كه حضرت امام زين العابدين عليه السّلام فرمود روز قيامت تختى بر كنار جهنم گذارند امير المومنين عليه السّلام بر روى آن نشيند چون نظرش بدوزخ افتد تبسم مينمايد، وقتى تبسم نمود جهنم زير و زبر ميشود پائين آن بالا آيد و بالاى آن پائين رود. منافقين بيرون آيند مقابل آنحضرت بايستند گويند اى امير المؤمنين عليه السّلام ايوصى رسول خدا بر ما ترحم كن و از براى ما نزد پروردگار شفاعت نما آنحضرت بر آنها ميخندد و ايشان را استهزاء ميكند و از آنجا بلند ميشود. آنگاه منافقين را بر ميگردانند بجهنم در آن مكانيكه جا داده بودند. اينحديث را جمعى از مخالفين از ابن عباس روايت كرده‏اند كه يكى از آنها حاكم ابو اسحاق حسكانى است، در كتاب شواهد تنزيل و قواعد تفضيل.

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:5 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 369

سوره انشقاق‏

 

سوره انشقاق در مكه نازل شده و بيست و پنج آيه و صد و نه كلمه و چهار صد و سى حرف است.

سوره انشقاق مشتمل است بر بيان علائم قيامت و آثار آن و توبيخ و تهديد كفار

تفسير جامع، ج‏7، ص: 372

فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ (7)

محمد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مصداق آيه فوق امير- المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آنحضرت ميباشند كه نامه اعمال آنها را بدست راست ايشان دهند.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 374

فَلا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ (16) وَ اللَّيْلِ وَ ما وَسَقَ (17) وَ الْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ (18) لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ (19)

در كافى ذيل آيه فوق از زراره روايت كرده كه حضرت باقر عليه السّلام بمن فرمود اى زراره آيا اين امت بعد از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اعمال ناشايسته‏اى مرتكب نشدند و اختيار نكردند مذهب و آئينى بعد از دين و مذهب حقه اسلام ابن بابويه از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود براى قائم ما غيبت طولانى خواهد بود اصحاب حضورش عرض كردند بچه سبب غيبت آن بزرگوار طولانى خواهد شد فرمود بايد اعمال و طريقه زشتى كه امتهاى گذشته در غياب پيغمبر ايشان مرتكب شدند اين امت هم در غيبت حضرت قائم عليه السّلام ما فردا فرد انجام دهند و آيه را تلاوت نمود

طبرسى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده فرمود همان مكر و حيله‏اى كه امتان گذشته نمودند نسبت بخلفا و اوصياء پيغمبرانشان بعينه اين امت نسبت بمن و فرزندانم مرتكب خواهند شد.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 375

فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ (20)

 

 ابن شهر آشوب ذيل آيه فَما لَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ از ابن عباس روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود شبى كه مرا بمعراج بردند و بمقام قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ رسيدم پروردگار بمن فرمود اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سلام مرا بعلى برسان و باو بگو من تو را دوست ميدارم و دوستانت را نيز دوست ميدارم و بخاطر دوستى تو اسمى از اسماء خود را مشتق كرده و تو را بآن اسم ناميدم چه من على العظيم هستم و تو را على ناميدم اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و هر كس چهار مرتبه ذكر على العظيم را بگويد روز قيامت براى او نزد من حسنه‏اى از حسنات على بن أبي طالب ميباشد ابن عباس ميگويد پيغمبر اكرم فرمود منافقين تصديق نميكنند فضايل على عليه السّلام را و ايمان بحضرتش نخواهند آورد.

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:3 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 355

سوره انفطار

سوره انفطار نوزده آيه و هشتاد كلمه و سيصد و بيست نه حرف است و در مكه نازل شده.

سوره انفطار مشتمل است بر ذكر و بيان آثار و علائم قيامت و تهديد و توبيخ تكذيب كنندگان روز جزا و قيامت.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 358

إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ (13) وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ (14) يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ (15)

َ

 

 نيكو كاران جاى ايشان در بهشت پر نعمت است و بدكاران باز گشتشان آتش دوزخ است- محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود ابرار ما هستيم و فجار دشمنان ما باشند روز جزا فجار و بد كاران ملازم دوزخند و از آتش دوزخ دور نخواهند بود پس از آن بيان ميكند عظمت و اهوال روز قيامت را بقولش.

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:2 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 347

سورة التكوير

سوره تكوير در مكه نازل شده و بيست و نه آيه و صد و چهارده كلمه و پانصد و سى حرف است‏

 سوره تكوير مشتمل است بر علامات و احوال قيامت و شدايد آن و در قوت و امانت جبرئيل‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 350

 إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ 8-9    و زمانى كه از دختران زنده بگور شده‏

 پرسيده شود آنها بكدام گناه و جرم كشته شدند- طبرسى ذيل آيه فوق از ابن عباس روايت كرده كه مراد قتل آيه بمعناى قطع است و در باره رحم آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وارد شده و مقصود آنست كه از مردم سؤال ميكنند بچه سبب قطع مراوده و صله كرديد با اهل بيت پيغمبر و دليل و شاهد اين معنى آيه. قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏33 شورا      است و اينحديث را ابن شهر آشوب در مناقب از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده است- و در كتاب كامل الزيارات از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود آيه نازل شده در باره حضرت امام حسين عليه السّلام در كافى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود اين آيه نازل شده در باره اقرباء آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و هر كس كه در راه ولايت آنها كشته شده و در حديث ديگر فرمود آنحضرت روز قيامت از قاتل محسن فرزند حضرت زهرا عليه السّلام كه در اثر فشار دادن آن مظلومه ميان در نيم سوخته و ديوار سقط و شهيد شده سؤال ميكنند بچه گناه آن طفل را بقتل رساندند

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 352

در كافى ذيل آيه فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ 15    از ام هانى روايت كرده كه از حضرت باقر عليه السّلام پرسش كردم معناى آيه را فرمود مقصود از خنس امام است كه پنهان ميشود از نظر مردم سال دويست شصت هجرى و منقطع ميشود علم و دانش او از مردم پس از آن ظهور مينمايد و مانند ستاره شهاب كه در شب تاريك درخشنده است ميدرخشد اگر آنزمان را درك نمودى خوشا بحالت و ديدگانت روشن باد

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 352

محمّد بن عباس ذيل آيه وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ‏17    از اصبغ بن نباته روايت كرده كه از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمودم معناى آيه را فرمود خداوند مثل زده آن را براى كسانيكه عدول كردند از صاحبان امر و ائمه‏ايكه خداوند آنها را معين نموده و دعوى ولايت كردند براى خودشان و مقصود از صبح ائمه معصومين است كه نور آنها روشن‏تر از نور صبح است وقتى دميده ميشود

 

 تفسير جامع، ج‏7، ص: 353

ابى بصير ميگويد از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم‏

معناى وَ ما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُون‏22  ٍ چيست؟ فرمود يعنى پيغمبر شما در نصب كردن امير المؤمنين عليه السّلام بولايت و خلافت و حجت در ميان مردم هرگز ديوانه نيست و اين كار را از روى ديوانگى انجام نداده بلكه بدستور پروردگار است‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 353

گفتم فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ  26-27   يعنى چه فرمود يعنى كجا فرار ميكنيد از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام على ذكريست از براى كسيكه خداوند عهد و ميثاق گرفته است از او بر ولايت آن حضرت و براى جهانيان پنديست‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 353

عرض كردم لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ 28   يعنى چه فرمود هر كس بخواهد راه راست حق پرستى را پيش گيرد بايد استقامت كند و پايدار بماند در ولايت و فرمانبردارى از على و ائمه بعد از آنحضرت‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 354

 عرض كردم‏وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ 29   يعنى چه فرمود خداوند قرار داده قلوب ائمه را محل اراده خود و هر وقت خداوند چيزى را بخواهد و اراده فرمايد ائمه نيز مى‏خواهند و مشيت بسوى خدا است نه بسوى مردم اينست معانى آيات شريفه، اى ابى بصير،

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:1 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 339

سوره عبس‏

سوره عبس در مكه نازل شده و چهل و دو آيه و صد و سى كلمه و پانصد و سى حرف است.

 سوره عبس مشتمل است بر ذكر قوميكه اميدوارند مسلمين اسلام آوردن آنها را و داستان ابن مكتوم و بيان شطرى از نعمتهائيكه خداوند به بندگان عطا فرموده‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 343

فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ (13) مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ (14) بِأَيْدِي سَفَرَةٍ (15) كِرامٍ بَرَرَةٍ (16) قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17)

مِنْ أَيِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ (18) مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ (19) ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ (20) ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ (21) ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ (22)

ُ

 آيات اللهى در صحيفه‏هاى مكرم معظم يعنى لوح محفوظ نگاشته شده و آن صفحات بلند مرتبه و بلند منزله و پاك و منزه است بدست سفيرانى سپرده شده است و آنها مقرب و عالى رتبه و كريمان و نكوكارانند-

 محمّد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود: برره، ائمه معصومين هستند- سعد بن عبد اللّه از بريد عجلى روايت كرده گفت از حضرت باقر عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود حديث آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرشتگان در صحفى پاك و پاكيزه و طاهر از دروغ نوشته‏اند

على بن ابراهيم و محمّد بن عباس از ابى اسامه روايت كردند كه از حضرت باقر عليه السّلام تأويل آيه را سؤال نمودم فرمود شأن نزول آيه در باره امير المؤمنين عليه السّلام است يعنى چقدر كفر و طغيان و عناد ميورزيد اى منافقين در اثر كشتن امير- المؤمنين عليه السّلام پس از آن كرامت و نسبت خلقت امير المؤمنين عليه السّلام را بيان ميكند و ميفرمايد آنحضرت از طينت پيغمبران خلق شد، و معين كرده حضرتش را براى خير و نيكوئى و آنحضرت راه هدايت و طريق مستقيم است پس از كشته شدن و مردن بطريق پيغمبران و مكث كردن، زنده كند آنحضرت را در زمان رجعت و حكم فرمايد در باره دشمنان خود آنچه را خداوند امر فرموده باو

تفسير جامع، ج‏7، ص: 346

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38) ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39) وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (41) أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)

 

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ روز قيامت مردم دو طايفه باشند طايفه اهل ايمان رخسارشان چون صبح فروزانست خندان و خرم و گشاده رو باشند و طايفه ديگر صورتهايشان گرد آلود و غم اندوه است و بر آنها خاك ذلت و خجلت نشسته است اينان كافران و بد كارانند و دشمنان آل رسول هستند- روز قيامت چون خداى تعالى حكم فرمايد ميان بهايم و حيوانات و آنها را خاك گرداند آن خاك گرد شود و بصورت كافران و دشمنان آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنشيند

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 12:0 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 329

سورة النازعات‏

سوره نازعات در مكه نازل شده چهل و شش آيه و صد و نوزده كلمه و هفتصد و پنجاه حرف است.

سوره نازعات مشتمل است بر احوال قيامت و اهوال آن و شطرى از داستان موسى و فرعون و تهديد و توبيخ منكرين قيامت و حشر.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 332

ابن بابويه ذيل آيه فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً  5 از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود جمعى از خواص اصحاب پدرم حضرت صادق عليه السّلام در شب ماه تابى حضورش نشسته بودند گفتند ايفرزند رسول خدا چقدر نيكو است منظره آسمان و نورانى است ستارگان فرمود بدانيد مدبرات امور چهار فرشته هستند جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل بزمين نظر ميكنند و شما و برادرهايتان را در اطراف عالم مشاهده مينمايند و نور شما شيعيان در زمين و آسمان بهتر و نيكوتر است از نور اين ستارگان و اهل آسمان هم سخنان شما را ميگويند چقدر نورانى هستند مؤمنين.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 333

يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ أَبْصارُها خاشِعَةٌ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ 6-14

روزى كه نفخه صور بدمد و زمين شكافته و بلرزه در آيد و اهلش بيرون آيند و از پى آن بمحشر حاضر شوند در آنروز دلها سخت هراسان و ترسان باشد مردم از ترس ديدگان را بزير افكنند گويند آيا پس از مرگ باز زندگانى ديگر خواهيم يافت پس از آنكه استخوانهاى ما پوسيده شده دو باره زنده خواهيم شد؟.

محمد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود راجفه حضرت امام حسين عليه السّلام است و رادفه امير المؤمنين عليه السّلام اول كسيكه خاك را از سر خود دور ميكند امام حسين عليه السّلام است با هفتاد و پنج هزار نفر چنانكه خداوند ميفرمايد إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ غافر 51-52  - كفار گفتند اين رجعت رجعتى باشد زيان كار يعنى اگر چنان است كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميگويد ما در اين رجعت زيان كار باشيم و اين سخن را بطريق سخريه گفتند-

 محمد بن عباس از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم‏فرمود كره مباركى كه نفع ميرساند باهلش روز حساب ولايت من و ولاية على عليه السّلام و فرزندان او و پيروى كردن از من و از على و فرزندان على است بواسطه داشتن ولايت ما خداوند امر ميفرمايد آنها را داخل بهشت كنند و كره خاسر و زيان- آورد دشمنى كردن با من و على و اوصياء بعد از او باشد بواسطه اين عداوت خداوند امر ميكند آنها را در اسفل السافلين جهنم داخل گردانند- پس از آن خداوند در جواب كفار ميفرمايد جز يك آواز كه در صور دمند بيش نباشد كه بآن صدا ناگهان همه از خاك بيرون آيند و بزمين قيامت حاضر باشند.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 336

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏ (41)

 

ابن شهر آشوب از ابن عباس روايت كرده است كه اين آيه مخصوص امير المؤمنين عليه السّلام و كسانى است كه بر طريقه آنحضرت مشى مينمايند.

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 11:59 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 319

سورة النباء

سوره نباء در مكه نازل شده و چهل آيه و صد و نود و سه كلمه و سيصد و نود حرف است.

سوره نباء مشتمل است بر احوال قيامت و تكذيب كردن قريش از قرآن و پيغمبر و قيامت و كيفر كفار و گناهكاران و توبيخ و تهديد آنها و پاداش مؤمنين‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 321

عَمَّ يَتَساءَلُونَ (1) عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ (2) الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (3)

مفسرين در نباء عظيم اختلاف كرده‏اند بعضى گفتند قرآن است كه در آن خلاف كردند جمعى سحرش خواندند و بعضى شعر و فرقه‏اى افسانه و طايفه‏اى گفتند نباء پيغمبر است كه ساحر و كاهن و شاعر و ديوانه‏اش خواندند و در تفسير اهل بيت عصمت و طهارت نباء عظيم امير المومنين عليه السّلام است چنانكه در كافى از ابى حمزه روايت كرده كه سؤال نمودم از حضرت باقر عليه السّلام معناى نباء عظيم را فرمود امير المؤمنين عليه السّلام است خود آنحضرت فرموده براى خدا آيه و نباء بزرگترى از من نيست و اينحديث را در بصائر الدرجات با زيادتى اين جمله روايت كرده فرمود آنحضرت ولايت مرا خداوند بر امتهاى گذشته فرض و واجب نموده با همان اختلاف زبانى كه داشتند بسيارى از آنها قبول ننمودند و اقرار بفضيلت من نكردند ابن بابويه از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام و حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده فرمودند پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على تو باب و راه خدا و حجة پروردگار و نباء عظيم و صراط مستقيم و مثل اعلى هستى- و حافظ محمّد بن مؤمن شيرازى كه يكى از مخالفين است در كتاب مستخرج از تفاسير اثنى عشر ذيل تفسير آيه فوق از سدى روايت كرده گفت صخر بن حرب وارد شد بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كرد اى محمّد امر ولايت بعد از شما براى كيست؟ فرمود براى كسى است كه او نسبت بمن بمنزله هرون است نسبت بموسى جبرئيل نازل شد و آيات فوق را آورد و گفت ايرسول خدا بعضى از امت تو تصديق ولايت و خلافت على عليه السّلام را بنمايند و بعض ديگر تكذيب كنند و بزودى شناسند و يقين نمايند بولايت على عليه السّلام در قبر هنگام سؤال كردن از آنها بدانكه در مشرق و مغرب عالم و بيابان و دريا نميرد كسى مگر آنكه نكير و منكر سؤال كنند از او در باره ولايت و خلافت على و مى‏پرسند پروردگار تو كيست و دين تو چيست و پيغمبر تو كيست و امام تو كيست؟ و از علقمه روايت كرده گفت روز جنگ صفين مردى از لشگر شام با سلاح بيرون آمد و قرآنى حمايل خود كرده بود بجاى رجز خواندن چنانكه مرسوم اعراب است ميخواند:

عَمَّ يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ من خواستم پيش او روم امير المؤمنين عليه السّلام فرمود بر جاى خود باش. خود آنحضرت پيش رفت بآنمرد گفت منم نباء عظيم و خبر بزرگ كه در من خلاف كرديد و در ولايت من نزاع نموديد و از ولايت من باز آمديد آنگاه قبول كرديد و بظلم و بغى و ستم هلاك  شديد از كفر بوسيله شمشير من بيرون آمديد و روز غدير را دانستيد و روز قيامت خواهيد دانست آنچه بجا آورده‏ايد و بكيفر آن خواهيد رسيد پس از آن شمشير كشيد و سرش را از تن جدا كرد و بدرك واصل شد-

 و از اصبغ بن نباته روايت كرده گفت روز جنگ جمل در بصره سوارى از لشگر بصره بيرون آمد و آيات فوق را ميخواند امير المؤمنين عليه السّلام پيش رفت و باو فرمود مى‏شناسى آن خبر بزرگ را عرض كرد خير فرمود بخدا قسم منم نباء عظيم كه در من خلاف كرديد بزودى خواهيد شناخت مرا آنوقتيكه ميان بهشت و دوزخ بايستم و خلايق را قسمت كنم و بدوزخ گويم اين براى تو و آنديگر براى من بگير او را كه از دشمنان منست و دست بردار از اين شخص كه از دوستان منست و بزودى خواهيد دانست كه من نباء عظيم هستم آنزمان كه در كنار حوض كوثر بايستم و طايفه‏اى را از حوض كوثر برانم چنانكه در دنيا شتر غريب را از كنار حوض آب برانند پس از آن بصرى را بقتل رسانيد و بجاى خود بازگشت.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 327

يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (38) ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‏ رَبِّهِ مَآباً (39) إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً (40)

در كافى ذيل آيه فوق از محمد بن فضيل روايت كرده گفت از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم معناى آيه را فرمود بخدا قسم ما ائمه هستيم كه خداوند اذن و اجازه داده كه روز قيامت تكلم كنيم عرض كردم در آنروز چه تكلمى ميفرمائيد فرمود حمد ميكنيم پروردگار را و درود ميفرستيم بر محمد و آل او و شفاعت‏

 ميكنيم از شيعيان خود و خداوند شفاعت ما ائمه را رد نخواهد نمود و از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود روز قيامت خلايق را در مكانى جمع كنند و محو شود از دل آنها گفتن لا اله الا اللّه مگر آنكسانى كه بولايت امير المؤمنين عليه السّلام اقرار كردند و اين است معناى آيه شريفه.

آنروز قيامت حق است پس هر كس ميخواهد نزد خداى خود در آن روز مقام و منزلتى يابد در راه طاعت بكوشد و از معصيت اجتناب كند ما شما را از عذاب نزديك روز قيامت ميترسانيم آنروز مرد نگران باشد از عملى كه بجا آورده و منتظر است جزاء و يا كيفر اعمال خود را كه پيش فرستاده و كافران در آنروز از شدت عذاب آرزو كنند كه ايكاش خاك بودند و بچنين عذابى گرفتار نميشدند- محمد بن عباس ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود كافر ميگويد ايكاش من ابو تراب (امير المؤمنين) را دوست ميداشتم.

ابن بابويه از عباية بن ربعى روايت كرده گفت بابن عباس گفتم بچه مناسبت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را ابو تراب كنيه داد گفت براى آنكه آنحضرت صاحب زمين و حجة خداوند است بر اهل زمين، و زمين بوجود مقدس آن حضرت ساكن و باقى است شنيدم از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه فرمود روز قيامت چون كفار مشاهده كنند آنچه را كه خداوند وعده داده بود بشيعيان على عليه السّلام از اجر و قرب و منزلت و كرامت آرزو ميكنند و ميگويند ايكاش ما هم از شيعيان على و ترابى بوديم يعنى بآنحضرت منسوب بوديم- اينست معناى‏ا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً   يعنى علوى بوديم و ابو تراب را دوست ميداشتيم.

سه شنبه 20 / 3 / 1397برچسب:, :: 11:57 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 311

سورة المرسلات‏

سوره و المرسلات در مكه نازل شده و پنجاه آيه و صد و هشتاد و يك كلمه و هشتصد و شانزده حرف است.

سوره مرسلات مشتمل است بر وعده پروردگار از بعث و نشور و ثواب و عقاب و تهديد و توبيخ تكذيب كنندگان و كيفر آنها و ثواب و پاداش مؤمنين.

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلالٍ وَ عُيُونٍ (41) وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ (42) كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (43)

إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (44)

 ابن شهر آشوب از تفسير ابى يوسف ابن يعقوب كه يكى از مخالفين است و او از مجاهد و ابن عباس روايت كرده گفت مقصود از متقين در اين آيه امير المؤمنين عليه السّلام و حسنين عليه السّلام است آنها در سايه درختهاى بهشت و خيمه‏هائى از لؤلؤ كه طول هر خيمه‏اى يكفرسخ است سكونت دارند و مراد از: كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ كسانى هستند كه صرفا مطيع امر خداوند بوده و ايشان اهل بيت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باشند در بهشت و اينحديثرا ابى يوسف كه او نيز از علماء مخالفين است نقل نموده است.

در كافى از محمّد بن فضيل روايت كرده گفت از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال كردم متقين چه اشخاصى هستند فرمود سوگند بخدا ما و شيعيان هستيم و كسى جز ما بر ملت حضرت ابراهيم نيست و ساير مردم از آن ملت بيزارى ميجويند عرض كردم حضورش مجرمين چه اشخاصى هستند فرمود بنى اميه و بنى عباس گفتم مكذبين چه مردمانى باشند فرمود كسانى كه تكذيب كردند ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را و اولين آنهائى هستند كه پيغمبران گذشته را تكذيب نمودند در اطاعت اوصياء و آنها و مجرمين اين امت كسانى بودند كه ظلم نمودند بآل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اعمال ناشايسته‏اى نسبت بوصى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام بجا آوردند.

و حضرت رضا عليه السّلام فرمود مراد باولين اولى و دومى و مقصود از آخرين سومى و بنى اميه و بنى عباس است و اين حديث را شرف الدين نجفى نيز روايت كرده است.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 318

كُلُوا وَ تَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ، وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُون 48-50

 

شرف الدين ذيل آيه فوق از ابى حمزه ثمالى روايت كرده گفت سؤال نمودم از حضرت باقر عليه السّلام معناى آيه را فرمود باطن آيه آنست: چون بناصبيها گويند بر گرديد بسوى ولايت ائمه و متوجه آنها بشويد و دوست بداريد ائمه را بر نگردند و توجهى بايشان پيدا نكنند

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:26 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 290

سوره قيامت‏

در مكه نازل شده و چهل آيه و صد و نود و نه كلمه و سيصد و پنجاه و دو حرف است.

خلاصه مطالب سوره قيامت عبارت است از شرح احوال مردم در روز قيامت و

 جمع و بيان قرآن از طرف خدا است و حالات كفار و منافقين هنگام مرگ.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 293

بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ (5)

 در محاسن از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود فجر در اين آيه بمعناى تكذيب و مكر و حيله است و اراده كرده كه انسان نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام مكر و حيله بنمايد،

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:26 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 299

سورة الدهر

 

سوره دهر در مدينه نازل شده و سى و يك آيه و دويست و چهل كلمه و هزار و پنجاه و چهار حرف است.

خلاصه مطالب سوره دهر عبارت است از آفرينش انسان از اختلاط آب مرد و زن و بيان كردن راه هدايت و گمراهى و كيفر كفار و پاداش مؤمنين و امر نمودن پيغمبر به برد بارى و صبر در مقابل اذيت و آزار مشركين و منافقين.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 301

هَلْ أَتى‏ عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً (1) إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً (2) إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (3)

 ابن شهر آشوب و رازى گفتند در تفسير اهل بيت مراد بانسان امير المؤمنين عليه السّلام است و هل بمعناى ماى نافيه است، معناى آن چنين است: هيچ روزگارى نيامد مگر آنكه در آنروزگار چيزى مذكور بود يعنى پيوسته وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام معروف و مذكور و مشهور بود چگونه مذكور و معروف نباشد آنكسى كه نامش با نام خدا و رسول بر ساق عرش و بر در بهشت و سرادقات و اوراق و اشجار نوشته شده پيش از خلقت آدم‏

 

                        تفسير جامع، ج‏7، ص: 303

 يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِيراً 7 - 12   مفسرين عامه و خاصه اتفاق دارند در اينكه اين آيات در شأن امير المؤمنين و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام و فضه كنيز آنها نازل شده و داستان آن بدينقرار است حسنين عليهما السّلام بيمار شدند جدشان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با جمعى از اصحاب بعيادت آنها تشريف بردند بامير المؤمنين عليه السّلام فرمودند اگر نذر كنى در حق حسنين روا باشد امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه (ع) و فضه كنيزشان و خود حسنين هر يك سه روز روز نذر كردند اگر خداوند آنها را عافيت دهد بشكرانه آن، روزه بگيرند چون خداى تعالى ايشان را شفا داد امير المؤمنين عليه السّلام بحضرت فاطمه (ع) فرمود وقت آن است كه ما بنذر خود وفا كنيم چيزى نداشتند امير المؤمنين  عليه السّلام نزد يهودى بنام شمعون رفت تا مقدارى جو قرض كند يهودى گفت يا على اين پشم را بگير و بزنان بده تا براى من بريسند و اين سه صاع جو را مزد بگيرند آنحضرت آنها را گرفت و بخانه آورد حضرت فاطمه يكصاع آن را آسيا كرد و پنج قرص از آن نان پخت هر يكى را قرصى، همه روزه دار بودند چون نماز شام بجا آوردند و خواستند افطار كنند هنوز دست بطعام نبرده بودند سائلى بدر خانه آمد و گفت من مسكينى هستم از مسلمانان مرا طعام دهيد خداوند شما را از خوانهاى بهشت طعام دهد امير المؤمنين بحضرت فاطمه فرمود-

 ايفاطمه‏ايكه بزرگوار و عزيز و بلند مرتبه و با يقينى- ايدختر بهترين مردمان عالم- مگر نمى‏بينى فقير بينوائى در خانه ايستاده ناله و فرياد ميكند- و خدا را ميخواند و اظهار گرسنگى بما ميكند بدانكه هر شخصى در گروى اعمال خود ميباشد و نيكو كاران عمل نيك خود را بقرض ميدهند و سر آمد مدت وام آنها بهشت عليين است. خداوند حرام كرده آن بهشت را بر هر خسيس و بخيلى.

و از براى بخيل جايگاه خوار و ذليلى است و آن دوزخ است و سجيل، و شراب او كثافات زنان زانيه است هميشه در آن دوزخ جاويد بمانند- حضرت فاطمه عليه السّلام در جواب آنحضرت گفت:

امرك سمع يابن عم و طاعة مالى من لوم و لا بضاعة عذبت بالبر ولى صناعة اطعمه و لا ابالى الساعة

و ادخل الخلد ولى شفاعة گفت اى پسر عموى عزيزم امر و فرمان شما را ميشنوم و اطاعت ميكنم و از هيچ ملامت كننده و بى‏چيزى باكى ندارم پيشه من كرم و احسان به بينوايان و بر و نيكوئى بآنها است و در اين دنيا از هيچ مشقت و سختى باكى ندارم زيرا ميدانم پاداش تمام اينها بهشت جاويد است كه در آن داخل ميشوم و شفاعت است كه خداوند ويژه من قرار داده است- امير المؤمنين عليه السّلام قرص نان خود را بآن فقير ايثار نمود حضرت فاطمه و حسنين عليه السّلام و فضه نيز بآن حضرت اقتدا نمودند و نان خود را بفقير دادند و آن شب بآب تنها افطار باز نمودند. روز ديگر صاع دوم را حضرت فاطمه آسياب كرد و پنج قرص نان پخت پس از اداء نماز، چون خواستند افطار كنند يتيمى در خانه آمد و گفت‏

السلام عليكم يا اهل بيت النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائكة.

يتيمى از فرزندان مهاجر هستم پدرم در ركاب رسولخدا شهيد شده است مرا عطائى بدهيد امير المؤمنين عليه السّلام چون صداى يتيم را شنيد فرمود قرص من را باو بدهيد حضرت فاطمه عليه السّلام و حسنين و كنيز آنها فضه بآنحضرت اقتدا نموده هر يك قرص نان خود را به يتيم دادند و آنشب نيز بآب افطار نمودند. شب سوم هنگام افطار سائلى بدر خانه آمد و گفت من اسيرى هستم مرا طعامى بدهيد امير المؤمنين عليه السّلام قرص خود را بآن اسير داد حضرت فاطمه عليه السّلام و حسنين و فضه نيز سهم خود را بآن اسير دادند آنشب هم بآب افطار كردند روز چهارم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمنزل دخترش حضرت فاطمه تشريف برد ديد حسنين از شدت ضعف ميلرزند از حال آنها سؤال نمود حضرت فاطمه داستان را بعرض مباركش رسانيد، رسولخدا گريست، در اين اثناء جبرئيل نازل شد و آيات: إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراًتا آخر آيه و كان سعيكم مشكورا- را آورد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حمد و سپاس پروردگار را بجا آورد و تبسمى بصورت آنها نمود و فرمود بگيريد تهنيت و مبارك باد خدا را كه جبرئيل آورده و از جانب پروردگار بشما سلام ميرساند، و اين آيات را در شأن شما نازل نموده. خداوند نعمتى بشما عطا فرموده كه هرگز نابود شدنى نيست ايدختر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گوارا باد تو را قرب رحمن و جوار پروردگار، در خانه جلال و جمال، خداوند ميپوشاند شما را سندس و استبرق و ارجوان بهشتى، و سيراب ميشويد از شربت رحيق مختوم، و شما نزديكترين مخلوقات هستيد بخداوند رحمن و ايمن باشيد در آنوقتى كه همه مردم محزون و ترسان مى‏باشند. خوشا بحال دوستداران شما و كسانيكه شما را عزيز و محترم ميشمارند. در آن عصر و زمانى كه مردم خوار و ذليل مينمايند شما را و يارى ميكنند شما را در آنوقتيكه يار و ياورى نداريد. واى بر امت من واى بر امت از طرف خدا. پس از آن بوسيد حضرت فاطمه و امير المؤمنين عليه السّلام را و بسينه خود چسبانيد حسنين را و فرمود خداوند خليفه من است بر شما در حال حيات و ممات من باو مى‏سپارم شما را كه بهترين حافظ و نگهبان است، محفوظ بدارد خداوند هر كسيرا كه شما را حفظ مينمايد. و صله كند، با آنكه با شما صله مينمايد، يارى كند كسيرا كه شما را يارى مينمايد و خوار و ذليل گرداند آنكسيرا كه شما را خوار و ذليل ميكند، بزودى بمن ملحق خواهيد شد نزد خداوند و حساب و پاداش شما با خدا خواهد بود. و اين حديث را ابن بابويه و بسيارى از محدثين عامه و خاصه روايت كرده‏اند و در معناى: يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً ... 7   از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود شيعيان ما وفا كردند بآنعهدى كه خداوند گرفت از آنها بر ولايت ما آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ترسيدند از روز پيمان و عهد كه در عالم ذرّ از ايشان گرفته شد بر ولايت ما ائمه- در كافى ذيل آيه وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً-8   از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود عيال مرد، حكم اسير را دارد سزاوار است كه انسان در نعمت و ارزاق و البسه آنها در وسعت توسعه بدهد تا آرزوى مرگ او را نكنند-

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 309

در كافى از محمد بن فضيل روايت كرده كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم معناى إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ 29   را فرمود اشاره است بولايت امير المؤمنين عليه السّلام عرض كردم يدخل فى رحمته يعنى چه فرمود رحمت، ولايت ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است در بصاير الدرجات ذيل آيه إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ‏30   از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود

خداوند دلهاى ائمه را محل اراده خود قرار داده است هر گاه بخواهد چيزيرا آنها نيز خواسته‏اند و معناى آيه همين است-

تفسير جامع، ج‏7، ص: 310

 

در كافى ذيل آيه يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيما31   ً از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود رحمت خدا ولايت ما ائمه است و خداوند اجلّ و اعز است از آنكه باو ظلم و ستم شود يا نسبت ظلم باو بدهند لكن پروردگار مخلوط نموده ما ائمه را به نفس خود و قرار داده ظلم بما را ظلم بخود و دوستى و ولايت ما را دوستى و ولايت خود سپس در اين مورد آيه‏اى نازل نموده و فرموده: ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ.118  نحل    محمد بن فضيل راوى حديث مى‏گويد حضورش عرض كردم اين بيان تنزيل آيه است فرمود بلى- ابن شهر آشوب از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود رحمت، وجود مقدس امير المؤمنين (ع) و فرزندان گرامش هستند.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:25 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 277

سورة المدثر

سوره مدثر پنجاه و شش آيه و دويست و پنجاه و پنج كلمه و هزار و ده حرف است‏

خلاصه مطالب سوره مدثر عبارت است از امر نمودن پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به تبليغ رسالت و ترسانيدن مردم از عذاب خدا و تطهير و صفاى باطن و تهديد كفار                       

 و مشركين و سوگند پروردگار بر وقوع كيفر كفار و بزرگ و سخت بودن عقوبت آنها و آنكه هر نفسى در گرو اعمالى است كه بجا آورده است.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 280

فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ فَذلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ عَلَى الْكافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ 8-10   چون در صور دمند آنروز بسيار روز سختى است براى كافران هيچگونه در آنروز آسايش و راحتى نيست بعضى از صحابه قرآن مى‏خواندند چون باين آيه رسيدند چند بار تكرار كرده و نعره‏اى بزدند و جان دادند.

شيخ مفيد در اختصاص ذيل آيه فَإِذا نُقِرَ فِي النَّاقُور8ِ از مفضل بن عمر روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود امامى از ما ائمه از نظر مردم غايب و پنهان ميشود هر وقت خداوند اراده فرمايد آن امام ظاهر گردد بقلب مباركش الهام شود و قيام نمايد.

و از جابر بن يزيد جعفى روايت كرده كه حضرت باقر عليه السّلام فرمود ناقور صدائى است كه از آسمان شنيده مى‏شود منادى ندا كند ايمردم آگاه باشيد كه ولى شما حجة بن الحسن عسكرى روحى و روح العالمين له الفداء قيام بحق ميكند و منادى جبرئيل امين است سه ساعت پيش از ظهور آنحضرت ندا كند و آنروز براى كفار و منافقين بسيار سخت است همانهائى كه بنعمت خداوند و ولايت امير المؤمنين كافر شدند.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 285

ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً 11

عياشى از محمد بن مسلم روايت كرده حضور حضرت باقر عليه السّلام عرض كردند هشام در بعضى از گفتارش گفته من وليد وحيد هستم فرمود واى بر او اگر ميدانست معناى وحيد را افتخار نميكرد باو عرض كردند معناى وحيد چيست؟ فرمود ولد زنا و كسيكه پدرى براى او شناخته نشده و اين آيات جاريست در حق منافقين و كسانيكه منكر ولايت امير المؤمنين هستند.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 286

 وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيماناً وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْكافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى‏ لِلْبَشَرِ 31    و ما خازنان دوزخ را غير فرشتگان عذاب قرار نداديم و عدد آنها را جز براى فتنه و آزمايش و اختيار كفار نوزده نگردانيدم و كفار گمان ميكنند فرشتگان مانند مردان دنيا هستند و قوت آنها فوق قوت فرشتگان ميباشد و ميگويند اين عدد اندك با خلايق بسيار چگونه مقاومت ميتوانند نمود و نيز تا اهل كتاب يقين كنند كه رسول ما صادق است و آنچه ميگويد از طريق وحى ميگويد چه اين عدد مطابق تورات و انجيل است و پيغمبر كتاب تورات و انجيل نخوانده و نيز بر يقين مؤمنين بيفزايد چون بشنوند از اهل كتاب كه آنچه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود مطابق حق است و ديگر در دل اهل كتاب و مؤمنين باسلام هيچ شكى نماند و نيز تا كافران آنهائيكه شاكند و دلهايشان مريض است بطعنه نگويند خدا باين مثل كه عده فرشتگان را نوزده شمرده چه منظور داشت-

در كافى ذيل آيه مزبور از محمّد بن فضيل روايت كرده گفت از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود اهل كتاب يقين نمودند كه خداوند و رسول و وصى او امير المؤمنين عليه السّلام بر حق است عرض كردم معناى وَ يَزْدادَ الَّذِينَ آمَنُوا 31   يعنى چه فرمود ايمان مؤمنين بولايت على زياد ميگردد گفتم وَ لا يَرْتابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ 31  يعنى چه فرمود آنها در ولايت امير المؤمنين عليه السّلام شك نمى‏كنند عرض كردم وَ ما هِيَ إِلَّا ذِكْرى‏ لِلْبَشَرِ 31   يعنى چه فرمود ولايت آن حضرت نيست مگر تذكرى از براى بشر گفتم إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ 35    فرمود يعنى وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام و حضرت فاطمه زهرا عليهم السّلام يكى از بزرگترين آيات خدا است گفتم لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ 37    فرمود هر كس مقدم بدارد ولايت ديگرى را بر ولايت ما آخر و عاقبت او جهنم است و آنكه ولايت ما را مؤخر بدارد او نيز از اهل دوزخ است گفتم إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ 39  فرمود سوگند بخدا آنها شيعيان ما هستند عرض كردم معناى لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ 43   يعنى چه فرمود صلاة در اين آيه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان آنحضرت است يعنى ما دوست نداشتيم على عليه السّلام را و داراى اوصياء نبوديم و بر آنها صلوات نمى‏فرستاديم گفتم فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ مدثر 49  فرمود يعنى از ولايت على عليه السّلام دورى ميجويند عرض كردم كَلَّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ عبس 11   فرمود ولايت آنحضرت تذكره‏ايست.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 287

كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (38) إِلاَّ أَصْحابَ الْيَمِينِ (39) فِي جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ (40) عَنِ الْمُجْرِمِينَ (41) ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (42)

قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ (44) وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضِينَ (45) وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (46) حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ (47)

ُ و هر نفسى در گرو عملى است كه انجام داده است يعنى بعمل خود گرفتار است مانند چيزيكه گروگان نهاده مگر اصحاب راست كه اهل بهشت باشند و ايشان در گرو نباشند براى آنكه خداوند آمرزيده آنها را- ابو حمزه ثمالى از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود اصحاب يمين ما ائمه و شيعيان ما ميباشند آنها از گناهكاران مى‏پرسند چه عملى شما را بدوزخ افكند جواب دهند ما از زمره نمازگزاران نبوديم بينوايان را طعام نميداديم و با اهل باطل در معاصى فرو رفتيم و يار و همكار بوديم روز قيامت و جزا را دروغ پنداشتيم تا آنكه بمرگ يقين بقيامت يافتيم-.

 در كافى از ادريس بن عبد اللّه روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام تفسير آيه لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ را سؤال نمودم فرمود يعنى نبوديم از پيروان ائمه و حقوق و خمس آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نداديم.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 288

فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ 48-49  پس در آنروز شفاعت شفيعان در حق آنها هيچ پذيرفته نشود چرا از ذكر قرآن و ياد روز سخت قيامت دورى مى‏جويند.

حضرت صادق عليه السّلام فرمود اگر تمام فرشتگان مقرب و پيغمبران مرسل شفاعت كنند در حق ناصبين آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شفاعت آنها قبول نشود.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:24 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 269

سورة المزمل‏

 

سوره مزّمل در مكه نازل شده و بيست آيه و دويست و هشتاد و پنج كلمه و هشتصد و سى و هشت حرف است

خلاصه مطالب سوره مزّمل عبارت است از امر نمودن پيغمبر بقيام از براى نماز شب و صبر و بردبارى و تحمل كردن در مقابل اذيت و آزار مشركين و تكذيب كنندگان، و تهديد كفار و تأكيد حجت بر اهل مكه و تهديد آنها و تخفيف و بر داشتن وجوب نماز شب از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اصحابش‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 273

 وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً (11) إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً (12) وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً (13)

يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً (14)

ً

 ايرسول بمن رها كن اين كافران را كه تو را تكذيب ميكنند چون صاحب مالند آنها مغرور بنعمت و مال خود شدند مهلت ده ايشان را اندكى از روزگار چه آنها بزودى بشمشير تو كشته شوند و بآتش من سوخته گردند و اين آيه براى تهديد و و عيد كفار و منافقين است-.

در كافى ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت كرده فرمود معناى آيه آنست: اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم صبر كن بر آنچه در باره شما ميگويند و رها كن كفار را و واگذار مرا با كسانيكه تكذيب ميكنند امير المؤمنين وصى تو را- محمّد بن فضل ميگويد سؤال نمودم از آنحضرت اين معنى تنزيل آيه است؟ فرمود بلى و اينحديث را ابن شهر آشوب نيز روايت كرده. پس از آن تهديد ديگرى ميكند و ميفرمايد نزد ما غل و زنجير عذاب و آتش دوزخ براى كيفر كافران آماده است و غل زنجير دوزخيان براى آن نيست تا ايشان نگريزند بلكه عادت اهل زندان است و نوعى ديگر از عذاب باشد و طعامى باشد از براى دوزخيان‏كه از فرط غصه و اندوه گلو گير آنها ميشود و عذاب دردناك براى ايشان آماده است-

                        تفسير جامع، ج‏7، ص: 276

طبرسى ذيل جمله وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ 20   از ابن عباس روايت كرده گفت مقصود از طايفه در اينجا امير المؤمنين عليه السّلام و أبو ذر غفارى است.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:23 ::  نويسنده : ارادتمند

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 265

وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً 18   سبب نزول آيه آن بود كه جنيان حضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كردند ما چگونه حاضر شويم بنماز در مسجد عقب شما راه ما دور است آيه فوق نازل شد و فرمود تمام بقعه‏هاى زمين مختص خدا است شما نبايد با خداى يكتا كسى ديگر را پرستش كنيد- پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خداوند زمين را براى من مسجد قرار داده و خاكش را طهور ساخته تا هر كجا

 برسم خود و امت من نماز كنيم و هر جا آب نيافتيم بخاك تيمم نمائيم و ما حديثى از حضرت جواد عليه السّلام در جواب سؤال معتصم عباسى در بخش دوم تفسير ذيل آيه السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ بيان نموديم كه فرمود آنحضرت مقصود از مساجد اعضاء هفت گانه است جبهه و كف دو دست و دو زانو و دو انگشت پاها كه در موقع سجده بايد در زمين قرار بگيرد-.

در كافى از حماد روايت كرده كه روزى حضرت صادق عليه السّلام بمن فرمود اى حماد آيا نماز نيكو ميتوانى بجا آورى عرض كردم كتاب حريز را در نماز حفظ نمودم فرمود باكى نيست بر تو ايحماد بلند شو نماز بخوان حماد ميگويد در حضور آنحضرت نماز بجا آوردم فرمود ايحماد نمازت نيكو نيست چه قدر قبيح است براى مردى مانند شما كه شصت يا هفتاد سال از عمرش بگذرد و نتواند نماز را با حدود و شرايط آن بجا آورد حماد ميگويد خجل و شرمنده شدم و عرض كردم فدايت گردم مرا ياد بدهيد آنحضرت ايستاد مقابل قبله و دستهاى مبارك را در حالتى كه انگشتانش منظم بود بيكديگر قرار داد بدو طرف خود و فاصله ميان قدمهايش پيش از سه انگشت باز نبود و تمام بدن مباركش مستقيما مقابل قبله قرار گرفت و با حالت خشوع و خضوع فرمود اللّه اكبر پس از آن حمد و قُلْ هُوَ اللَّهُ را با ترتيل قرائت نمود بعد بمقدار نفس كشيدن صبر كرد آنگاه دستها را محاذى صورت بلند كرد و

اللّه اكبر

گفت پس از آن بركوع رفت زانوهاى خود را بعقب برد و كفهاى دست را در حالتى كه انگشتانش باز بود روى زانو قرار داد و گردن را كشيد بطورى پشت خود را مستوى كرد كه اگر قطره آبى ريخته ميشد همانجا قرار ميگرفت و زايل نميشد سه مرتبه گفت با ترتيل‏

سبحان ربى العظيم و بحمده‏

پس از آن بلند شد و گفت‏

سمع اللّه لمن حمده‏

بعد دستها را براى تكبير محاذى صورت بلند كرد آنوقت بسجده رفت و كفهاى دست را در حاليكه انگشتان مباركش منضم بود بزمين گذاشت محاذى صورت سه مرتبه گفت‏

سبحان ربى الاعلى و بحمده‏

و سجده نمود بر هشت موضع جبهه و دو كف دست و دو سر زانو و دو انگشت ابهام پا و سر بينى و فرمود سجده نمودن بر هفت موضع واجب است چنانچه فرمود خداى تعالى وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً  18

 و نهادن بينى بر زمين مستحب است و بجز هشت موضع چيزى از بدن مباركش در حال سجده بزمين قرار نگرفت سر از سجده برداشت پس از آنكه قرار گرفت بزمين در حال جلوس فرمود اللّه اكبر و نشست بطرف ران چپ بطوريكه ظاهر قدم راست بر باطن قدم چپ قرار گرفت و گفت‏

استغفر اللّه ربى و اتوب اليه‏

تكبير ديگر گفت در حال جلوس و سجده دوم رفت مانند اول ذكر سجود را گفت و چيزى از ذراعين خود را بزمين قرار نداد باين طريق دو ركعت نماز بجا آورد چون از نماز فارغ شد فرمود ايحماد باين كيفيت نماز بجا آور-.

و از حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده فرمود مراد از مساجد ائمه و اوصياء يكى بعد از ديگرى ميباشد و نبايد بجز آنها كسى ديگر را امام و وصى دانست اگر كسى غير از ائمه را امام بداند مثل آنست كه براى خدا شريك قائل شده.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 266

قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً 20-23   در كافى ذيل آيه فوق از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود پس از آنكه قريش به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گفتند اى محمّد ما را معاف بدار از ولايت على عليه السّلام فرمود من ميرسانم بسوى شما آنچه را خداوند در باره ولايت على عليه السّلام بمن امر فرموده و هر كس نافرمانى خدا و مرا كند در باره ولايت على عليه السّلام در آتش دوزخ جاويد بماند و فرمود على عليه السّلام قسمت كننده بهشت و دوزخ است. بدوزخ ميگويد اين شخص از براى تو و آن ديگر براى من منافقين عرض كردند چه زمان على قسيم بهشت و دوزخ است و اين وعده چه وقت خواهد بود آيه ذيل نازل شد و فرمود ايرسول ما رها كن آنها را روز كه عذاب موعود خود را بچشم مشاهده كنند آنزمان ميدانند كه تو و آنها كدام يك يارانش ناتوان‏تر و سپاهش كمتر است-.

امير المؤمنين عليه السّلام هم بعمر فرمود اى پسر صهاك اگر عهد خدا و رسولش و كتاب پروردگار نبود كه بايد من مظلوم باشم همانا ميدانستى كدام يك از ما ناتوان و يارانش كمتر است.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 267

 چون رسول خدا بمنافقين خبر داد حوادثى كه در زمان رجعت واقع ميشود آنها گفتند رجعت چه وقت خواهد بود خداوند آيه ذيل را نازل نمود قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً 25-27   فرمود ايرسول ما در جواب آنها بگو ندانم آنچه شما را وعده ميدهند از خبر رجعت و قيامت و عذاب نزديك است يا خداى تعالى آن را مدت بسيارى قرار داده است، از داناى غيب است و كسى را بر غيب خود آگاه نكند مگر آن را كه او بر گزيند به پيغمبرى و بر محافظت او فرشتگان را از پيش رو و پشت سر ميفرستد-.

در كافى ذيل آيه مزبور از حمران بن اعين روايت كرده كه معناى آيه را از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم فرمود بخدا قسم محمّد از كسانى است كه بر گزيده او را و راضى است كه غيب خود را باو اطلاع دهد و خداوند دانا است بآنچيزيكه غايب است از نظر خلايق پيش از آفرينش آنها و پيش از آنكه حكم و امر بفرمايد بفرشتگان. ايحمران نزد خدا علمى است كه موقوف است بر مشيت حكم ميفرمايد در آنچه اراده كند و گاهى بدا حاصل ميشود. حكم و امضا نميكند اما آنچه را مقدر فرموده خداى عز و جل و حكم و امضا فرموده علم و دانش آن را برسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عطا فرموده و آنحضرت بما ائمه تعليم نموده و نزد ما موجود است-.

 

و در حديث ديگر فرمود امير المؤمنين عليه السّلام پسنديده خدا و رسول است و از طرف خداوند در قلب او علم و دانش بيشماريست و از پيش رو و عقب سر فرشتگان و نگهبانانى است كه تعليم ميكنند بعلى علم را و الهام ميگيرد از خداوند و رصد تعليم نمودن از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است تعليم ميدهد خدا و رسولش على عليه السّلام را بعلوم اولين و آخرين و آنچه واقع شده و خواهد شد از اخبار قائم عليه السّلام و رجعت و قيامت.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:21 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 248

سوره نوح‏

در مكه نازل شده و بيست و نه آيه و دويست و بيست و چهار كلمه و نهصد و بيست و نه حرف است.

خلاصه مطالب اين سوره در بعثت نوح و تبليغ او است و تكذيب كردن و ايمان نياوردن مردم به آن حضرت و هلاك و غرق شدن آنها است.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 255

رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبارا 28

در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مقصود از بيت در اينجا ولايت است و هر كس داخل در ولايت شد در خانه پيغمبران وارد شده است و مراد از مؤمنين امير المؤمنين عليه السّلام و مؤمنات حضرت فاطمه عليها سلام است و قصد نموده از ظالمين در آيه آخر ستمكاران آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را و كسانى كه بر اهل بيت ظلم و ستم نموده و حقوق آن بزرگواران را غصب كردند.

 

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:21 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 256

سوره جن‏

در مكه نازل شده و بيست و هشت آيه و دويست و هشتاد و پنج كلمه و هشتصد و هفتاد حرف است‏

خلاصه مطالب سوره جن عبارت است از داستان ايمان آوردن اجنه در اثر گوش فرا دادن بقرآن و قدرت پروردگار بر سود و زيان رسانيدن بر بندگان و كيفر گناهكاران و جز خداوند كسى بر قيام قيامت آگاه نيست و غير از خدا و

 برگزيدگان او كسى داناى بغيب نيست.

                        تفسير جامع، ج‏7، ص: 261

 وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً وَ أَنَّا لا نَدْرِي أَ شَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَداً   8-10  جنيان گفتند ما خواستيم بآسمان بالا رويم يافتيم آن را كه مملو بود از فرشتگان نگهبانان قوى و تير شهاب آتشبار و پيش از اين در كمين شنيدن سخنان آسمانى مى‏نشستيم اكنون چون ميخواهيم سخنان فرشتگان را بشنويم شهاب و ستاره‏اى از آتش ما را منع كند و غرض جنيان از شنيدن سخنان فرشتگان آن بود كه بمردم بگويند ما علم غيب ميدانيم و آنها را در اشتباه اندازند چون خبرى ميشنيدند آن را بمردم ميگفتند آنها هم گمان ميكردند جنيان علم غيب ميدانند- و ما هنوز نميدانيم كه آيا خداى تعالى براى اهل زمين چه ميخواهد شر و بلا و نكبت و بيمارى و تنگدستى با صلاح و رشد و تندرستى و توانگرى-.

على بن ابراهيم ذيل آيه فوق از ابن بكير روايت كرده گفت شنيدم حضرت باقر عليه السّلام قرائت نمود آيه را و فرمود سوگند بخدا پروردگار اراده شر نمود براى مردم هنگاميكه آنها بيعت كردند با معاويه ملعون و رها كردند حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام ر

تفسير جامع، ج‏7، ص: 262

 وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‏ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً   13  و ما چون بآيات قرآن گوش داديم هدايت يافته و ايمان آورده‏ايم و هر كه بخداى خود ايمان آورد ديگر از نقصان خير و ثواب و از رنج و عذاب بر خود نترسد-.

در كافى ذيل آيه مزبور از محمّد بن فضل روايت كرده كه از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم فرمود هدايت ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است آنها ايمان آوردند بولايت مولاى ما و هر كس ايمان آورد بولايت ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از عذاب و خسران نميترسد

فضيل مى‏گويد بآنحضرت عرض كردم اين معنا كه فرموديد تنزيل آيه است فرمود خير تأويل آيه ميباشد

عرض كردم حضورش معناى آيه لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً 21  چيست؟ فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت نمود بسوى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام قريش اجتماع كردند حضورش و گفتند اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ما را معاف بدار از ولايت على بن أبي طالب عليه السّلام فرمود بامر خداست بمن ربطى ندارد آنحضرت را متهم كردند و از حضورش بيرون رفتند و اتهام ايشان آن بود كه گفتند محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر خدا دروغ بسته است در باره ولايت على عليه السّلام خداوند آيه ذيل را نازل فرمود قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً إِلَّا بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً- آيه 22- 23 همين سوره است، يعنى بگو ايرسول ما مرا چه كسى از قهر خدا ميتواند در پناه بگيرد و بغير او هيچ گريز گاهى هرگز نخواهم يافت تنها محل امن و پناه من رسانيدن احكام و اوامر خدا است و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند البته كيفر او آتش دوزخ است و در آنجا جاويد خواهد بود.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 264

وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً   16-17  و اگر بر طريق حق ثابت و برقرار ماندند بجاى آتش بآنها آب خوشگوار و بسيار بنوشانيم و تخصيص داد آب را از بين ساير نعمتها براى مناسبت و مطابق بودن با آتش كه در آيه پيش گذشت و ديگر هر جا آب باشد درخت و نباتات هم ميباشد و آنجا مال بسيار و عيش خوش باشد تا امتحان كند ايشان را در آن مال و نعمت و هر كه از ذكر خدا اعراض كند خداى تعالى او را بعذابى بسيار سخت معذب گرداند-.

در كافى ذيل آيه مزبور از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود طريقه در اين آيه ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه بعد از آنحضرت ميباشد اگر اين مردم با استقامت و پايدار باشند بر ولايت ما ائمه خداوند بياشامد دلهاى آنها را از ايمان-.

 

طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود معناى آيه آنست اگر اين مردم بر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه بعد از آنحضرت باقى و بر قرار بمانند خداوند بآنها علم و دانش بسيارى نصيب گرداند و آنها را از ائمه معصومين ياد گيرند و خداوند ايشان را آزمايش فرمود بوجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام و فرزندان گرامش.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:20 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 238

سوره معارج‏

در مكه نازل شده و چهل و چهار آيه و دويست و شانزده كلمه و هزار و شصت و يك حرف است‏

 خلاصه مطالب سوره معارج عبارت است از بيان اوصاف قيامت و پرسش و جويا نشدن هيچ خويش و اقربائى از ارحام و اقرباء خود در اثر گرفتارى و شدت قيامت و هول آن.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 239

سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ (1) لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ (2) مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعارِجِ (3)

ِ

 سائلى درخواست نمود از عذابى كه واقع خواهد شد براى كافران و كسى نمى‏تواند دفع كند آنرا، آنعذاب از قهر خداى صاحب درجات است-.

طبرسى از حسين بن محمد روايت كرده گفت از سفيان بن عينيه سؤال نمودم آيه فوق در باره چه كسى نازل شده جواب داد سؤال كردى از چيزى كه پيش از تو كسى اين سؤال را از من ننمود خبر داد مرا حضرت صادق عليه السّلام از پدرانش چون رسول خدا روز غدير خم دست امير المؤمنين عليه السّلام را گرفت و بلند كرد در حضور مردم و فرمود هر كس من مولاى او هستم على نيز مولاى او است و منصوب نمود آنحضرت را بامامت آشكارا و در قبايل عرب منتشر شد حارث بن نعمان فهرى حضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد عرض كرد اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امر نمودى ما را بگفتن‏

اشهد ان لا اله الا اللّه و ان محمدا رسول اللّه‏

قبول كرديم و گردن نهاديم ديگر امر كردى در پنج وقت نماز بجا آوريم پذيرفتيم امر بزكوة و روزه و حج و ساير واجبات فرمودى اطاعت نموديم، بتمام اينها راضى نشدى، تا بازوى پسر عمت على را گرفتى و بالاى منبر بلند كردى و او را بامامت و وصايت منصوب نمودى اين كار را از طرف خود انجام دادى يا خداى تعالى تو را بآن امر نمود؟ رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود بآنخدائى كه‏

 جز او خدائى نيست من بامر و فرمان پروردگار على را منصوب نمودم حارث روى بر گردانيد و گفت اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيم  انفال 32   ٍ پروردگارا اگر آنچه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميگويد در باره على از جانب تو و بر حق است پس از آسمان بر سر ما سنگى ببار يا بعذاب دردناكى گرفتار كن ما را هنوز براحله خود نرسيده بود كه سنگى از آسمان فرود آمد و بر سر او اصابت كرد و آنا بهلاكت رسيد خداى تعالى آيه فوق را نازل نمود-.

 

در كافى ذيل آيه لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود سوگند بخدا جبرئيل آيه مزبور را بطريق ذيل نازل نموده:

للكافرين بولاية على ليس له دافع‏

و در صحف حضرت فاطمه همين طور ثابت است و سبب نزول آيه را در سوره انفال مفصلا بيان نموديم.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 244

 ذيل آيه وَ الَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ 26   از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود مراد از دين در اين آيه روز ظهور و خروج حضرت قائم حجة عليه السّلام است.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 246

فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ (40)

عَلى‏ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (41

سوگند به پروردگار مشرق و مغرب‏هاى عالم كه ما قادريم آنها را هلاك سازيم و بجاى ايشان خلقى بهتر از آنها بيافرينيم و هرگز كسى در قدرت بر ما پيشى نخواهد يافت-.

شرف الدين نجفى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود مشارق در اين آيه پيغمبران و مغارب اوصياء آنها ميباشند-

.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 247

خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ (44)

 

شرف الدين نجفى ذيل آيه ذلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود روز موعود روز ظهور و خروج حضرت قائم حجت عجل اللّه تعالى فرجه الشريف ميباشد.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:19 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 228

سوره الحاقه‏

در مكه نازل شده و پنجاه و دو آيه و دويست و پنجاه و شش كلمه و هزار و هشتاد و چهار حرف است‏

خلاصه مطالب اين سوره عبارت است از احوال قيامت و هلاك قوم عاد و ثمود و فرعونيان و داستان نوح و نفخ صور و بيان احوال اهل جهنم.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 230

وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً دد9-10    الحاقه     و فرعون و كسانيكه پيش از او بودند و اهل مؤتفكات بزشت و خطا كارى برخاستند و با رسول پروردگارشان مخالفت كردند خدا هم ايشانرا بعذاب سخت گرفتار ساخت-.

 شرف الدين نجفى ذيل آيه فوق از حمران روايت كرده گفت از حضرت باقر عليه السّلام شنيدم كه ميفرمود مراد بفرعون در اين آيه سومى است و مقصود از من قبله اولى و دومى است و مؤتفكات اهل بصره هستند و خاطئه عايشه است امير المؤمنين عليه السّلام در خطبه معروفه كه در ذم و توبيخ اهل بصره است خطاب نمود بآنها و فرمود

يا اهل المؤتفكه‏

و معناى ائتفكت خسف و گرفتن است چه بصره را سه مرتبه آب فرا گرفت و مرتبه ديگر هم فرا خواهد گرفت چنانچه حضرتش خبر داد و فرمود

كانى بمسجدكم كجئوجئى سفينه فى لجه بحر

گويا مى‏بينم آب بصره را گرفته و مسجد آن مانند كشتى بر روى آب قرار دارد-.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 231

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ (11) لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ (12)

چون آب طغيان كرد و از حد برفت در عهد نوح ما شما را در كشتى نشانديم تا غرق نشويد و مايه پند و عبرت مردم قرار دهيم و لكن گوش شنواى هوشمندان اين پند و تذكر را ميتواند بشنود-.

در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود وقتى آيه مزبور بر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على آنگوش شنوا تو هستى-.

طبرسى از بريده اسلمى روايت كرده كه روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على خداوند مرا امر فرموده تا ترا نزديك كنم و دور نگردانم و تو را بياموزم و تو ياد گيرى و بر خدا واجب است كه تو ياد گيرى يعنى توفيق عطا كند بتو تا حفظ كنى امير المؤمنين عليه السّلام فرمود پس از آن چيزى را فراموش نكردم بريده ميگويد پس از فرمايش پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم طولى نكشيد كه جبرئيل نازل شد و آيه مزبور را آورد ابن بابويه از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود اذن واعيه كه خداوند در قرآن سوره الحاقة نازل نموده من هستم و اين حديث را عياشى و سعد بن عبد اللّه و ابن شهر آشوب روايت كرده‏اند-.

محمد بن عباس بسى سند از طرف عامه و خاصه روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود يا على از خداوند درخواست نمودم كه اذن واعيه گوش تو باشد و اين حديث را ثعلبى كه از علماء عامه است در تفسير خود بيان كرده است.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 232

فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ واحِدَةٌ وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُكَّتا دَكَّةً واحِدَةً فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَةُ وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ واهِيَةٌ وَ الْمَلَكُ عَلى‏ أَرْجائِها وَ يَحْمِل عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى‏ مِنْكُمْ خافِيَةٌ  13-18

 بياد آور آن وقتى كه ناگهان اسرافيل در صور دمد و زمين و كوهها را بر گيرند و يكمرتبه همه را بشكنند و متلاشى سازند آنگاه روز موعود واقعه بزرگ قيامت واقع گردد و بناى محكم آسمان از هم بشكافد و سست شود و فرشتگان بر اطراف آسمان منتظر فرمان باشند و عرش پروردگارت را در آنروز هشت نفر مقرب برگيرند آنروز كه در پيشگاه حساب شما را حاضر كنند هيچ كار از اسرار بر شما پنهان نخواهد ماند-.

در كافى ذيل آيه وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمانِيَةٌ17  از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود عرش عبارت از علم است چهار نفر از ما و چهار نفر از ساير مردم آنهائى كه خداوند ميخواهد حاملين عرشند و محمّد بن آس از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود حاملين عرش چهار نفر از سابقين هستند و آنها نوح و ابراهيم موسى و عيسى ميباشند و چهار نفر از متأخرين محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و امام حسن عليه السّلام و امام حسين عليه السّلام ميباشند و معناى آنكه حمل ميكنند عرش را يعنى علم را بر ميدارند-.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 233

فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ  19-20  كسيكه نامه عملش را بدست راستش ميدهند از شادى گويد بيائيد نامه مرا بخوانيد من ملاقات اين روز حساب را اعتقاد داشتم محمد بن عباس ذيل آيه فوق از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود آيه مزبور در شأن امير المؤمنين عليه السّلام نازل شده و جاريست در حق مؤمنين و اينحديثرا ابن شهر آشوب و بعضى از مخالفين نيز روايت كرده‏اند-.

ابن بابويه از عمار ياسر روايت كرده كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود فرشتگان حافظين على عليه السّلام، افتخار ميكنند بر تمام حفظه زيرا بالا نميبرند بسوى پروردگار چيزيرا كه بغضب آورد او را و اين حديث را اخطب خوارزم و موفق بن احمد و ابن مغازلى شافعى كه از مخالفين هستند روايت كرده‏اند-.

عياشى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود روز قيامت هر طايفه‏اى را بخوانند و حاضر كنند با اماميكه در عصر آن امام از دنيا رفته‏اند اگر اقرار و اعتراف نمودند بامام و اعتقاد بامامت او داشته نامه اعمالش را بدست راستش دهند

 چنانكه ميفرمايد.

يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ 17 اسرا   و يمين، اثبات و اعتقاد داشتن بامام است چه كتاب آن بزرگوار است و ائمه دوستان و دشمنان خود را از سيمايشان مى‏شناسند و هر كس منكر امام شود و اعتقاد باو نداشته باشد از اصحاب شمال است و نامه اعمال او را بدست چپش ميدهند.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 237

وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ (44)

در كافى ذيل آيه: وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود آن مردم گفتند كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر خدا دروغ بسته است و پروردگار امر نكرده او را بر ولايت امير المؤمنين عليه السّلام خداوند آيه فوق را نازل نمود و فرمود اگر محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بر ما سخنان دروغى بسته بود محققا او را بقهر و انتقام ميگرفتيم و رگ تنش را جدا ميكرديم و كسى بر دفاع از او قادر نبود پس از آن عطف فرمود بر آن آيات ذيل را.

وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ 48   يعنى ولايت امير المؤمنين عليه السّلام پند و تذكريست بحقيقت براى پرهيزكاران جهان.

وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ   49  و البته ما ميدانيم كه بعضى از شما تكذيب ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را مينمائيد.

وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ   50    و وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام مايه حسرت و پشيمانى كفار و تكذيب كنندگان است.

وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ 51      ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مقدسش بر حق و حقيقت و يقين خالص است.

 

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ 52    پس اى رسول گرامى نام خداى بزرگوار را بر اين نعمت بزرگ و فضيلتى كه بتو و على عطا فرموده بستايش ياد كن و سپاسگزار باش‏

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:17 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 213

سورة القلم

   سوره قلم در مكه نازل شده و پنجاه و دو آيه و سيصد كلمه و هزار و دويست و پنجاه و دو حرف است.

خلاصه مطالب اين سوره عبارت از سوگند پروردگار بر آنكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مفتون و فريفته امير المؤمنين عليه السّلام نشده و آنچه در باره آنحضرت ميگويد همه بر حق و از طرف خداى تعالى نازل شده است و آزمايش كردن اهل مكه و داستان اصحاب حديقه و كيفر كفار و پاداش مؤمنين در عالم آخرت و توبيخ مشركين و منافقين.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 216

وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ   3-6    و تو را مزد و پاداشى خواهد بود نامحدود و تو بر دين بزرگ و خلق نيكو آراسته‏اى بزودى تو و كفار مخالفانت مشاهده كنيد كه كدام يك ديوانه‏ايد طبرسى و محمّد بن عباس از ضحاك بن مزاحم روايت كرده‏اند گفت چون قريش مشاهده كردند كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را مقدم داشته و بزرگ ميشمارد فرياد كردند و گفتند پيغمبر فريفته على عليه السّلام شده طولى نكشيد جبرئيل فرود آمد و آيات سوره ن وَ الْقَلَم‏1   ِ را آورد سوگند ياد نمود پروردگار بقلم و آنچه فرشتگان مينويسند كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فريفته على نشده و او بر خوى نيكو آراسته است بزودى منافقين و مخالفين مى‏بينند كه مفتون و ديوانه كيست البته خداوند داناتر است بآن كسى كه از راه او گمراه شده است و سبيل در اينجا وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است و از ابى ايوب انصارى روايت كرده گفت در آنوقتيكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست امير المؤمنين عليه السّلام را گرفت و بلند نمود و فرمود هر كس من مولاى او هستم على نيز مولاى او است منافقين گفتند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مفتون و فريفته على شده پروردگار آيات فوق را نازل فرمود-

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 219

 فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّاف‏مَهِينٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيم‏8-13 ٍ

 ايرسول ما پيروى نكن اين كافران و منافقين را كه تكذيب ميكنند على بن أبي طالب عليه السّلام را دوست دارند اين منافقين كه تو با آنها مداهنه و مدارا كنى تا ايشان غش كنند در باره امير المؤمنين عليه السّلام و بنفاق و پرده پوشى با تو مدارا كنند و اطاعت مكن كسى از منافقين را كه دايم بدروغ سوگند ياد ميكنند حضرت باقر عليه السّلام فرمود حلاف عمر است كه قسم ياد نمود از براى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عهد و پيمانى كه از او گرفته در باره ولايت امير المؤمنين عليه السّلام نقص نكند و پيروى نكن از منافقينى كه دايم عيب جوئى و سخن چينى ميكنند و مردمان را از خير و سعادت ايمان باز ميدارند و بستم و بدكارى ميكوشند خير در اين آيه وجود مقدس امير المؤمنين است كه بحضرتش ستم نمودند و حق او را غصب كردند با اين همه عيب منافقين خشن و متكبر و حرام‏زاده و بى اصل و نسبند و زنيم حرام زاده را گويند

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 226

وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ. 51-52

ايرسول ما نزديك بود كه كافران از حسد بچشمان بد، چشم زحمت زنند چون شنيدند آيات قرآن را و در فصاحتش متحير شدند باز ميگويند كه شخص ديوانه ايست و حال آنكه اين قرآن نيست جز پند و حكمت براى جهانيان-.

 

در تهذيب ذيل آيه فوق از حسان جمال روايت كرده گفت حضرت صادق عليه السّلام را از مدينه بمكه ميبردم وقتى بمسجد غدير خم رسيديم آنحضرت نظرى بطرف چپ كوه انداخت و فرمود اينجا محل قدم مبارك پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه امير المؤمنين عليه السّلام را بروى دست بلند نمود و فرمود هر كس كه من مولاى او هستم على نيز مولاى او است پروردگارا دوست بدار كسى را كه على را دوست ميدارد و دشمن بدار آنكه على را دشمن ميدارد بعد از آن نظرى نمود بطرف ديگر و فرمود اينجا محل خيمه فلان و فلان و سالم مولا ابى حذيفه و ابى عبيده جراح ميباشد وقتى مشاهده كردند پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را كه امير المؤمنين عليه السّلام را بر وى دست مبارك بلند نمود بيكديگر گفتند نظر كنيد بچشمان محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه چگونه دور ميزند گويا مانند چشم شخص ديوانه است و خواستند حضرتش را چشم بزنند جبرئيل نازل شد و آيه وَ إِنْ يَكادُ را آورد و مقصود از ذكر وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است حسان ميگويد عرض كردم سپاس و ستايش ميكنم پروردگار را كه اينحديث را از دو لب شما بزرگوار بگوش خود شنيدم فرمود اى حسان اگر نبودى شتربان ما اين حديث را براى تو ذكر نميكردم زيرا تصديق نميكنند اين مردم تو را در باره اينحديث‏

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:15 ::  نويسنده : ارادتمند

سوره ملك در مكه نازل شده و سى آيه و سيصد و سى كلمه و هزار و سيصد حرف است.

خلاصه مطالب سوره ملك عبارت است از بيان عظمت و علو شأن و كمال قدرت پروردگار و عذاب شياطين و كفار و پاداش پرهيزكاران و خلقت مرگ و حيات و مثل آوردن از براى مؤمنين و كفار.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 206

أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (22)

آيا آنكس كه بر وى در افتاده بهتر هدايت و راهنمائى يافته يا آنكه براه راست ايمان ميرود-.

اين آيه مثلى است كه خداوند زد براى كفار و مسلمين و كافر را تشبيه كرده بر وى در افتاده در راه رفتن و مؤمن را بآنكه براه راست ميرود و اشاره بآنستكه روز قيامت كه خلايق بر انگيخته شوند كفار بصورت در دوزخ روند و مؤمنين با قدم و بسرعت از روى صراط عبور كنند و داخل بهشت شوند-.

در كافى ذيل آيه مزبور از محمّد بن فضل روايت كرده گفت معناى آيه را از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم فرمود خداوند مثل زده كسانيكه از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام تجاوز كرده‏اند بآنهائيكه بصورت راه ميروند و بجائى نميرسند و اشخاصيكه پيروى نمودند از ولايت آنحضرت بكسانيكه با قدم براه راست ميروند و صراط مستقيم در اينجا وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است-.

 

   تفسير جامع، ج‏7، ص: 20

و نيز از فضيل روايت كرده گفت باتفاق حضرت باقر عليه السّلام از در بنى شيبه وارد كعبه و مسجد الحرام شديم آنحضرت نظرش بمردم افتاد كه مانند بهائم طواف مينمودند فرمود زمان جاهليت هم چنين طواف ميكردند اين مردم نمى‏شناسند حق را و متدين بدينى نيستند اى فضل مشاهده كن آنها را چگونه بصورت در مى‏افتد خداوند لعنت كند اين قبيل مردم را از مخلوقاتى هستند كه مسخ ميشوند روز قيامت بصورتهايشان و آيه فوق و اين آيه را تلاوت نمودند

فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ (207)

َ اى فضيل ناميده نميشود كسى بامير المؤمنين عليه السّلام جز على بن أبي طالب و هر كس نام خود را امير المؤمنين گذارد بخداوند دروغ و افترا بسته سوگند به پروردگار در اين سال حج كننده‏اى براى خدا نيست غير شما شيعيان و خداوند گناهان كسى را نمى‏آمرزد و عبادتش را قبول نميفرمايد مگر شما دوستان ما آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مصداق حقيقى آيه إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً  نساء 31    شما شيعيان و دوستان ما آل عصمت و طهارت ميباشيد

 

                        تفسير جامع، ج‏7، ص: 208

فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ 27  چون كافران عذاب سخت را بچشم خود مشاهده كنند رخسار ايشان از ترس زشت و سياه شود بآنها گويند اين همان عذابى است كه جدا در خواست مينموديد-.

در كافى ذيل آيه فوق از زراره روايت كرده گفت تأويل آيه را از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم فرمود آيه در باره دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام نازل شده چه آنها آنحضرت را روز قيامت كه مشاهده كردند در بهترين مقام و منزلت و قرب نزد پروردگار صورتهايشان سياه شود و بيكديگر ميگويند اين همان امير المؤمنين است كه مقام او را غصب نموده و مدعى اسم او بوديد و خود را امير المؤمنين‏

 عليه السّلام مى‏پنداشتيد و اينحديث را در كتاب كامل الزيارة و در مناقب روايت كردند و طبرسى از حاكم ابو اسحق كه از منافقين است نقل كرده است و از يوسف بن ابى سعيد روايت كرده حضرت صادق عليه السّلام فرمود روز قيامت كه خلايق محشور شدند نوح پيغمبر را طلب كنند از او سؤال ميكنند آيا تبليغ رسالت كرده‏اى عرض كند بلى اى پروردگار خطاب رسد شاهد و گواه تو بر تبليغ كيست ميگويد پيغمبر خاتم محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است در آنوقت حضور پيغمبر شرفياب ميشود عرض ميكند اى رسول خاتم پروردگار از من بر تبليغ رسالت شاهد خواسته است رسول خدا بجعفر و حمزه ميفرمايد برويد شهادت بدهيد براى نوح پيغمبر آنها در محضر عدل اللهى شهادت ميدهند كه نوح تبليغ رسالت كرده ابى سعيد ميگويد حضور حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم فدايت گردم چرا امير المؤمنين براى نوح شهادت نميدهد فرمود مقام آنحضرت بزرگتر از آنست و فرمود روز قيامت كه ميشود دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام مشاهده ميكنند آنحضرت را كه پرچم حمد در دست دارد و در كنار حوض كوثر ايستاده دوستانش را سيراب ميكند و مانع از ورود دشمنان ميشود در آنوقت صورتهاى ايشان سياه و زشت ميگردد و بيكديگر ميگويند اين شخص امير المؤمنين عليه السّلام است كه شما دعوى مقام و منزلت و خلافت او را مينموديد و خود را بجاى آنحضرت بمردم نشان ميداديد و حق او را غصب كرده بوديد.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:15 ::  نويسنده : ارادتمند

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 210

 قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِين‏29-30 ٍ ايرسول ما بكافران بگو آنكه من شما را بسوى او ميخوانم خداى بخشنده و مهربانست و ما باو ايمان آورده و بر او توكل كرده‏ايم و بزودى بشما معلوم خواهد شد كيست كه آشكار در ضلالت و گمراهيست ايرسول ما بگو بديده تأمل بنگريد اگر آب كه مايه زندگانى شما است صبحگاهى همه بزمين فرو رود جز خدا كيست كه باز آب گوارا براى شما پديد آورد-.

ابن بابويه ذيل آيه فوق از عمار ياسر روايت كرده گفت در ركاب پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بجهاد رفته بودم امير المؤمنين عليه السّلام جمعى از كفار را بقتل رسانيد از آنها عمر بن عبد اللّه جحمى و شيبة بن نافع بود حضور پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض كردم ايرسول خدا امير المؤمنين عليه السّلام آنطوريكه سزاوار بود در راه خدا جهاد كرد فرمود ايعمار علي از من و من از على هستم او وارث علم و قاضى دين من است بوعده من وفا ميكند على بعد از من خليفه خدا است اگر على نبود مؤمن محض و خالص شناخته نميشد بعد از من جنگ با او جنگ با من است و دشمنى با او دشمنى با من است و دشمنى با من دشمنى با خدا است تسليم او تسليم من و تسليم من تسليم با خدا است او پدر دو سبط من است و ائمه معصومين از صلب على است و مهدى اين امت از فرزندان على است عرض كردم فدايت گردم مهدى كيست فرمود ايعمار خداوند با من عهد فرموده كه بيرون آورد از صلب حسين فرزندم نه امام و نهمى آنها از نظر مردم غايب ميشود چنانكه خداوند ميفرمايد قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ غيبت او طولانى است بر ميگردند از آنحضرت طايفه‏اى و ثابت و برقرار ميمانند بر حضرتش طايفه ديگر از مردم در آخر زمان، خارج و ظاهر گردد و دنيا را پر از عدل و داد كند پس از آنكه مملو از جور و ستم بوده و جهاد ميكند بر تأويل قرآن چنانكه من جهاد نمودم بر تنزيل آن نام او نام من است و شباهت تام بمن دارد اى عمار بهمين زوديها پس از من فتنه‏هائى بر پا شود شود هر گاه فتنه‏اى برخاست از على بيرون كن على با حق است و حق با على ايعمار بهمين زودى پس از من در ركاب على جهاد ميكنى با ناكثين و مارقين، تو را فرقه گمراه و ياغى ميكشند عمار ميگويد عرض كردم ايرسول خدا اين جهاد با رضاى خدا و شما است فرمود با رضاى خدا و رضاى من است ايعمار آخر زاد تو از دنيا شربتى از شير ميباشد عمار ميگويد در جنگ صفين از امير المؤمنين اجازه خواستم بميدان كارزار بروم فرمود تأمل كن خدا تو را رحمت كند بعد از ساعتى مجددا اجازه خواستم باز فرمود اندكى تأمل كن عاقبت مرتبه سوم اجازه داد و گريه بسيارى نمود عرض كردم حضورش مگر امروز همان روز موعود نيست كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمن وعده داده ديدم از اسب خود فرود آمد دست بگردن من انداخت و وداع كرد با من و فرمود ايعمار خداوند از جانب پيغمبرش و از طرف من جزاى خير بتو عطا بفرمايد تو خوب اصحاب و برادرى بودى من از گريه آنحضرت متأثر شدم و بگريه افتادم و عرض كردم حضورش اى امير المؤمنين عليه السّلام سوگند بخدا پيروى نكردم از شما مگر از روى معرفت و بينائى شنيدم از پيغمبر خدا كه بمن فرمود ايعمار بعد از من فتنه‏هائى بر پا خواهد شد هر گاه مشاهده نمودى آن فتنه‏ها را ملازم با على و از حزب او باش بدان على با حق و حق با على است بزودى پس از من در ركاب على جهاد ميكنى با ناكثين و مارقين اى امير المؤمنين عليه السّلام خداوند از طرف اسلام بشما جزاى خير عطا فرمايد بهترين جزائى نصيحت فرموديد و رسانيديد باين مردم او امر و نواهى و احكام خدا و دين اسلام را پس از آن سوار شدم آنحضرت هم سوار شد عمار بميدان مبارزه رفت حمله كرد بر اصحاب معويه ملعون هيجده نفر از آنها را بجهنم واصل كرد شربت آبى طلبيد آب نبود در عوض باو شير دادند گفت اين همان عهديست كه پيغمبر اكرم بمن فرمود آخر زاد تو از دنيا شربتى از شير است عاقبت دو نفر از اهل شام نيزه‏اى باو زدند و شهيدش كردند چون شب شد امير المؤمنين عليه السّلام در ميان كشتگان قدم ميزد ببالين عمار رسيد سر او را بدامن گرفت و گريه بسيارى نمود و اشعار ذيل را در بالين او سرود

الا ايها الموت الذى ليس تاركى ارحنى فقد افنيت كل خليلى ايا موت كم هذا لتفرق عنوة فلست تبقى خلة لخليل اراك بصيرا بالذين احبهم كانك تمضى نحوهم بدليل‏

اى مرگى كه رها نخواهى كرد مرا تو، نابود كردى تمام دوستان مرا بيا و مرا هم از اين زندگى راحت نما اى مرگ تا چه اندازه بقهر و غلبه تفرقه و جدائى مى‏افكنى باقى نگذاشتى هيچ دوستى و حبيبى را براى محبوبش مى‏بينم تو آگاه و بينائى بدوستان من گويا دليل و راهنمائى تو را بدوستداران من هدايت ميكند-.

در كافى از على بن جعفر روايت كرده گفت معناى آيه را از برادرم حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم فرمود معناى آن آنست هر گاه مفقود نموديد امام خود را و از نظر شما غايب و پنهان گرديد و مشاهده جمال او ننموديد چه كسى بسوى شما امام و پيشوائى آورد؟ چه كار ميكنيد و چه عملى انجام ميدهيد در غيبت امام و خليفه خداوند؟-.

و از فضالة بن ايوب روايت كرده گفت شخصى آيه فوق را از حضرت رضا عليه السّلام سؤال نمود فرمود ائمه ابواب و درهائى هستند ميان خداوند و مخلوقاتش و آب در آيه علم و دانش امام است و مقصود آنست اگر شما مردم صبح نموديد و امام خود را در پس پرده غيبت مشاهده كرديد كيست كه علم و دانش امام را بسوى شما آورد و چه كسى امام جديدى بمانند امام غايب بسوى شما ميفرستد-.

 

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:13 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 187

سوره تحريم‏

سوره تحريم در مدينه نازل شده و دوازده آيه و دويست و چهل و هفت كلمه و هزار و ششصد حرف است

خلاصه مطالب سوره تحريم عبارت است از داستان زنان پيغمبر اكرم كه اسرار آنحضرت را افشاء مينمودند و خداوند ايشان را تأديب فرمود و بمؤمنين امر كرد تا اهلشان را تأديب نمايند و خيانت كردن عيال نوح و لوط پيغمبر و مدح آسيه‏عيال فرعون‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 191

 إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهِير

و اگر توبه كنيد اى حفصه رواست چه دلهاى شما بر خلاف رضاى پيغمبر ميل كرده و اگر با هم اتفاق كنيد بر اذيت و آزار پيغمبر هرگز بر او غلبه نكنيد چه خداوند يار و نگهبان او است و جبرئيل و مرد نيكوكارى از مؤمنين مدد كار او هستند و فرشتگان بعد از اين هم پشتيبان و يار او خواهند بود-.

محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از عبد اللّه بن ابى رافع روايت كرده گفت در آنروزى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وفات نمود حضورش بودم گاهى بيهوش ميشد و زمانى بهوش ميآمد من گريه ميكردم و دستهاى مباركش را ميبوسيدم ميگفتم كيست مولاى من و فرزندانم بعد از شما ايرسول خدا؟ فرمود وصى من صالح مؤمنين على بن أبي طالب عليه السّلام مولاى تو است و پنجاه و دو حديث محمّد بن عباس از طرق عامه و خاصه نقل نموده است كه صالح مؤمنين امير المؤمنين على بن ابى طالب عليهما السّلام است-.

ثعلبى و سدى كه هر دو از مخالفين هستند بطرق عديده از ابن عباس روايت كرده‏اند كه مراد از صالح مؤمنين در آيه وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 194

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (8)

اى مؤمنين بدرگاه خدا از روى خلوص توبه كنيد تا خدا گناهان شما را محو كند و در بهشتى كه زير درختانش نهرها جاريست داخل نمايد در آنروزيكه خدا پيغمبر خود و گرويدگان باو را خوار و ذليل نسازد در آنروز نور ايمان آنها در پيش رو و سمت راست ايشان ميرود و در آنحال مى‏گويند پروردگارا تو نور ما را بحد كمال رسان و ما را بلطف و كرم خود ببخش زيرا تو بر هر چيز قدرت و توانائى دارى-.

در كافى از ابى صباح كنانى روايت كرده گفت معناى آيه را از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم فرمود توبه نصوح آنستكه بنده از گناه خود توبه كند و ديگر آنگناه را مرتكب نشود و بر نگردد بسوى آن و تكرار ننمايد و باطن او بهتر از ظاهرش باشد و از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود هر كسى براى او نورى باشد روز قيامت نجات خواهد يافت و از براى هر مؤمن نوريست و حضرت صادق عليه السّلام فرمود ائمه معصومين و نور ايشان در پيش رو و سمت راست مؤمنين ميرود تا آنها را وارد منزلهايشان در بهشت نمايند.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 195

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِير9 

 اى رسول ما با كفار و منافقين بجهاد پرداز و بر آنها سخت گير جايگاه آنان دوزخ است و بسيار بد منزلگاهى است-.

طبرسى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده آنحضرت آيه را بطريق ذيل قرائت نمودند

جاهد الكفار بالمنافقين‏

و فرمود پيغمبر اكرم با منافقين جهاد نكرد آن حضرت با كفار جهاد نمود و امير المؤمنين عليه السّلام با منافقين پس جهاد على عليه السّلام نيز جهاد پيغمبر است-.

و در امالى از ابن عباس روايت كرده وقتى آيه فوق نازل شد رسول خدا فرمود البته جهاد خواهم كرد با عمالقه يعنى كفار و منافقين جبرئيل گفت ايرسول خدا شما و على با كفار و منافقين جهاد ميكنيد پيغمبر اكرم با كفار و امير المؤمنين بعد از رسول خدا با منافقين جهاد كردند.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 196

 «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ» 10   پروردگار در اين آيه مثل آورده براى زنان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مى‏فرمايد خداوند براى كافران عيال نوح و لوط را مثل آورده كه زير نظر بنده صالح ما بودند و بآنها نفاق و خيانت كردند و آن دو شخص با وجود رتبه و مقام پيغمبرى نتوانستند عيال خود را از قهر خدا برهانند و گفته شد آن دو زن را با دوزخيان در آتش افكنيد-.

 شرف الدين نجفى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود خداوند آيه را مثل آورده براى عايشه و حفصه كه خيانت كردند برسول خدا و سر او را افشا كرده و تظاهر نمودند چنانچه زنان نوح و لوط بآن دو پيغمبر خيانت كردند و كافر شدند هنگام مرگ بعايشه و حفصه گويند داخل آتش جهنم شويد كه هيچگونه اتصالى ميان شما و پيغمبر نيست و عايشه بر خلاف دستور خداوند و قرآن از منزل خارج شد و بر امير المؤمنين عليه السّلام و مسلمين خروج كرد و تشكيل جنگ جمل داد و بسيارى از اصحاب پيغمبر اكرم را در بصره شهيد كرد و بماريه قبطيه مادر ابراهيم فرزند رسول خدا تهمت زد حضرت صادق عليه السّلام فرمود قائم ما كه ظهور نمود بر عايشه حد جارى خواهد كرد.

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 196

 «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ» 11-12   و خدا براى مؤمنين آسيه عيال فرعون را مثل آورد از شوهر كافرش بيزارى جست و گفت پروردگارا تو خانه‏اى براى من در بهشت بنا كن و مرا از فرعون و كردارش و از قوم ستمكار نجات بخش-.

محمّد بن عباس از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود آيه مزبور مثلى است كه خداوند آورده براى رقيه دختر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه عيال عثمان و مقصود از قوم ظالمين بنى اميه مى‏باشد و نيز فرمود آنحضرت پروردگار مريم را مثل آورده از براى حضرت فاطمه عليه السّلام كه حفظ نمود خود را خداوند هم ذريه آن سيده دنيا و آخرت را بر آتش جهنم حرام فرمود-.

طبرسى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده فرمود مردان كامل در دنيا بسيارند ولى زنان كامل نيستند جز چهار نفر يكى آسيه دختر مزاحم عيال فرعون دوم مريم دختر عمران سوم خديجه دختر خويلد همسر رسول خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چهارم حضرت فاطمه زهرا دختر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-. و در خصال از آنحضرت روايت كرده فرمود افصل زنان اهل بهشت حضرت فاطمه زهرا عليه السّلام و حضرت خديجه و مريم و آسيه عيال فرعون است.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:12 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 166

سوره تغابن‏

در مكه نازل شده و هيجده آيه و دويست و چهل و يك كلمه و هزار و هفتاد حرف است.

خلاصه مطالب اين سوره عبارت است از بيان حال كفار و معصيت كاران و سبب‏

 هلاكت آنها و حال فرمان برداران و بعضى از زنان و فرزندان شخص دشمن او هستند و بايد حذر كرد از آنها.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 167

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ 2

در كافى ذيل آيه از حسين بن نعيم صحاف روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام معناى آن را سؤال نمودم فرمود خداوند شناسانيده ايمان مردم را بواسطه ولايت ما ائمه و كفر آنها را بانكار ولايت ما در عالم ذر همان روز كه عهد و پيمان گرفت از ايشان در آنوقتيكه پشت آدم بودند.

  تفسير جامع، ج‏7، ص: 169

 زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلى‏ وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ  7-8   كافران گمان كردند كه هرگز پس از مرگ بر انگيخته نميشوند ايرسول ما بآنها  بگو سوگند بخداى من كه البته برانگيخته ميشويد و سپس به نتيجه اعمال خود آگاه ميگرديد اين برانگيختن بر خدا بسيار آسانست پس بخدا و رسول او و نوريكه فرستاديم ايمان آوريد خداوند از نيك و بد كردار شما آگاهست-.

در كافى از ابى خالد كابلى روايت كرده كه معناى آيه را از حضرت باقر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمودم فرمود اى ابا خالد بخدا قسم نور در اينجا ائمه از آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميباشد تا روز قيامت سوگند بخدا ائمه همان نورى هستند كه خداوند نازل فرمود و آنها نور آسمان و زمين باشند اى ابا خالد نور امام در دلهاى مؤمنين از نور آفتاب كه مى‏تابد روشن‏تر است سوگند بخدا امامان نور افشانى ميكنند قلوب مؤمنين را و خداوند ميپوشاند نور امامان را از هر كس كه بخواهد پس تاريك و ظلمانى شود دل آنها بخدا قسم اى ابا خالد دوست نميدارد ما را كسى مگر آنكه پاكيزه گرداند خداوند قلب او را و پاكيزه نگرداند خداوند دل كسى را تا آنكه تسليم ما ائمه شود و چون سلم و تسليم ما شد خداوند او را سالم گرداند از سختى حساب و ايمن باشد از ترس و هول روز قيامت و عذاب جهنم‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 172

وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ 12-13 

 هميشه فرمان خدا و رسولش را اطاعت كنيد و اگر روى بر گردانيد و مخالفت او كنيد بر پيغمبر ما جز رسانيدن احكام و اتمام حجت با بيان روشن تكليفى نخواهد بود او است آن خدائى كه بجز او خدائى نيست بر خدا توكل كنند اهل ايمان در تمام امور خود-.

در كافى از حسين بن نعيم صحاف روايت كرده كه معناى آيه را از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم فرمود بخدا قسم هلاك نشدند پيشينيان و هلاك شدگان تا زمان قائم ما آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مگر در اثر ترك كردن ولايت ما و انكار نمودن حق ما ائمه رحلت ننمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از دنيا تا آنكه عهد و پيمان گرفت از اين مردم بر حق ما و خداوند هر كس را بخواهد براه راست هدايت ميفرمايد

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 174

فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ 16   تا ميتوانيد خدا ترس و پرهيزكار باشيد و سخن حق بشنويد و اطاعت كنيد و از مال خود براى ذخيره آخرت انفاق نمائيد و كسانيكه از خوى لئامت و بخل نفس خود محفوظ بمانند آنها رستگاران جهانند ابن شهر آشوب از عبد خير روايت كرده كه از امير المؤمنين عليه السّلام معناى آيه را سؤال نموديم فرمود سوگند بخدا غير اهل بيت پيغمبر كسى عمل باين آيه نكرده ما ياد ميكنيم پروردگار را و هرگز فراموش نخواهيم كرد او را ما شكر گذار خدا هستيم و هيچوقت كفران نعمتش را بجا نياوريم ما فرمانبردار او هستيم و ابدا معصيتش را نكنيم سپس فرمود بشنويد اوامر خدا را و اطاعت كنيد خدا و رسول و ائمه اهل بيت را در آنچه امر ميكنند شما را.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:12 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 176

سوره طلاق‏

در مدينه نازل شده و دوازده آيه و دويست و چهل كلمه و هزار و بيست حرف است.

خلاصه مطالب اين سوره عبارت است از احكام و مسائل طلاق و انواع آن و حكم زن طلاق داده شده.                       

تفسير جامع، ج‏7، ص: 186

 الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً  10-11  

آنهائيكه بخدا ايمان آوردند خداوند براى هدايت ايشان رسول خاتم را فرستاد تا آيات روشن الهى را بر ايشان تلاوت كند و كسانيكه بخدا ايمان آورده و نيكو كار شدند از ظلمت جهل و نادانى بيرون آورده و بسوى معرفت و ايمان برساند و بدانيد هر كس ايمان آورد و نيكو كار باشد داخل گرداند او را در بهشتى كه زير درختانش نهرها جاريست و هميشه در آن بهشت جاويد بماند و خداوند در آنجا رزق بسيار نيكو براى او مهيا ساخته است-.

 

ابن بابويه ذيل آيه فوق از حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده فرمود ذكر در آيه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و ما اهل ذكر هستيم كه خداوند امر فرموده مردم از ما سؤال كنند چيزيرا كه نميدانند و اين معنا را پروردگار در سوره طلاق بيان فرموده و آيه را تلاوت نمودند.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:11 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 157

سورة المنافقون‏

سوره منافقين در مدينه نازل شده و يازده آيه و صد و هشتاد كلمه و هفتصد و هفتاد و سه حرف است.

 

خلاصه مطالب اين سوره در بيان احوال منافقين است و اينكه استغفار و طلب آمرزش براى آنها سودى ندارد

تفسير جامع، ج‏7، ص: 162

اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ 2-3  - سوگندهاى دروغ خود را سپر جان خود قرار داده‏اند يعنى هر گاه كارى پيش آيد كه پرده منافقين در آن كار دريده خواهد شد بسوگند دفع آن ميكنند چنانكه در كارزار مرد دفع تير و شمشير با سپر ميكند و از راه خدا اعراض ميكنند و مردم را هم باز ميدارند. اى مؤمنين بدانيد منافقين بد كارى انجام ميدهند چه آنها بر زبان ايمان آوردند سپس بدل كافر شدند. خدا هم مهر بر دلهاى آنها زد و باين جهت است كه ايشان ايمان نخواهند آورد و آنها نميدانند و حقايق ايمان را درك نميكنند- در كافى از محمّد بن فضيل روايت كرده گفت معناى آيه فوق را از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام سؤال نمودم فرمود

 

 خداوند كسانى را كه از پيغمبرش پيروى نكرده‏اند در ولايت وصى او امير المؤمنين عليه السّلام منافقين ناميده و منكرين امامت و وصايت را منكرين خود و پيغمبر قرار داده و اين موضوع را در قرآن چنين بيان كرده و فرمود: اى محمّد زمانى كه آمدند منافقين بولايت و امامت على عليه السّلام نزد تو و گفتند شهادت ميدهيم كه تو رسول خدا هستى، خداوند ميداند كه تو رسولش ميباشى و خداوند گواهى ميدهد كه منافقين بولايت على عليه السّلام دروغ ميگويند و سوگندهاى خودشان را سپرى قرار داده‏اند و راه خدا را كه ولايت على عليه السّلام است بروى مردم بسته‏اند و اين عمل بدعملى است. آنها برسالت تو ايمان آوردند و بولايت و امامت على عليه السّلام كافر شدند خداوند هم مهر بر دلهاى ايشان گذاشت و لذا چيزى نميفهمند. فضيل ميگويد عرض كردم لا يَفْقَهُونَ  يعنى چه فرمود يعنى در نبوت پيغمبر تعقل نميكنند و هر گاه بآنها گفته ميشود باز گرديد بسوى ولايت على عليه السّلام تا طلب مغفرت و آمرزش نمايد پيغمبر از براى گناهان شما سرهاى خود را بزير افكنند. اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مشاهده كنى آنها را كه جلوگيرى و ممانعت مى‏نمايند از ولايت على و تكبر ميورزند بر او. اى پيغمبر چه براى ايشان استغفار نمائى يا ننمائى هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد و خداوند راهنمائى نميكند كسانى را كه ظلم و ستم بوصى تو على مى‏نمايند.

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:10 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 130

سوره صف‏

در مدينه نازل شده و چهارده آيه و دويست و بيست و يك كلمه و نهصد حرف است‏

خلاصه مطالب سوره صف عبارت است از توبيخ منافقين و يهود و نصارى و امر بفرمانبردارى از رسول خدا و يارى كردن او و عمل نمودن بشريعت اسلام‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 131

 إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ   4

خداى تعالى آنهائيكه در جهاد با كفار مانند سد آهنين پايدارند دوست ميدارد محمّد بن عباس ذيل آيه فوق از ابن عباس روايت كرده گفت آيه مزبور در باره امير المؤمنين عليه السّلام و حمزه و عبيدة بن الحرث و سهل بن حنيف و حارث بن ابى دجانه انصارى نازل شده و اينحديث را عينا حميرى كه از مخالفين است روايت كرده‏

تفسير جامع، ج‏7، ص: 133

 يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ 8  در كافى ذيل آيه از محمّد بن فضيل روايت كرده معناى آيه را سؤال نمودم از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود اراده كردند منافقين كه خاموش كنند نور ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را بزبانهاى خود و خداوند تمام كرد نور او را بامامت ائمه از فرزندان آن بزرگوار و شاهد بر اينكه مراد از كلمه امام است آيه فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا تغابن 8    ميباشد و نور در آيه امام است

عرض كردم معناى هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ  9   يعنى چه فرمود منظور ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه است كه امر نمود خداوند بمحمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و دين حق ولايت است گفتم لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ 9  يعنى چه فرمود آنولايت را ظاهر ميگرداند بر تمام اديان در وقت ظهور حضرت حجة عليه السّلام گفتم وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ 8  چيست فرمود نور ولايت را بوجود قائم ما آل محمّد عليه السّلام تمام ميكند و اگر چه كفار و منافقين كراهت داشته باشد بولايت امير المؤمنين عليه السّلام حضورش عرض كردم اين بيانات كه فرموديد تنزيل آيه بود فرمود اما كلمه ولاية تنزيل و غير آن تأويل آيه است و اينحديث را محمّد بن عباس نيز روايت كرده است‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 134

 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيم‏10  ٍ اى اهل ايمان آيا شما را بتجارتى سودمند كه از عذاب دردناك آخرت نجات دهد دلالت كنم ابى جارود از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود چون آيه نازل شد مؤمنين گفتند اگر ميدانستيم چيست كه ما را از عذاب نگاه ميدارد همانا نفس و فرزند و اموال خود را بخاطر آن بذل مينموديم تا باز يابيم آن را آيه ذيل فرود آمد تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ   11  حسن بن ابى الحسن ديلمى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرموده منم آن تجارتيكه سودمند و نجات دهنده است از عذاب دردناك قيامت‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 135

 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ كَما قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلى‏ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِين‏14 

در كافى ذيل آيه فوق از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود حواريون عيسى شيعيان او بودند و شيعيان ما حواريون ما هستند و حواريون عيسى بهتر از حواريون ما نبودند وقتى عيسى گفت كيست كه مرا يارى كند براى خدا آنها گفتند ما انصار خدا هستيم سوگند بخدا از يهوديها كسى يارى نكرد عيسى را و جز يهود كسى با عيسى جنگ نكرد و شيعيان ما از وقتى كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برحمت ايزدى پيوست يارى نمودند ما را و در راه ما جهاد كردند آنها را سوزانيدند و عذاب كردند و از ديارشان خارج نمودند خداوند بايشان جزاى خير عطا فرمايد

امير المؤمنين عليه السّلام فرموده: بخدا سوگند اگر با شمشير بر فرق سر دوستان خود بزنم و آنها را دو نيمه كنم دست از دوستى من فرزندانم بر نميدارند و بغض و عداوت پيدا نكنند. و چنانچه دشمنان خود را پناه داده و مالهاى دنيا را بآنان ببخشم دست از بغض و عداوت با من و فرزندانم بر ندارند و هرگز دوست ما نشوند

شنبه 15 / 3 / 1397برچسب:, :: 17:10 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏7، ص: 138

سوره جمعه‏

سوره جمعه در مدينه نازل شده و يازده آيه و صد و هشتاد كلمه و نهصد و بيست حرف است.

خلاصه مطالب سوره جمعه عبارت است از آنكه هر موجودى شهادت و گواهى ميدهد بر وحدانيت و تنزيه و بدايع حكمت و عجايب خلقت پروردگار و تشبيه يهوديان كه عمل نميكنند بتورات بحمار و امر بنماز جمعه و نهى از بيع در وقت نداء و توبيخ منافقين.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 141

 ذلِك فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ‏4

 اين نبوت كه خداوند برسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عطا فرموده فضل و كرامت پروردگار است و اين لطف را در حق هر كه بخواهد بحسب صلاح و مصلحت مى‏بخشد و خداوند فضل و رحمتش بى‏پايان است- در كافى ذيل اين آيه از ام سلمه روايت كرده گفت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اجتماع نكنند هيچ قومى در مجلسى كه بيان ميشود فضايل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و اهل بيت او مگر آنكه فرشتگان از آسمان فرود آيند و اطراف آنقوم را احاطه كنند چون متفرق شدند فرشتگان بالا روند و فرشتگان ديگر بآنها ميگويند ما رايحه خوشى از شما استشمام ميكنيم كه تا بحال بشما نرسيده است گويند ما حضور قومى بوديم كه مشغول مذاكره و بيان فضايل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او بودند- در حديث ديگر فرمود در آسمان دنيا فرشتگانى هستند كه اطلاع پيدا ميكنند بر يكى و يا دو و يا سه نفر از مردم كه ذكر فضائل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او را مينمايند بعضى از آنفرشتگان به بعضى ديگر ميگويند آيا نمى‏بينيد اين مردم با اندك بودن عددشان چگونه وصف مينمايند فضيلت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او را طايفه ديگر ميگويند

 اين وصف كردن فضيلتى است از جانب پروردگار بهر كه خواهد عطا ميفرمايد و خداوند صاحب فضل بزرگى است‏

 

تفسير جامع، ج‏7، ص: 155

در كافى ذيل آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَة

 از ابى حمزه ثمالى روايت كرده گفت از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم براى چه ناميده شده روز جمعه بجمعه فرمود آن روزيست كه خداوند تمام مخلوقات اولين و آخرين را جمع نمود از براى آنكه عهد و ميثاق بگيرد از آنها بولايت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و وصى او على عليه السّلام از اينجهت آن را جمعه ناميد-.

تفسير جامع، ج‏7، ص: 155

در اختصاص از جابر جعفى روايت كرده گفت حضور حضرت باقر عليه السّلام آيه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ را قرائت مينمودم فرمود اى جابر تأمل كن تا خبر دهم تو را بتأويل اعظم آن. عرض كردم بفرمائيد فرمود:

خداوند روز جمعه را براى آن جمعه ناميد چون تمام خلق اولين و آخرين را از جن و انس و آسمان و زمين و دريا و بهشت و جهنم و ساير موجودات ديگر را در عالم ذر براى گرفتن عهد و پيمان بربوبيت خود و نبوت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام در آنروز جمع نمود و بآسمان و زمين فرمود: ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ  فصلت 11  پس از آن فرمود: ايمردميكه در آنروز ايمان آورديد وقتى شما را براى نماز صدا كردند و مقصود از نماز در اينجا وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام است كه ولايت كبرى است بشتابيد بسوى ذكر خدا و ذكر نيز آنحضرت است و در آنروز پيغمبران و فرشتگان و تمام موجودات لبيك گويان حاضر شدند سپس خطاب شد بآنها وَ ذَرُوا الْبَيْعَ يعنى رها كنيد اولى را ذلِكَ خَيْرٌ لَكُم 12 مجادله   ْ يعنى عهد و پيمان بر ولايت على و بيعت با آنحضرت بهتر است براى شما از بيعت نمودن با اولى اگر بدانيد فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ  10  يعنى هر وقت بيعت ولايت على عليه السّلام را اخذ نموديد فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْض‏10  ِ و مراد بارض در اينجا ائمه معصومين است كه خداوند امر فرموده باطاعت و ولايت آنها چنانكه امر نموده باطاعت پيغمبر و امير المؤمنين عليه السّلام و كنايه آورده پروردگار از اسامى ائمه بزمين و ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّه 10 ِ فرمود اى جابريعنى و ابتغوا فضل اللّه على الاوصياء

 

وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 10  اين آيه خطاب به پيغمبر است در عالم ذر فرمود اى محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هر گاه شكاك و منكرين مشاهده كنند تجارتى را يعنى اولى را «أَوْ لَهْواً» يعنى دومى را «انْفَضُّوا إِلَيْها» يعنى مى‏شتابند بسوى آنها «وَ تَرَكُوكَ قائِماً» يعنى اى پيغمبر تو را با على تنها گذارند قُلْ ما عِنْدَ اللَّه خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ 11  يعنى بگو اى محمّد آنچه نزد خدا از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه ميباشد بهتر است از اولى و دومى براى كسانيكه پرهيزكارند.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صلح پایدار و آدرس 14klid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 26093
تعداد مطالب : 460
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت