صلح پایدار
شنبه 30 / 2 / 1396برچسب:, :: 11:21 :: نويسنده : ارادتمند تفسير جامع، ج1، ص: 173 وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (58) باب حطه محمد (ص) و آل او ميباشد حضرت عسكرى عليه السّلام در تفسير وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا تا آخر آيه فرمود خداوند ببنى اسرائيل زمان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود بياد آوريد زمانى كه بپيشينيان شما گفتيم داخل قريه اريحا كه يكى از شهرهاى ايالت شام است بشويد بعد از آنكه از بيابان تپه بيرون آمده بودند و از نعمتهاى او برخوردار شده و هر چه خواهيد بدون زحمت و مشقت تناول نموده و با حال خضوع و فروتنى داخل درگاه قرب خداوند شويد، و خداوند محمد و على عليه السّلام را بدر مثل زده و امر بسجده كردن بنى اسرائيل براى عظمت و احترام محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام بود و فرمود بموسى ولايت آنها را تذكر داده و از بنى اسرائيل براى محمد و على عهد و ميثاق بگير در قولش كه فرمود وَ قُولُوا حِطَّةٌ يعنى بگوئيد اى بنى اسرائيل سجده نمودن ما براى خدا تعظيم است بمثال محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و اعتقاد نمودن ما بولايت آندو سرور است و اين تعظيم و اعتقاد محو ميكند گناهان ما را چه خداوند فرمود هرگاه متذكر باين كلام شويد ما هم بخاطر اين عمل و گفتار گناهان گذشته شما را بيامرزيم و پاداش نيكوكاران كه در نبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام ترديد ننموده و مخالفت ايشان نكردهاند زياد گردانيم سپس خداوند فرمود سجده نكرديد بر آنچه امر نمودم بشما و آنچه گفته بودم بگوئيد نگفتيد لكن گفتيد «هطا سمقانا» گندم قرمزى كه قوت ماست بهتر است از سجده نمودن و گفتن اين سخنان. خداوند فرمود ما هم بواسطه نافرمانى و عصيان و تغيير دادن آنچه را كه امر كرديم اطاعت كنيد از ايمان بخدا و نبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامت على عليه السّلام و ذريه آن بزرگوار مرض طاعون را بر شما مسلط كرديم و در يك روز يكصد و بيست هزار نفر از آنها تلف شدند و چون خداوند ميدانست كه از صلب آنها كسى بوجود نخواهد آمد كه بوحدانيت خدا و پيغمبرى رسول اكرم و ولايت على و اولادش اعتقاد داشته باشد لذا آنان را مبتلا بمرض طاعون نموده و يكدفعه هلاك شدند.
روايت كرده عياشى بسند خود از سليمان جعفرى در قول خداوند كه ميفرمايد وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ تا آخر آيه گفت سليمان فرمود حضرت رضا عليه السّلام بخدا قسم ما ائمه باب حطه شما مردم ميباشيم. و خداوند ببنى اسرائيل فرمود بياد بياوريد زمانى كه پيشينيان شما نزديك بود از شدت تشنگى در بيابان تيه هلاك شوند و ناله و فرياد ميكردند موسى دست بدعا برداشته و گفت الهى بحق محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بزرگ پيغمبران و بحق على بزرگ اوصياء و بجاه فاطمه بزرگ زنان و بمقام حسن بزرگ اولياء و بحق حسين بزرگ شهيدان و بحق ذريه او اين بندگانت را سيراب نما خطاب رسيد ايموسى عصاى خود را بر سنگ بزن تا دوازده چشمه از آن جارى شود و هر يك از طوايف دوازده گانه چشمه انتخاب نموده و از آب آن بياشامند و خداوند بآنها فرمود بنوشيد و بخوريد از روزى كه بشما عطا گرديده و در روى زمين فساد و معصيت ننمائيد لكن آنها نافرمانى نموده و مرتكب گناه و معصيت شدند. فرمود آنحضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده هر كس كه بر ولايت ما اهل بيت پايدار بماند خداوند او را از جام محبت خود سيراب كند و چنين كسى هرگز ستم نكند و غير خدا را نخواهد و خداوند مهمات او را كفايت فرمايد و حافظ و نگهبانش باشد و هر كس كه بر مكروهات و ناملايماتيكه از جهت دوستى ما بر او رسد صبر كند خداوند او را در روز قيامت در حمايت خود قرار داده و بدرجات عاليه ميرساند كه هيچ چشمى قدرت مشاهده مقامات او را نداشته باشد و باو بگويند بپاداش پايدارى در مقابل مكروهاتى كه در راه دوستى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او نموده امروز خداوند تو را از تمام سختىها و عقبههائى كه بمردم ميرسد خلاصى بخشيد و اينك شفاعت كن از هر كه بتو خدمتى نموده و داخل بهشت شو و در هر مقام كه دلخواهت ميباشد قرار بگير و ببين كسانيكه بتو رنج و سختى دادند و در راه دوستى و محبت محمد و آل محمد ترا بيازردند چگونه در قعر جهنم و در ميان آتش معذب بوده و ناله و فرياد ميكنند
خداوند بباقى ماندگان بنى اسرائيل كه معاصر با پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بودند فرمود بپيشينيان شما در شدايد و سختىها خداوند را بحق محمد و آل او قسم داده و خداوند آن شدايد را از آنها برطرف مينمود حال كه شما بدرك محضر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نائل شده و ميدانيد غرض اصلى و افضل عبادات موالات محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل اوست پس با تقرب جستن بمحمد و آل او بخداوند تقرب جوئيد و از غضب خداوند كه تجاوز از رعايت حقوق محمد و آل محمد است احتراز كنيد شنبه 29 / 2 / 1396برچسب:, :: 11:19 :: نويسنده : ارادتمند
سوره البقرة (2): آيات 55 تا 57] وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (55) ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (56) وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (57)
تفسير جامع، ج1، ص: 169 حضرت عسكرى عليه السّلام در تفسير آيه وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (55) فرمود زمانى كه موسى از بنى اسرائيل بفرقان عهد گرفت يعنى بنبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامت على عليه السّلام تا كافر از مؤمن ظاهر و جدا شود گفتند ما بتو ايمان نياوريم تا آن خدائى را كه باين فرقان تو را امر كرده آشكارا و بچشم مشاهده نموده و ما را باين امر خبر بدهد ناگاه صاعقه آنها را فرا گرفت در حاليكه بچشم خود عذابى كه نازل ميشد ملاحظه كردند خداوند بموسى فرمود كه من دوستان خود و كسانى كه ببرگزيدگانم اعتقاد دارند گرامى ميدارم و دشمنان خود و مردمى را كه حقوق برگزيدگانم را رعايت ننموده و آنها را تكذيب مينمايند عذاب مينمايم و باكى ندارم از هيچ كس. تفسير جامع، ج1، ص: 169 موسى بكسانى كه تا آنوقت بر اثر صاعقه هلاك نشده بودند گفت چه ميگوئيد اگر قبول ننموده و اعتقاد نكنيد شما هم بهلاك شدگان ملحق خواهيد شد و مشمول عذاب خدا ميشويد گفتند ايموسى ما نميدانيم گروهى كه گرفتار عذاب شدند براى چه بوده شايد از نكبات و حوادث روزگار دچار بليه و عذاب شدهاند اگر بواسطه آن بوده كه ايمان بنبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و ذريه او نياورده و رد كردهاند ولايت ايشانرا خداوند را بجاه محمد و آلش بخوان و از خدا بخواه كه آنها را زنده گرداند تا از آنها سؤال كنيم كه عذاب آنها براى چه بوده موسى دعا نمود و خداوند آنها را زنده كرد. موسى گفت حال از ايشان بپرسيد، آنها از چگونگى امر سؤال نمودند براى چه شما گرفتار عذاب شديد گفتند اى بنى اسرائيل چون ما پس از پذيرفتن نبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به امامت على عليه السّلام تسليم نشده و قبول ولايت او و اولاد او را ننموديم هلاك شديم بعد از هلاكت مشاهده كرديم در ملكوت آسمان و عرش و كرسى و حجب و بهشت و جهنم نديديم كسى را كه امرش نافذ و بزرگتر باشد از محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و فاطمه و حسن و حسين و همينكه بر اثر عذاب صاعقه مرديم ما را بردند كه بجهنم برسانند ناگاه ديديم محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام فرشتگان موكل بر ما را صدا زدند كه دست از عذاب اينها برداريد بايد ايشان مجددا زنده شوند زيرا درخواست كننده خداوند را بحق ما و آل ما قسم داد كه آنها را زنده كنند و ما را زنده كردند و بجهنم بردن ما را بتاخير افكندند بدعائى كه تو اى موسى با توسل بمحمد و آل او كردى. پس خداوند بيهوديان زمان پيغمبر ميفرمايد ديديد كه بدعاى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تاريكى عذاب از پيشينيان شما مرتفع گرديد اينك بر شما لازم است كه مرتكب همان معاصى كه باعث هلاكت آنان شد و مجددا زنده شدند نشويد و بر خود ستم روا نداريد.
. در كافى بسند خود از حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام روايت نموده كه در معناى وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ 57 فرمود خداوند بزرگتر از آنست كه ستم نمايد و يا نسبت ظلم و ستم بخود دهد لكن ما را بنفس خويش درهم آميخته و ظلم كردن بما را ظلم نمودن بخود قرار داده و دوستى ما را دوستى خود فرض كرده و در قرآن فرموده وَ ما ظَلَمُونا تا آخر آيه. راوى كه محمد بن فضيل است ميگويد حضور آن حضرت عرض كردم اين بيانى كه فرموديد تنزيل اين آيه است فرمود بلى و بسند ديگر عين اين روايت را از حضرت باقر عليه السّلام نقل نموده با زيادتى كه فرمود ولايت ما را ولايت خود قرار داده و در قرآن فرموده إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا كه مراد ما ائمه هستيم
شنبه 28 / 2 / 1396برچسب:, :: 11:4 :: نويسنده : ارادتمند
سوره البقرة (2): آيات 50 تا 54 ] وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (50) وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ (51) ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (52) وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (53) وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (54)
تفسير جامع، ج1، ص164 عبور كردن بنى اسرائيل از دريا حضرت عسكرى عليه السّلام در تفسير آيه وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (50) فرمود وقتى كه موسى بلب دريا رسيد از طرف خداوند باو وحى رسيد كه ببنى اسرائيل بگو تجديد و تازه كنند اقرار بوحدانيت و يگانگى من و ايمان بياورند در قلب خود بنبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و تكرار كنند بر نفس خود ولايت على عليه السّلام و ائمه از اولاد او را و بگويند خداوندا بجاه محمد و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ما را از اين دريا بسلامت عبور بده تا آب شكافته شده زمين نمايان گردد تا عبور نمائيد موسى بآنها گفت اين ذكر را بگوئيد و از آب عبور كنيد گفتند ما از مرگ و شر فرعونيان فرار نموده و به اين جا آمدهايم اينك ميخواهى باين كلمات ما را فريب داده و در دريا غرق كنى و از مرگى كه گريخته بوديم بدست مرگ ديگرى بسپارى كالب بن يوحنا بر اسبى سوار بود گفت ايموسى آيا خدا ترا امر نموده كه بما بگوئى، اگر ما اين كلمات را بگوئيم از اين دريا (عرض آن دريا چهار فرسخ بوده) بسلامت عبور خواهيم نمود و تو اى پيغمبر خدا ما را باين كار امر ميدهى فرمود آرى كالب ايستاد و توحيد خداوند و نبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام و ائمه را تجديد و تكرار نموده و گفت خدايا بجاه محمد و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مرا از روى اين آب عبور بده و اسب خود را بميان آب براند ناگاه دريا مانند زمينى شد در زير پايش و عبور نموده بخشكى رسيد باز از آنطرف برگشت و رو ببنى اسرائيل نمود و گفت اطاعت كنيد امر خدا و امر موسى پيغمبر خدا را و بدانيد اين كلمات كليد بهشت و سپر جهنم و كليد روزى است بنى اسرائيل قبول نكردند و گفتند ما بايد ببينيم كه اين دريا خشك شده باشد. خطاب بموسى شد كه با عصاى خود بدريا بزن و بگو خداوندا بجاه محمد و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دريا را بشكاف و زمين را نمايان كن. پس از آنكه موسى آن كلمات را اداء نمود فورا زمين نمايان شد بنى اسرائيل گفتند تا زمين بكلى خشك نشود ما عبور نمينمائيم ممكن است گل زمين چسبنده باشد و مانع حركت ما شود. بموسى خطاب رسيد كه بگو خدايا بجاه محمد و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گل اين زمين را بخشكان موسى گفت و خداوند بادى فرستاد و بر آن گلها بوزيد و آنرا خشك نمود باز هم داخل نشدند و گفتند ايموسى ما دوازده طايفه هستيم و بايد رديف و در عرض يكديگر عبور نمائيم باز بموسى وحى شد آن كلمات را بگو و عصاى خود را بدريا بزن موسى آن كلمات را گفت و عصا را بدريا زد دوازده راه نمايان شد و آنها عبور كردند همينكه آخرين نفر بنى اسرائيل از دريا خارج شد و همه فرعونيان داخل دريا شدند خداوند بدريا امر نمود كه بهم آيد و بنى اسرائيل مشاهده كردند كه همه فرعونيان غرق شدند خداوند در زمان پيغمبر خاتم ببنى اسرائيل خطاب نموده ميفرمايد نجات پدران و پيشينيان شما از فرعون و عبور از دريا بواسطه كرامت محمد و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و توسل جستن موسى بآل محمد بود، شما چرا تعقل نمينمائيد و در اين موقع كه درك محضر پيغمبر اكرم را نموده و حجتهاى بالغه خدا را مشاهده ميكنيد چرا بمحمد و آل محمد ايمان نميآوريد. فرقانى كه بموسى عطا شد و آن حضرت در تفسير آيهوَ إِذْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (53) فرموده همينكه خداوند كتاب تورات را بموسى نازل نمود و باو فرمود ايمان آوريد و اطاعت پروردگار نمائيد وحى رسيد بموسى كه ايموسى باقى مانده است فرقان كه بر تو نازل نمائيم تا مؤمن و كافر را از هم جدا كنى زيرا بذات خود قسم ياد كرديم كه ايمان و عمل هيچكس را قبول نكنيم مگر آنكه بفرقان ايمان داشته باشد موسى عرض كرد پروردگارا فرقان چيست خطاب رسيد كه فرقان آنست كه از بنى اسرائيل عهد و ميثاق بگيرى تا بدانند محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بهترين و بالاترين و آخرين پيغمبران است و وصى او على و اولادان على امامان و پيشوايان خلق بوده و شيعيان آنها كه مطيع و پيرو و فرمانبردار ايشان ميباشند پادشاهان بهشت هستند. موسى از بنى اسرائيل بر نبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على و فرزندانش عهد و پيمان گرفت بعضى از ايشان از روى حقيقت و خلوص عهد كرده و اعتقاد پيدا نمودند و گروهى فقط بزبان اقرار نموده ولى بدل عقيده نداشتند كسانى كه بدل و زبان اعتقاد داشتند از جبين آنها نورى ظاهر شد و هر كس بزبان اظهار عقيده كرده بود فاقد آن نور شد و اين همان فرقان بود كه خداوند بموسى وحى فرمود كه بين مؤمن و منافق فرق پيدا شده و اهل حق از باطل جدا گرديد.
تفسير جامع، ج1، ص: 166 آزمايش گوساله پرستان حضرت عسكرى در آيه وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (54 فرمود كه خداوندى بيهودىهاى زمان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميفرمايد بياد آوريد زمانى كه موسى بپيشينيان شما گفت بنفس خودتان ستم كرديد كه گوساله پرست شديد توبه كنيد باين ترتيب كه بعضى از شما عده ديگرى را بكشد و اين كشته شدن و كشتن از زندگى كردن در دنيا براى شما بهتر است كه خدا شما را نيامرزد و بجهنم برويد و موسى بكسانى كه خداى يكتا را پرستش كرده و گوساله پرست نشده بودند امر نمود كه گوساله پرستان را بكشند گفتند ما گوساله را عبادت نكرديم خداوند بموسى فرمود طلاهاى گوساله را با سوهانى آهنين براده نموده و ريزه ريزه كرده بعد در آب بريزند و همه بنى اسرائيل از آن بياشامند هر كس بر اثر شرب آن آب لب و بينى او سياه شود معلوم خواهد شد كه گوساله پرستيده در نتيجه فقط دوازده هزار نفر از آنها گوساله نپرستيده بودند و بآنها امر شد كه ما بقى را بقتل برسانند» و منادى ميان آنها صدا زد خداوند لعنت كند كسى را كه شمشير بسوى او آيد و با دست يا پا آنرا از خود رد كند و خداوند لعنت كند كسى را كه مسامحه و تامل نمايد در كشتن و رعايت كند كه مقتول او كيست رحم و پيوسته اوست و يا غريب است و با او قرابتى ندارد مقتولين ناچار تسليم شدند و قاتلين ميگفتند مصيبت ما از شما بزرگتر است زيرا با دست خود پدر يا پسر و يا برادران خود را بايد بكشيم و حال آنكه ما پرستش گوساله نكردهايم. بموسى خطاب رسيد كه بآنها بگوئيد ما ميخواهيم شما را امتحان كنيم چرا آن وقت كه آنها گوساله پرستيدند از ميانشان خارج نشديد و ايشان را ترك نكرديد و بآنان بگو هر كس بمحمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خدا را بخواند و دعا كند آن قتل
را بر او آسان نمايد و احساس دردى نكند و آنها دعا كردند بهمان ترتيب كشتن و كشته شدن برايشان آسان شد و آنان جمعا ششصد هزار نفر بودند و دوازده هزار نفر آنها گوساله نپرستيدند و خداوند ببعضى توفيق داد كه ببعض ديگر گفتند آيا خداوند توسل بمحمد و آل محمد را وسيله نجات هر چيزى قرار نداده است پس چرا ما متوسل نميشويم جمع شدند و ناله و فرياد كشيده گفتند خداوندا بجاه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اكرم و بجاه على افضل و اعظم و بجاه فاطمه مكرم و بجاه حسن و حسين بزرگان و آقايان جوانان اهل بهشت و بجاه ذريه طيبين و طاهرين از آل طه و يس صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ما را بيامرز و گناهان ما را ببخش و اين كشتار را از ميان ما بردار ناگاه منادى از آسمان بموسى ندا در داد كه كشتن ايشان كافى است چه آنها دعا نمودند و مرا بمحمد و آل محمد قسم دادند كه از آنها بگذرم و اگر آنان قبل از پرستش گوساله مرا بمحمد و آلش ميخواندند و قسم ميدادند البته آنها را از معصيت و ارتكاب شرك حفظ مينمودم و اگر فرعون و نمرود هم مرا براى نجات از غرق شدن بمحمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قسم ميدادند آنها را نيز نجات مىبخشيدم و اگر شيطان قبل از نافرمانى و معصيت مرا بآنها قسم ميداد او را هدايت مينمودم. پس بنى اسرائيل ميگفتند وا حسرتا كجا بوديم ما و اين توسل بمحمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اگر از اول توسل جسته بوديم خداوند ما را حفظ مينمود و از فتنه و شر و كشتار نگاه ميداشت
[ شنبه 27 / 2 / 1396برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : ارادتمند [سوره البقرة (2): آيات 44 تا 49] أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (44) وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ (45) الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46) يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (47) وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (48) وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (49)
تفسير جامع، ج1، ص: 160 استقامت در دين فرمود حضرت عسكرى عليه السّلام در آيه وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعِينَ (45) خداوند بمسلمانان و يهوديان و كافرين ميفرمايد استقامت و بردبارى كنيد از فعل حرام و امانات مردم را رد نمائيد و از رياستهاى باطله دورى جوئيد و اعتراف كنيد بنبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ولايت على عليه السّلام و در خدمت آنها پايدار باشيد تا خداوند را خشنود نموده و مستحق بهشت شويد و با نظر كردن بر عترت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه بزرگترين مردم جهانند و ذريه على لذت برده و محفوظ شويد زيرا نظر كردن بر روى آنها روشنائى چشم شما را زياد خواهد كرد و موجب خوشحالى و مسرت و مايه اكمال دين شماست و نيز پايدارى كنيد بر نمازهاى پنج وقت و بدرود و صلوات بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او كه سبب رسيدن شما ببهشت همين نمازها و درود بر محمد و آل او و پيروى از اوامر آنهاست در ظاهر و باطن و ترك مخالفت ايشان است و البته اين كار بسيار دشوار و سخت است مگر بر خاضعين و فروتنان و كسانى كه از جهت مخالفت اوامر الهى پيوسته ترسان ميباشند و رسول اكرم ميفرمود مرد مؤمن هميشه از عاقبت خود در بيم و هراس است و نميداند كه در موقع جان دادن و حاضر شدن فرشته كه موكل بقبض روح اوست توفيق و سعادت شامل حال او ميشود تا جلب رضايت و خشنودى خدا را بنمايد يا خيرعياشى بسند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه بمسمع فرمود اگر يكى از شماها گرفتار حزن و اندوهى شد و هم و غم دنيا بر او چيره گرديد وضو بگيرد و بمسجد رفته و دو ركعت نماز بجا آورده و دعا كند تا خدا آن غم را از آن زايل فرمايد نمىبينيد كه خداوند ميفرمايد وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ و در كافى بسند خود از آنحضرت روايت كرده فرمود هرگاه شما گرفتار شديد و پيش آمدى برايتان رخ داد روزه بگيريد آيا مشاهده نميكنيد كه خداوند ميفرمايد اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ يارى بجوئيد بروزه گرفتن (و چون نماز روزه باطن آنها ائمه ميباشد چنانكه در مقدمه نهم بيان نموديم و بنص حديثى كه شيخ طوسى بسند خود از داود بن فرقد روايت كرده گفت عرض كردم حضور حضرت صادق عليه السّلام آيا مراد از نماز و زكوة و حج در قرآن شما ائمه ميباشيد فرمود بلى اى داود مائيم نماز و روزه و حج و كعبه و مائيم وجه اللّه و آيات اللّه پس بايد بآن بزرگواران استعانت و توسل جست هنگام ابتلاآت و شدايد بموجب آيه شريفه
تفسير جامع، ج1، ص: 161 برترى بنى اسرائيل بر مردمان زمان خودشان فرمود حضرت عسكرى عليه السّلام در آيه يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِينَ (47) فرمود يعنى بياد بياوريد اى بنى اسرائيل زمانى كه موسى و هرون را نزد پدران و پيشينيان شما فرستاديم كه آنها را راهنمائى كنند از آنها بنبوت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامت على عليه السّلام و ائمه طاهرين عهد گرفتيم و گفتيم اگر بعهد خود وفا كنيد در بهشت پادشاهانى هستيد و شما را فضيلت و برترى بر مردمان زمان خودتان خواهيم داد در بهشت و در دنيا هم بجهت قبول كردن نبوت و ولايت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و آل آنها شما را برترى ميدهيم و برترى دنيائى شما همين است كه بوسيله ابر بر سر شما سايه افكنديم و مرغ بريان و ترنجين بر شما فرو فرستاديم و سيراب كرديم شما را از دوازده چشمه كه از سنگى شكافته و ظاهر نموديم و براى عبور شما و نجات از شر فرعونيان و دشمنانتان دريا را خشكانيديم كه شما سالم مانده و فرعونيان هلاك شدند و با اين چيزها شما را از مردم زمان خودتان كه طريقه آنها بر خلاف مذهب شما بود برترى داديم. و اين معامله و رفتارى كه با پيشينيان شما شد براى آن بود كه آنها ولايت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او را قبول كرده بودند اينك كه شما در عصر و زمان اين بعثت و ظهور نبوت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميباشيد سزاوارتر است كه بعهد پدران خود وفا نموده و ايمان آوريد تا نعمتهاى بيشترى بشما عطا كنيم و بترسيد و بر حذر باشيد از روز كه در آنروز عذاب از شما دفع نشود و شفاعت كسى قبول نگردد كه مرگ را بتأخير اندازد و فدا هم نپذيرند كه يكى را بجاى كسى ديگر بميرانند و او را رها كنند. حضرت صادق عليه السّلام فرمود آن روز روز مرگ است كه فدا و شفاعت قبول نشود ولى در قيامت ما ائمه در اعراف كه مكانى است بين جهنم و بهشت توقف مينمائيم و شيعيان خود را از جهنم و عرصات آن نجات ميدهيم و ناصبىها و دشمنان ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فداء دوستان ما قرار ميدهند و آنها را ببهشت و دشمنان خود را بجهنم خواهيم فرستاد. و نيز فرمود آنحضرت بخدا قسم اگر فرشتگان مقرب و پيغمبران مرسل در حق ناصبى شفاعت كنند پذيرفته نخواهد شد.
تفسير جامع، ج1، ص: 162 نجات بنى اسرائيل از عذاب فرعونيان فرمود حضرت عسكرى عليه السّلام در تفسير آيهوَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (49 فرمود خداوند ميفرمايد اى بنى اسرائيل بياد بياوريد آنزمانى كه شما را از عذاب فرعونيان نجات داديم و عذاب آنها اين بود كه شما را واميداشتند بساختمان كردن و گل و آجر بردن بقصرهاى بلند و از ترس آنكه مبادا فرار كنيد شما را مىبستند و چه بسا مردمى كه در اثر بستن در حين گل و خاك كشيدن از قصرهاى بلند بزمين مىافتادند و هلاك ميشدند. و خداوند بموسى وحى رسانيد كه بآنها بگويد شروع بكارى نكنند مگر آنكه بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او درود بفرستند تا آن كارها برايشان آسان و سبك شود و بآنها كه بزمين ميافتادند ميگفت صلوات بفرستند تا سالم بمانند و همينكه صلوات ميفرستادند سالم ميماندند و زمانى كه فرعون فرزندان آنها را ميكشت امر كرد قابله بخود راه نداده و هنگام وضع حمل بجانب كوه و صحرا شتافته و فرزندان خود را آنجا وضع حمل كنند و ده مرتبه صلوات بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او بفرستند و بر طفل بدمند كه خداوند فرشته را بفرستد و طفل را تربيت نمايد و از انگشت او شيرى جارى كند تا بياشامد و از انگشت ديگرى طعام نرم و لطيفى تراوش سازد كه خورده و بزرگ شود و باين ترتيب عده كثيرى از اطفال بنى اسرائيل نشو و نما نمودند بطوريكه عده كه سالم ماندند بيشتر از آنهائى بود كه فرعونيان كشته بودند. اما زنهاى آنها را بىعصمت ميكردند و كنيز خود مينمودند چون بموسى شكايت كردند خطاب رسيد كه بآنها بگويد هرگاه فرعونيان بخواهند بآنان دست درازى كنند بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او صلوات بفرستند و در اثر فرستادن صلوات خداوند فرعونيان را بمرضى از امراض يا زمين گيرى مبتلا ساخته و قدرت آنكه آنها را بىعصمت كنند از ايشان تفسير جامع، ج1، ص: 163 سلب ميشد و اين كار را مينمودند خداوند دفع شر مردان فرعون را از زنان بنى اسرائيل مينمود و خداوند ميفرمايد در اين ابتلاآت و دفع كردن آنها بسبب صلوات فرستادن بر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او براى شما عبرتى است و اگر با توجه باحوال پيشينيان خود بمحمد و آل او ايمان بياوريد بشما نعمتى بيشتر و فضيلتى بالاتر عطا شود.
شنبه 26 / 2 / 1396برچسب:, :: 10:58 :: نويسنده : ارادتمند تفسير جامع، ج1، ص: 131 وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (31) اسمائيكه بآدم تعليم نمود حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمود مراد از اسماء كه در آيه وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ بيان شده است اسامى انبياء و اسم محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و فاطمه و حسن و حسين و نه نفر از اولاد حسين و ذريه او و شيعيان و دشمنان آنها بود سپس عرضه داشت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على عليه السّلام و ائمه را بر فرشتگان يعنى انوار آن وجودهاى مقدس را كه در سايه عرش مشغول تسبيح و تقديس ذات مقدس پروردگار بودند گفتند خداوندا ما اين اسماء شريفه را نميدانيم آنوقت خطاب رسيد كه اى آدم بفرشتگان اسامى پيغمبران و ائمه را خبر بده چون اسامى را خبر داد از فرشتگان عهد و پيمان گرفت بايمان آوردن آنها به پيغمبران و ائمه و برترى دادن محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه هدى را از همه آنها. ابن بابويه بسند خود روايت كرده از حضرت صادق عليه السّلام كه فرمود خداوند بآدم اسامى حجتهاى خود را تعليم نمود در حالى كه آنها ارواحى بودند بر فرشتگان عرضه داشته و بآنها فرمود اگر راست ميگوئيد كه شما سزاوارتريد بخلافت روى زمين اسماء اين ارواح را بيان كنيد فرشتگان گفتند ما نميدانيم و علم و دانش ما منحصر بهمان علومى است كه شما بما ياد دادهايد و چون آدم اسامى آنها را بفرشتگان اعلام كرد ملائكه ببزرگى و منزلت ائمه نزد پروردگار واقف شده و فهميدند كه آن پيغمبران و امامان حجتهاى خدا در نزد خلايق بوده و سزاوار هستند كه در روى زمين خليفه خدا باشند. سپس ارواح طيبه معصومين را از نظر فرشتگان پنهان نموده و امر فرمود كه آنها محبت و ولايت ائمه را دارا باشند و بدانيد كه من بر هر پنهان و آشكارى آگاه مىباشم.
خلقت ارواح پيش از اجساد ابن بابويه بسند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود خداوند ارواح را پيش از اجساد بدو هزار سال خلق فرمود و بالاترين و شريفترين ارواح را ارواح محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على و فاطمه و حسن و حسين و ائمه از نسل حسين قرار داد و نور آنها تمام آسمان و زمين را فراگرفت. خداوند بآسمان و زمين و كوهها خطاب فرمود كه اينها اولياء و حجت من بر تمام مخلوقات هستند و هيچ مخلوقى را محبوبتر از آنها خلق ننمودهام براى آنها و دوستانشان بهشت را ايجاد نمودم و جهنم را براى دشمنان و مخالفين ايشان خلق كردهام و هر كس ادعاى قرب و منزلت آنها را نمايد و بخواهد در محل و مكان آنها بوده و مقام ايشان را غصب كند بعذابى معذبش نمايم كه هيچكس را چنان عذابى ننمايم و در منتهاى جهنم جاى دهم و هر كس اقرار بولايت آنها نمود و مدعى مقام و منزلت ايشان را نكرد در بهشت خود او را جاى دهم. پس ولايت و دوستى آنها امانت من نزد خلايق است اى آسمان و زمين كدام يك از شما امانت بزرگ مرا برميداريد و در نزد خود نگاهدارى مينمائيد آسمان و زمين امتناع از قبول امانت مزبور نمودند و ترسيدند كه نتوانند از آن نگاهدارى كنند همينكه خداوند آدم و حوا را خلق فرمود و در بهشت جاى داد توجه آنها بمنزلت و مقام محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على و فاطمه و حسن و حسين و ذريه آنها كه شريفترين مقام و منزلهاى بهشت بود جلب شد و گفتند خداوندا اين منازل اختصاص بكدام آفريده شما دارد. خطاب رسيد كه سرهاى خود را بلند نموده و بر ساق عرش نظر كنيد چون آدم و حوا سر خود را بلند نمودند ديدند كه بر ساق عرش اسامى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و على و فاطمه و حسن و حسين و ائمه عليهم السّلام بنورى از انوار الهى نوشته شده عرض كردند چقدر اين ذوات مقدسه در حضورت گرامى و مقربند فرمود براى خاطر آنها شما را خلق كردم و ايشان خزينهدار علم و امناى سر من هستند اى آدم و حوا بچشم حسادت بآنها نظر نكنيد و آرزوى مقام و منزلت آنها را ننمائيد كه نافرمانى شما موجب ستمكارى است. گفتند پروردگارا ستمكاران چه اشخاصى هستند خداوند فرمود آنهائى باشند كه بدون استحقاق ادعاء مقام و منزلت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و آل او را كنند عرض كردند بار خدايا همانطور كه جايگاه ايشان را بنظر ما رسانيدى منزل دشمنان آنها را در دركات جهنم بما نشان بده خداوند بجهنم امر فرمود كه تمام عذابها و اقسام مهالك خود را ظاهر سازد كه آدم و حوا مشاهده نمايند و مجددا تأكيد فرمود بآدم و حوا كه هرگز بچشم حسادت بمقام و منزلت حجتهاى بر حق نظر نكنند تا از جوار رحمت پروردگار دور نشوند و مستوجب سرزنش و ملامت نگردند. شيطان آدم و حوا را وسوسه نمود تا آرزوى مقام و منزلت محمد و آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را نموده و بديده حسادت بآن انوار طيبه نگريسته و از ميوه ممنوعه تناول كردند و خوار و ذليل شده لباسهاى بهشتى از تن آنها خارج شده و عريان ماندند و خطاب شد كه بيرون رويد و از محضر قرب من دور شويد زيرا هر كه نافرمانى و عصيان كند شايستگى و لياقت قرب جوار مرا ندارد آدم و حوا را از بهشت اخراج كردند در حالى كه خداوند آنها را بخودشان واگذاشته بود تا در تكاپوى روزى خود برآيند
افضل بودن پيغمبر و آل او ابن بابويه بسند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود شخص يهودى خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمده بايستاد در مقابل آنحضرت و عميقانه بآنوجود مقدس نظر مينمود حضرت فرمود اى يهودى چه حاجت دارى عرض كرد شما افضل هستيد يا موسى بن عمران كه خداوند با او تكلم نموده تورات را بر او نازل فرمود و دريا را برايش شكافت و ابرها بر او سايه افكندند و عصا در دستش اژدها ميشد. پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود براى انسان خوب نيست كه مدح خود گويد و صفات نيكوى خويشتن را بيان نمايد لكن واجب است كه تو پيغمبر آخر الزمان را بشناسى بدان زمانى كه آدم معصيت خدا را بجا آورد باين كلمات توبه نمود كه مقبول درگاه خدا واقع گرديد گفت «الهم انى اسئلك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لى» خدا او را آمرزيد و هنگامى كه نوح نبى سوار كشتى شد و ترسيد كشتى غرق شود گفت «اللهم انى اسئلك بحق محمد و آل محمد لما نجيتنى من الغرق» خداوند كشتى او را از غرق شدن نجات بخشيد و حضرت ابراهيم را وقتى بآتش نمروديان انداختند عرض كرد «اللهم انى اسئلك بحق محمد و آل محمد لما نجيتنى منها» خداوند آتش را بر او سرد و مايه رحمت قرار داد و حضرت موسى وقتى كه عصاى خود را انداخت و اژدها شد ترسيد كه آنرا بگيرد و گفت الهم انى اسئلك بحق محمد و آل محمد لما نجيتنى» خداوند فرمود نترس اى موسى و تو بر حق ميباشى. اى يهودى اگر موسى در زمان من بود و ايمان بنبوت من نميآورد ايمان او بخدا سودى نداشت و پيغمبر بودنش براى او نفع نميرسانيد اى يهودى يكى از ذريههاى من امام زمان مهديست زمانى كه ظاهر شود حضرت عيسى عقب سر او نماز ميخواند و آن حضرت را يارى خواهد كرد.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود بخدا قسم ما اسماء حسنى هستيم و خداوند عمل بندگانش را قبول نمينمايد مگر بواسطه معرفت پيدا كردن در حق ما چه ائمه وسيله شناختن و معرفت خدا ميباشند در ذات و وسائط ظهور صفات و ارباب انواع مخلوقات خدا هستند، و كسى علم بتمام اسماء خدا حاصل نكند مگر آنكه مظهر تمام آن اسماء بوده و با استعداد جبلى و ذاتى قبول تمام مظاهر را داشته باشد و بايد در جملات مذكور تفكر نمود تا اخبارى كه شرح داده شد بخوبى فهميده شود و نتيجه حاصل گردد.
تفسير جامع، ج1، ص: 125
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (27)
تسليم بامام و اظهار رأى ننمودن حضرت باقر عليه السّلام فرمود ايمردم بدانيد و آگاه باشيد هر يك از شما در آن چيزيكه نمىفهميد و يا نميدانيد باعتماد اينكه ما دانا و بر حق هستيم. هرگاه تسليم امر ما بشويد و عقيده داشته باشيد كه ما هر چيزى را به بهترين دليل و حجت خداوند ميدانيم، در عوض اين ايمان و اعتماد خداوند در بهشت قصرهائى بشما عطا بكند كه مقدار و اندازه آنرا جز خدا كسى نداند. و بدانيد هر كس در امور دين مجادله ننموده و برأى خود عمل نكند و اكتفا نمايد بر تسليم شدن بما و ترك كند مخالفت ما را خداوند او را بروى صراط نگاه ميدارد و همينكه فرشتگان ميآيند و در باره اعمالش با او مجادله و گفتگو نمايند و او را بر گناهانش واقف سازند ناگاه از مصدر پروردگار خطاب بفرشتگان رسد كه ايفرشتگان من اين بنده من برأى خود عمل نكرده و جدال ننموده و تسليم امر ائمه خود بوده با او در خصوص اعمالش جدال نكنيد و او را ببهشت نزد امامان خود هدايت نمائيد زيرا او در امورات خود بائمه خويش متوسل گشته و بآنها نزديك شده است در دنيا پس در اين عالم آخرت نيز او را بقرب جوار ائمه ببريد. اما كسانى كه ميگفتند براى چه واجب است و چرا بايد ما بگفتار امامان تسليم شويم و چرا بتنهائى مطيع امر آنها شويم و خود ما نيز داراى عقل و هوش هستيم، فرشتگان بآنها ميگويند اعمال و كردار خودتان را اطلاع بدهيد و در باره آن اعمال بحث و مجادله منمائيد همانطور كه در احكام خدا و اوامر ائمه هدى در دنيا مجادله مينموديد و هر چه از ائمه براى شما حديث مينمودند اعتنا نكرده و برأى خود عمل ميكرديد، ناگاه از مصدر پروردگار خطاب ميرسد كه اى ملائكه شما راست ميگوئيد با اينها همان معامله را كنيد كه با ائمه خود انجام دادهاند همانطور كه آنها فرمايشات ائمه خود را اعتنا نكرد اينك شما حساب ايشانرا دقيقا رسيدگى و سختگيرى كنيد.
آنوقت است كه منافقين پشيمانى بسيار حاصل و حسرت زياد ميخورند و جز رحمت خدا هيچ وسيله نجاتى ندارند و اگر در تمام امور از پيروى ائمه سر باز زده و طاغى و ياغى بوده در وسط آتش جهنم قرار خواهند گرفت.
سه شنبه 13 / 4 / 1395برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده : ارادتمند تفسیر جامع، ج1، ص: 93 امير المؤمنين فرمود هرگاه بشما حزنى دست بدهد و يا كارى پيش آمد نمايد از روى خلوص دل بگوئيد بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ و با دل پاك توجه تام بخدا نمائيد تا خداوند حاجات شما را در دنيا برآورد و يا آنكه نزد خود ذخيره كند و البته هر چه نزد پروردگار ذخيره شود براى مؤمن بهتر است. در كتاب فقيه بسند خود از حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده فرمود خداوند قرائت حمد را در نمازها بمردم امر فرموده تا قرآن ترك نشود و محفوظ بماند و بيكديگر تعليم نمايند و براى نماز حمد را از تمام سوره هاى قرآن اختيار فرمود چه در قرآن سوره اى كه مانند حمد جامع باشد نيست زيرا حمد واجد تمام خير و حكمت است و گفتن الْحَمْدُ لِلَّهِ را در موقع شكرگزارى بر مخلوقات واجب فرموده كه آنها موفق بخيرات و عمل نيكو شده اند و رَبِّ الْعالَمِينَ توحيد و حمد است از براى خداوند و اقرار به اين كه او به تنهائى خالق مخلوقات و مالك بندگان است نه غير او الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ بيان نعمتهاى اوست بر تمام موجودات و مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ گواهى دادن بقيامت و حشر خلايق و حساب آنها و روز پاداش و كيفر مردم ميباشد و همانطور كه پادشاه دنياست پادشاه آخرتست. إِيَّاكَ نَعْبُدُ ميل كردن و نزديكى جستن بسوى ذكر خداست و خالص نمودن عبادات فقط براى اوست نه غير آن. وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ طلب زيادتى توفيق و دوام نعمت و يارى جستن از خداوند است اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ درخواست رهنمائى بدين او و چنگ زدن بريسمان محكم و افزونى معرفت بعظمت پروردگار است. صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ تأكيد در سؤال و تمايل بدرخواستهاى گذشته است. غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ پناه بردن بخداست از اينكه شخص از جمله كفار و معاندين بوده و اوامر و نواهى خدا را استخفاف نموده و سبك بشمرد. وَ لَا الضَّالِّينَ توسل نمودن بعنايت حق است از اينكه جزء گمراهان و دور شدگان از راه دين خدا نبوده همانهائيكه معرفت بامامت ائمه هدى پيدا نكرده اند و تصور نموده ا ند گمراهى راه خوبى است و گمان ميكنند كارهاى خوب بجا ميآورند: حضرت صادق ع و فرمود مغضوب عليهم ناصبيها و ضالين نصارى ميباشند و در روايت ديگر فرمود ضالين گمراهانند و آنها كسانى باشند كه شك در امامت ائمه دارند و امام زمان خود را نميشناسند و نيز روايت كرده از آنحضرت فرمود شيطان در دو جا ناله و فرياد نمود يكى وقتى كه پيغمبر مبعوث شد ديگر زمانى كه سوره حمد نازل شد معناى صراط ابن بابويه بسند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه مفضل بن عمر از آنحضرت معناى صراط را سؤال نمود فرمود صراط عبارت از راهى است بسوى معرفت پروردگار و اين راه دو تاست يكى راه دنيا و ديگرى راه آخرتست اما راه دنيا شناختن و معرفت امام است كه بر هر كس واجب است در دنيا امام خود را شناخته و اطاعت او را نمايد و او را پيشواى خود دانسته و براهنمائى آنها از صراطى كه پل جهنم است بخوبى عبور كند و هر كه در دنيا امام زمان خود را نشناسد قدمهايش در صراط بلغزد و بجهنم واصل گردد. و بسند ديگر از آنحضرت روايت نموده فرمود صراط المستقيم وجود مقدس امير المؤمنين عليه السّلام ميباشد. و بروايت ديگر آنحضرت فرمود صراط المستقيم يعنى ما را براهى كه بسوى دوستى تو اى خداوند منتهى شود هدايت فرما و مانع شو از راهى كه پيروى هواى نفس خود كرده و بزحمت برسيم و يا برأى خود عمل نموده و هلاك شويم. و روايت كرده ابن بابويه در كتاب معانى از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام فرمود نيست ميان خداوند و حجتهاى او حجاب و پردهاى و نمىباشد از براى خداوند سواى حجتهاى او حجابى و ما ائمه راه خدا و طريق راست او هستيم و ما خزانهدار علم و دانش خدا و مترجم وحى او و اركان توحيد و محل اسرار پروردگار ميباشيم و نيز روايت كرده از حضرت صادق عليه السّلام فرمود صراط المستقيم عبارت از راهى است كه خداوند بمحمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ذريه او عطا كرده. على ع فرمود نعمتى كه خداوند بآنها لطف و كرامت نموده مال و اولاد و تندرستى نيست گرچه تمام اينها هم از نعمتهاى خداوند ميباشد ولى آيا نمىبينى اين نعمتها را خداوند بكفار هم عطا ميفرمايد بلكه اينها چيزى نيست كه از خداوند مسئلت نمايند و مراد نعمت ايمان بخدا و تصديق برسول او و اقرار بولايت آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و نگاه داشتن از شر دشمنان و از معصيت پروردگار و اذيت مؤمنين و رعايت حقوق برادران دينى است و اين روايت را ديگران بعينه با اندك زيادتى كه در روايت حضرت عسكرى است نقل نمودند
دو شنبه 7 / 2 / 1397برچسب:, :: 18:20 :: نويسنده : ارادتمند بسم الله الرحمن الرحیم
1- مطالب وبلاگ از تفسیر روایی جامع اثر چناب سید ابراهیم بروجردی استخراج شده است 2- سلسله مباحث "مولا علی در سورقرآن " همزمان با مبعث پیامبر خاتم صلوات الله علیه در تاریخ هفتم خرداد ماه سال 1393 خورشیدی به پایان رسید. 3- و اکنون با عنایت حق متعال سلسله مباحث " ائمه اطهار در سور قران" مصادف با 28 رمضان المبارک سال 1397 خورشیدی به پایان رسید.
باشد که با استناد کلام معصوم راهی برای ورود به معارف قرآنی گشوده شود .
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |